رضا اسماعیلی دبیر یازدهمین جشنواره قلم زرین هفته گذشته با اعلام اسامی 3 کتاب راه یافته به بخش نهایی در بخش نقد و پژوهش ادبی و در حقیقت نامزدهای دریافت این جایزه، پرونده کتابهای نامزد دریافت جایزه قلم زرین را در 3 بخش شعر، داستان و نقد و پژوهش ادبی بست و همه چشمها منتظر روز 15 تیرماه است تا ببینند در هر یک از این بخشها چه کتاب و چه نویسندهای در میان 11 کتاب اعلام شده، گوی سبقت را میرباید و یازدهمین جایزه قلم زرین را به دست نویسندهاش میرساند. تا روز برگزاری این جایزه نگاهی داریم به نامزدهای بخش شعر جایزه قلم زرین.
**از توحید تا انتظار در خورشیدهای توأمان
«خورشیدهای توأمان» سروده حسنا محمدزاده یکی از 6 کتابی است که در بخش شعر نامزد دریافت جایزه قلم زرین شده است. «خورشیدهای توأمان» دومین مجموعه اشعار آیینی محمدزاده است که زمان سرودن اشعار این مجموعه به سالهای 89 و 90 برمیگردد و انتشارات آرام دل آن را منتشر کرده است.
این مجموعه شامل دو فصل و دربرگیرنده هفتاد غزل و پنجاه رباعی است که اشعار آغازین کتاب غزلهایی با مضامین توحیدی و مناجات دارد و بقیه اشعار به ترتیب به چهارده معصوم و فرزندان عزیزشان تقدیم شده است که نهایتا به غزلهای انتظار ختم میشود.
همچنین محمدزاده در زمینه محتوای اشعار سعی کرده است که در کنار مدح و مرثیه به موارد حس برانگیز و قابل تأمل زندگی آن بزرگواران و خصوصیات اخلاقیشان اشاره کند تا به گونهای بتواند در آیینه شعر، تصاویری هر چند مختصر از لحظات فراموش نشدنی تاریخ را به مخاطبانش نشان دهد.
این شاعر جوان کاشانی پیش از انتشار این کتاب در گفتوگویی در مورد انگیزه نامگذاری کتاب گفته بود: منظور از خورشیدهای توأمان چهارده خورشید همیشه تابان آسمان ولایت است و این کتاب به پیشگاه والای امام عصر (عج) تقدیم شده است، به او که کوچهها در انتظار قدومش لحظهشماری میکنند و با نسیم نفسهایش حسن یوسفها جانی دوباره میگیرند.
**چه دستی کرد پرپر،حُسن یوسفهای گلدان را
یکی از زیباترین اشعار این شاعر جوان در این کتاب هم که «خورشیدهای توأمان» نام دارد و نام کتاب از آن وام گرفته است چنین است:
تمام چشمهای تشنه حس کردند باران را
شبی که غنچهها دیدند بیداد زمستان را
من از اشک ترنج وُ تیغهای سرخ میترسم
چه دستی کرد پرپر،حُسن یوسفهای گلدان را
چقدر از این طرفها بوی درد و آه میآید
که بر لب میرساند نیمه شب تا سحر جان را
شبِ قدر است، تقدیر زمان امشب رقم خوردهست
زمین کربلا رویانده چشمی اشک ریزان را
به خنجر ریزِ غربت میرسد تقویم، آشفته
چه خوش حرمت نگه میدارد آتش، آه ِ مهمان را
غدیریها برای بغضهای زیر خاکستر
به پای مسلخ آوردند حتی عید قربان را
همانهایی که مسجد را به خون آغشته میکردند
به دست کینهها دادند روزی، گوی و میدان را
چه سنگین است تاوان عزیز «فاطمه» بودن
به جرم عاشقی بردند روی نیزه قرآن را
همیشه خون ِگرم و تازه میجوشد از این قصّه
نمیبیند به خود این عشق، هرگز رنگ پایان را
**روزنهای برای اشتراک حسهای شاعرانه
اگر نگاهی داشته باشیم به شخصیت و زندگی این شاعر جوان، باید او را چنین وصف کنیم:
«حسنا محمدزاده» اهل کاشان است. از سال 1376 شعر را به صورت جدی دنبال کرد و همزمان تحصیلات دانشگاهیاش را در رشته الکترونیک به پایان رساند. البته شعرهایی که در آن دوره سروده میشده به گفته خودش بیشتر شخصی بودند و در فضای خلوتش زمزمه میشدند. ورود جدی او به عرصه شعر به آشناییاش با «صائم کاشانی» بر میگردد به سال 84 که این شاعر جوان با شخصیت صائم و با انجمن «سخن» آشنا شد.
او هیچ گاه فراموش نمیکند که در آن دوران با چه ذوق و اشتیاقی در جلسات انجمن شرکت میکرد، به هر حال بعد از سالها که سرودن را در خلوت تجربه کرده بود به یک فضای گرم و صمیمی راه یافت که میتوانست در آن فضا زمزمههای خلوتش را با شاعرانی که تا حدودی احساس شان به هم شبیه بود به اشتراک بگذارد.
سرانجام فعالیتهای شاعرانه او در قالب اولین کتابش ثمر داد و مجموعه «هنوز قلب قلم درد می کند... برگرد!» در بهار 1389 توسط انتشارات آرام دل به چاپ رسید و همین مجموعه برگزیده سیزدهمین دوره کتاب فصل شد و مورد تقدیر قرار گرفت.
او در این سالها مجموعه شعرهای دیگری نیز منتشر کرده است که شامل مجموعه غزل «عشقهای بیحواس» توسط انتشارات فصل پنجم، مجموعه رباعی «یک مشت آسمان» توسط انتشارات فصل پنجم و مجموعه شعر آیینی خورشیدهای توأمان میشود.
**محمدزاده به ادبیات کهن مسلط است
محمدزاده شاعری جوان با اشعاری شورانگیز است که از گسترده واژگانی خوبی برخوردار است و در این سالها توانسته توجه منتقدان ادبی را به اشعارش جلب کند.
مثلا عبدالرضا مدرس زاده مدیر کانون نشر فرهنگ اسلامی درباره اشعار این شاعر به خصوص دو کتاب آخرش گفته است: خوشبختانه در اشعار خانم محمدزاده تلمیحات گوناگون، استفاده از فضاهای تاریخی و نمونههای مختلف از این دست به چشم میخورد که نشان میدهد ایشان از ادبیات کهن و پیشینه تاریخی هم بیبهره نبودهاند.
همچنین باغشیخی شاعر و استاد دانشگاه از دیگر منتقدانی است که به اظهار نظر درباره اشعار این شاعر جوان پرداخته و معتقد است: شعرهای محمدزاده شاخصههای فوقالعادهای دارد و آن این است که با کاراکترهایی که بقیه دارند، ترکیبات و مضامینی نو میآفریند و به نتایج خاص میرسد.
باغ شیخی تصاویری نو و بدیع و مقایسههای تازه، روانی و سلیس بودن بیان و استفاده از کلمات محاوره در بعضی موارد را از شاخصههای شعر این شاعر کاشانی خوانده که شعر وی را شور انگیزتر کرده است.
گفتنی است محمدزاده مدتی است که مسئولیت انجمن ادبی حوزه هنری کاشان را به درخواست رییس حوزه هنری پذیرفته است.