موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب
Menu
غزل حسین منزوی در ستایش امام باقر(ع)

اکنون به شوق حجت پنجم ز خود گمم

22 اردیبهشت 1392 20:36 | 1 نظر
Article Rating | امتیاز: 4.14 با 7 رای
اکنون به شوق حجت پنجم ز خود گمم
اکنون به شوق حجت پنجم ز خود گمم
وآيينه دار طلعت خورشيد پنجمم

چون کشتی سپرده به توفان عنان خویش
ازموج موج جذبه ی تو در تلاطمم

آن شمع کوچکم که بیفروزیم اگر
فخر است با چراغ قبولت به انجمم

از آفتاب بیشترم با ولای تو
آیینه ام، فروغ تو را در تجسمم

*

حیران آن اسارت و آن غارتم هنوز
باریک بین فاجعه ی آن تهاجمم

آری سلام بر تو اماما! که می پرد
از لب به یاد آن چه کشیدی تبسمم

طفل چهارساله و طوفان کربلا؟
حیران این تداعی ام و آن تالمم

از آن ستم که سوخت در آن، خاندان تو
هم بر تو عرضه می کنم اینک تظلمم

گنج مراد خویش نجستم ز هیچکس
الا تویی که مدح تو را در تکلمم

هرچند لب به خنده گشایم برابرت
ز اندوه تو نشسته به خون است مردمم

*

ای علم را شکافته و رفته تا به عمق
حیران آنچه یافتی از این تعلمم

آن شاعرم که از سر ایثار عاشقم
بر دوستیت و خصم تو را در تخاصمم


حسین منزوی


کانال شهرستان ادب در پیام رسان ایتا کانال بله شهرستان ادب کانال تلگرام شهرستان ادب
تصاویر پیوست
  • اکنون به شوق حجت پنجم ز خود گمم
امتیاز دهید:
نظرات

Website

تصویر امنیتی
کد امنیتی را وارد نمایید: