شهرستان ادب: نخستین عصر شعر با رویکرد استکبارستیزی، تحت عنوان «در این فریبستان»، با همکاری کانون اندیشهی جوان، موسسهی اشراق و موسسه ی شهرستان ادب برگزار شد. همچنین در این مراسم از مجموعهی اشعار استاد امیری اسفندقه با نام «دارم خجالت میکشم از اینکه انسانم» رونمایی شد.
در این مراسم که چهاردهم آبان، یک روز پس از سالگرد اشغال لانهی جاسوسی در کافه کراسه برگزار شد، شاعران مطرح کشور اشعاری با موضوع استکبارستیزی و نفی قدرت ابرقدرتهای دنیا خواندند. شاعرانی چون مصطفی محدثی خراسانی، ناصر فیض، علیمحمد مودب، علی داودی، محمدجواد شاهمرادی(آسمان)، سیدحسین شهرستانی و پیمان طالبی و همچین نقی عباس، شاعر هندوستانی در عصر شعر «در این فریبستان» آثاری اجتماعی و اعتراضی قرائت کردند.
پس از شعرخوانیها نوبت به رونمایی کتاب «دارم خجالت میکشم از اینکه انسانم» اثر مرتضی امیری اسفندقه رسید. ناصر فیض، شاعر و طنزپرداز و مسئول دفتر طنز حوزهی هنری، در سخنان کوتاهی این کتاب را دارای طنز تلخی خواند که نسبش به شاعری بزرگ چون حافظ میرسد. او گفت: «طنزی که در این کتاب است میخواهد ما را به جایی برساند و معضلات را بنمایاند. این طنز دربارهی جدیترین دغدغههای بشری است. طنزی که از جنس طنزهای حافظ است. این کتاب اتفاق بسیار خوبی در این حوزهی موضوعی است و خواندنش را به همه توصیه میکنم.»
علی داودی، شاعر و گرافیست، نیز دربارهی این اثر گفت: «چرا ما در رشتههای مختلف هنری هنوز مشخصا و منحصرا دربارهی موضوع آمریکا به عنوان دشمن درجه یک کار نکرده ایم؟ این مجموعه از این حیث، مجموعهی مهمی است. در جریانشناسی شعر این موضوع قابلتوجه است که مسائلی در هر دورهای باب می شوند. یکی از چیزهایی که این سالها مد شدهاست، شعر ضدجنگ است؛ با این هدف که جریان عظیم دفاع مقدس و انقلاب اسلامی، زیر سوال برود. ما در انقلابمان حامی همهی مستضعفان در همهی جهانیم و باید از آنها سخن بگوییم و دفاع کنیم. این کتاب در همین راستاست. این ایثار یک شاعر است که داشتههای ادبی خودش را در این جهت به میدان آوردهاست. موضوع این کتاب نقد مدرنیته و مصداقهای آن است. شاعر در اینجا مبهوت پزهای عالم روشنفکری و عالم سیاست نشدهاست.»
در ادامه علیمحمد مودب، شاعر و مدیرعامل موسسهی فرهنگی شهرستان ادب، از اسفندقه به عنوان یکی از اساتیدی که در تربیت شاعران نسل جوان انقلاب نقش مهمی داشتهاست یاد کرد و یادداشتی از خود دربارهی این کتاب، با عنوان «شعر سرخ، شعر زرد» قرائت کرد.
در پایان از استاد اسفندقه برای خوانش شعر و ایراد سخن دعوت شد. اسفندقه که تحت تاثیر اشعار قرار گرفته بود ابتدا از همه تشکر کرد و سپس با بیان این که در این جلسه منقلب شده است گفت: «سالی که آمریکا به عراق حمله کرد سال بسیار سخت و وحشتناکی بود. نه فقط برای کسانی که طبع شعر دارند بلکه برای هرکسی که نفس میکشد. یک تمدن در همسایگی ما فروپاشید و صدایش در گوش ما پیچید. آن سال من خیلی حالم بد شد و اسفند و بهار خوبی نداشتم. این شعرها را در آن حال و روز گفتم. من از سطر سطر این شعرها خاطرات داغ دارم و الان با صحبتهای دوستان انگار داغم تازه شدهاست و به همین خاطر نمی توانم زیاد صحبت کنم و منقلب هستم. فقط تشکر می کنم از همهی دوستان.»
استاد اسفندقه در ادامه، شعری بلند از مجموعهی رونماییشدهاش خواند که در چند جای آن بغض مانع از ادامهی شعرخوانی ایشان شد. پس از شعرخوانی استاد اسفندقه، از طرف کانون اندیشهی جوان، هدیه ای به ایشان تقدیم شد.