شهرستان ادب: دکتر سید حسن حسینی از شخصیتهای مهم فرهنگی پس انقلاب اسلامی به شمار میرود که آثار متعددی در زمینهی ادبیات و شعر از خود بر جای گذاشته است. یادداشتی که می خوانید مروری بر احوال و آثار گذشته ایشان و سپس بررسی اثر تازه منتشر نشده این شاعر و پژوهشگر ادبیات است که به قلم آقای محمدامین اکبری نوشته شده است. گفتنی است به جز این یادداشت، یادداشت دیگری هم با موضوع این کتاب در شهرستان ادب منتشر شده است.
سید حسن حسینی در اول فروردینماه سال ۱۳۳۵ دیده به جهان گشود و فعالیتهای ادبی خود را با انتشار اشعار خود در مجلات ادبی در اواسط دههی پنجاه شمسی آغاز کرد. حسینی پس از انقلاب اسلامی به همراه گروهی از شاعران جوان جلسات شعر حوزه اندیشه و هنر اسلامی ( حوزهی هنری فعلی ) را بنیان نهاد و به سرایش شعر در زمینهی انقلاب اسلامی و دفاع مقدس روی آورد وی در اواسط دههی شصت پس از قطع همکاری با حوزهی هنری و پس از گذراندن تحصیلات تکمیلی در رشتهی زبان و ادبیات فارسی شروع به تدریس در دانشگاه و انجام فعالیتهای پژوهشی کرد و آثار متعدد و ارزشمندی از خود بر جای گذاشت. حسینی سرانجام در بامداد نهم فروردین سال۱۳۸۳ برود حیات گفت.
از زندهیاد حسینی در زمینههای شعر، پژوهش و ترجمه آثار متعددی چه در زمان حیات و چه پس از فوت وی منتشر شده است که در زمینهی شعر مجموعههای «همصدا با حلق اسماعیل»، « گنجشک و جبرئیل»، « نوشداروی طرح ژنریک» و «سفرنامه ی گردباد» از شاخصترین کارهای وی هستند و در زمینهی نقد و پژوهش میتوان از کتابهای « بیدل ، سپهری و سبک هندی» و «مشت در نمای درشت» (مقایسهٔ ادبیات و سینما از طریق معانی و بیان ) نام برد. در زمینهی ترجمه نیز به دلیل تسلط حسینی به زبانهای عربی و انگلیسی، کتابهایی چون « شعر و آینه»، « حمام روح» ( گزیده آثار جبران خلیل جبران) و «نگاهی به خویش» (گفتوگو با شاعران و نویسندگان معاصر عرب همراه با موسی بیدج) منتشر شده است. همچنین کتابهایی چون « شقایق نامه»، «طلسم سنگ» ( نثر عاشورایی) و « براده ها» (مجموعهای از تأملات اجتماعی و ادبی ) از مجموعه نثرهای ادبی حسینی هستند.
در سالی که گذشت دو اثر دیگر از سید حسن حسینی منتشر شد که یکی مجموعه شعر «بالهای بایگانی» است که توسط انتشارات افق به چاپ رسید و دیگری کتاب «سکانس کلمات» که بر دارندهی مقالات، ترجمهها و بخشی از خاطرات سید حسن حسینی است که نشر نی آن را منتشر کرده است.
هدف از نگارش یادداشت پیش رو معرفی و بررسی اجمالی کتاب «سکانس کلمات» است که به دلیل جایگاه بالای مؤلفش در عرصهی شعر و ادبیات معاصر از اهمیت زیادی برخورد دار است.
اول
همانطور که پیش تر گفته شد کتاب «سکانس کلمات» شامل مقالات، ترجمهها و خاطرات سید حسن حسینی است که با تنظیم، تدوین و مقدمهی دکتر سعید یوسف نیا شاعر و محقق معاصر جمعآوری شده است. مطالب کتاب در پنج بخش با عنوانهای : «یادداشت ها و مقالات»، «روایت گونه ها»،«ترجمه ها»،«کوته نوشته ها» و«خاطرات و یادداشت ها» تنظیم شده است. در واقع هر بخش از «سکانس کلمات» در ادامهی فعالیتهای حسینی در زمینههایی است که در بالا به آنها اشاره کردیم به عنوان مثال بیشتر مقالات بخش اول در ادامهی فعالیتهای پژوهشی و ادبی این شاعر است که وی با کتاب « بیدل، سپهری، سبک هندی» آغاز کرد.
یا بیشتر یادداشتهای کتاب در ردهی نثرهای ادبی وی جای میگیرد، در قسمت کوته نوشتهها نیز که طنز حسینی به شکل عریان تری خودنمایی میکند و شامل بخشهای « براده ها» و « فرهنگ خودمانی» است در ادامهی کارهای طنز سید مانند کتابهای «نوشداروی طرح ژنریک» و «براده ها» قرار دارد و بخش «ترجمه ها» که پر واضح است. به عبارت دیگر « سکانس کلمات » کشکولی است از آثار متعدد سید حسن حسینی در ساحتهای مختلف ادبی که متأسفانه اجل مهلتش نداد تا هر یک را در قالب یک اثر منسجم و جداگانه عرضه کند.
در ادامهی یادداشت قصد بر این است که به معرفی و بررسی هر چند اجمالی هر بخش پرداخته و در صورت امکان قسمتی از متن آورده شود.
یک
در بخش اول کتاب هجده مقاله و یادداشت که بیشتر آنها کوتاه هستند و در باب موضوعات مختلفی اعم از ادبی، فرهنگی و اجتماعی و چند نثر ادبی آورده شده است. یکی از نکات مهم در رابطه با نثر حسینی در تمام کارها به طور عام و در نوشتههای این بخش به طور خاص نگاه شاعرانهی وی به مقولات مختلف است . سید حسن حسینی همانگونه که از عالم شعر به سمت فضای آکادمیک و دانشگاهی رشتهی ادبیات و زبان فارسی کشیده شد هیچگاه جنبهی شاعرانهی شخصیت خود را از دست نداد و هیچگاه ذوق خود را به نگهبانی دانشگاه نسپرد و از همین روست که حتی در مقالات جدی پژوهشی نیز این نگاه شاعرانه به موضوعات مختلف به وضوح قابل مشاهده است، به همین دلیل بیشتر مقالات جدی و علمی این بخش رنگ و بوی نثرهای ادبی سید را دارد و همین امر سبب تأثیرگذاری بیشتر کلام شده است.
در بین مقالات ادبی این بخش مقالههای «فارسی؛ زبان اهل بهشت»، «صدای شکفتن گل» (پژوهشی در چهار عنصر بیدل)، «سبک قرآن، زبان حافظ»،« بمب های معصوم» ( نگاهی به شعر و شخصیت مرحوم طاهره صفار زاده) و«سهل و ممتنع از فرخی تا امروز» از مقالههای مهم به شمار میروند به عنوان مثال در مقالهی «سبک قرآن، زبان حافظ»، سید حسن حسینی از بعضی از روابط پنهان زبانی و معنایی در شعر حافظ پرده برمیدارد و خواننده را بیتاب دانستن بیشتر این روابط میکند البته ناگفته نماند که مجموعه پژوهشهای سید در این رابطه و با همین نام به زودی منتشر خواهد شد و از قرار معلوم راه جدیدی را در فهم هرچه بیشتر شعر خواجهی شیراز بازخواهد کرد.
در این بخش دو یادداشت «بر مزار عشق» و «پرسشی سرگشته بر لب های درد» دو نمونه از نثرهای ادبی سید حسن حسینی است که در رثای دو تن از شخصیتهای ادبی معاصر نوشته شده است. «بر مزار عشق » شرح اتفاقات روزی است که سید از تصادف و مرگ دوست صمیمی خود سلمان هراتی شاعر معاصر خبردار میشود و برای اطلاع از درست بودن خبر به همراه سه تن دیگر از دوستان سلمان راهی تنکابن میشود و یادداشت «پرسشی سرگشته بر لب های درد» گزارشی است از روز تشییع استاد مهرداد اوستا شاعر و قصیدهسرای معاصر که حسینی از او با عبارت «استادَم» یاد میکند.
مقالههای «پیشگیری یا درمان»، «مغول زدگان»، «نوزدهم ماه صیام» و «بینظری» از مقالات اجتماعی محسوب میشود که حسینی در آنها با نگاهی باورمند و تیزبین به نقد مسائل فرهنگی و اجتماعی میپردازد. باهم قسمتی از مقالهی «بینظری» را میخوانیم :
«...ایرانی بینظر، در خانه، در اداره، در اتوبوس، در کلاس درس و در میدان ورزش و خلاصه در همه جا همیشه با همزاد تاریخیاش ترس و تقیه هم جوار است و مدام مواظب دیوارهایی که موش دارند و موشهایی که گوش در کمین «نظر» و یا اظهارنظرهای چموش است. بیعلت نیست که ایرانی در بسیاری اوقات «نظر خودش» را به گویندهای به نام «می گویند» نسبت میدهد و«به قول فلانی» یا « به قول یارو گفتنی!» همیشه ورد زبانش است.
از زمان ایران باستان، «چشم ها و گوش های شاه»، ایرانی را در محاصره داشتهاند. بعد از اسلام هم امر «و لا تجسسوا» به برکت علم تنومند تفسیر و تأویل، از جای خود کنده و به طاق فراموشی سپرده می شود و یا از حیزّ انتفاع ساقط می گردد!»
دو
تفکیک یادداشتها و مقالات کتاب ذیل عنوانهای یادشده کار بسیار مشکلی است که گردآورنده تا حد بسیار زیادی موفق به انجام آن شده است ولی با این حال بعضی از این نوشتهها را به راحتی نمیتوان تحت یک عنوان واحد قرار داد. با این همه بخش دوم کتاب «سکانس کلمات» شامل هفت یادداشت و یک سری یادداشت کوتاه با عنوان«سکانس کلمات» است که دارای ساختاری روایت گونه است و بیشتر به دغدغههای شخصی نویسنده اختصاص پیدا کرده است ، به همین دلیل در این بخش نگاه مذهبی و شیعی سید حسن حسینی به شکل آشکارتری بروز پیدا میکند و این نگاه در یادداشتهای «چهل سالگی»، «دست ها»، «آخرین اتکای روح من»، «سجده» و «مهندس منصور» به وضوح قابل مشاهده است.
در قسمت «سکانس کلمات» این بخش سی و هشت روایت کوتاه آورده شده است که در آنها حسینی با نگاهی فراواقعی (سورئال) به روایت داس تانکهایی در شکل سکانسهای سینمایی میپردازد. در واقع این قسمت در ادامهی همان دغدغهی سید در کتاب «مشت در نمای درشت» است که همانا پیوند برقرار کردن بیش از پیش ادبیات و سینما است. در ادامه روایت بیست و دوم سکانس کلمات آورده شده است:
«به همه فرمان می داد که ماشین هایشان را کجا پارک کنند. خودش برای اعتدال و میانه روی پادرمیانی می کرد افلاطون و ارسطو را نمی شناخت ولی در عوض چیزهای زیادی از سقراط نمی دانست! یک شب بعد از چندین قرن زندگی به سبک وفادارترین حیوان روی زمین فهمید که قرون وسطی را همیشه وَسَطی خوانده! آن قدر خندید تا شادروان شد!»
سه
بخش سوم همان طور که از نامش مشخص است به ترجمههای سید حسن حسینی از زبانهای عربی و انگلیسی اختصاص دارد و در هشت قسمت تقسیمبندی شده است. «گنجشک ها ویزا نمی گیرند» نام ترجمهی اول این بخش است و ترجمهی گزیدهی کتابی با همین نام از شاعر پرآوازهی عرب نزار قبا نی است که مجموعه سخنرانیهای پیش از شعرخوانی وی در کشورهای مختلف عربی است. «مختصر اما مفید» عنوان دوم این بخش ترجمهی نثرهای انسی الحاج شاعر و منتقد برجستهی لبنانی است. سومین عنوان «دفاتر ایام» ترجمهی گزیدههایی از کتاب «دفتر ایام» یوسف الخال شاعر نوگرای لبنانی است که به مباحث ادبی و فرهنگی کشورهای عربی میپردازد. حسینی در« بادهای جنون» دوازده شعر علی احمد سعید (آدونیس) شاعر شهیر سوری را از عربی به فارسی بازگردانده است و در«جهان من، زبان من» مصاحبهای از یوسف الخال را ترجمه کرده است. قسمت «گوهران» به سخنان کوتاه و حکمتآمیز متفکران و نویسندگان جهان عرب و غرب اختصاص دارد و بالأخره دو قسمت آخر بخش سوم ترجمهی مقالههایی به قلم دکتر محیالدین اللاذاقانی ادیب و شاعر سوری با نام «تاثیرات ابن عربی در زیباشناسی و نقد ادبی معاصر» و دکتر علی عشری زاید متفکر عرب با عنوان«هزار و یک شب در شعر معاصر» است.
چهار
در بخش چهارم کتاب با عنوان«کوته نوشته ها» نگاه طنازانه و موجز سید حسن حسینی در قالب دو بخش«براده ها» و «فرهنگ خودمانی» به شکل عریان تری نسبت به سایر نوشتههای وی به چشم میآید. قسمت «براده ها» در واقع ادامهی همان کتاب «براده ها» است که پیشتر در سال شصت و پنج از وی منتشر شده بود.حسینی در آن کتاب و در این نوشته با نگاهی نکتهسنج به سراغ مسائل ادبی، فرهنگی و اجتماعی رفته است و مجموعه تأملات خویش را در قالب جملههایی کوتاه ارائه داده است به عنوان مثال در رابطه با «سکوت» مینویسد:
« - در برابر تاریخ کوتاه آمدیم و با زبان بلند سکوت کردیم
- کاش در برابر این همه آموزشگاه «زبان»، یک آموزشگاه «سکوت» هم دایر میشد.
- به دنبال ویراستاری برجستهام تا رسمالخط سکوتم را یکنواخت کند!
- چون کاری از دستش برنمیآمد به عنوان تملق سکوت کرد!»
در « فرهنگ خودمانی» نیز سید با همان طنز موجز خود اقدام به تفسیر و معنی یک سری عبارات فرهنگی، اجتماعی و سیاسی کرده است و همانطور که خود در این قسمت واژهی «طنز» را «خنده ی اخمو» معرفی میکند، طنز موجود در این بخش نیز طنز نیشدار و تلخی محسوب میشود که درصدد نشان دادن عیوب و کاستیهای رفتاری اقشار مختلف جامعه به خود جامعه است و اما چند نمونه از فرهنگ خودمانی:
«عدالت: کودکی گم شده در پارک شهر!
فقر: ریشسفید پایین شهر!
فقر: از شهروندان همیشه در صحنه!
ثروت: گام اول در راه خودکفایی از خدا!
حرف حق: حرفاضافهای در دستور زبان قرن!
ظلم: کالایی که معمولاً عادلانه تقسیم میشود!
ریا: اکران عمومی تقوا!
آزادی: ضلع چهارم مثلث!
شوکران: از نوشیدنیهای فلسفی!
خون دل: از نوشیدنیهای غیر الکلی!
نقد ادبی: آیین دشمنتراشی!
نقد ادبی (جلد دوم): آیین دوستیابی!
خرج زن و بچه: ترمز ادبیات! »
پنج
هرچه که شاعران بگویند که « چه اصراری که اسرارم بدانی ...»* و یا « شاعر شنیدنی است ...»** ولی باز هم مخاطبان شعر علاقهی زیادی به دانستن در رابطه بازندگی شخصی شاعران محبوب خود دارند و اگر انصاف بدهیم دانستن بعضی از نکات، کمک بسیار زیادی برای آشنایی بیش از پیش مخاطبان با شعر و فضای ذهنی شاعر میکند. بخش آخر کتاب «سکانس کلمات» نیز به خاطرات شخصی سید حسن حسینی اختصاص دارد که خود مجال مغتنمی است برای شناخت هرچه بیشتر شعر و شخصیت ایشان، شخصیت دردمندی که این دردمندی را در آینهی شعر خود نیز منعکس کرده است.
این بخش شامل خاطرات سید حسن حسینی در مقاطع مختلف زندگی است مثلاً نوشتههای «اقیانوس آرام» و «تغذیه خواندن من» به خاطرات دانشجویی سید در دورهی کارشناسی و نوشتههای « خاطرات دور و نزدیک یک معلم» و «نرخ تعلیم، بهای معلم» به خاطرات وی در دورهی تدریس در دانشگاه مربوط میشود و نوشتههای «سطلی پر از دل انسان»، « جامعه به شیوه ی سیال ذهن» و « جامعه ی مدنی و حل مشکلات خانوادگی» به خاطرات پراکن دهی وی در رابطه با مسائل اجتماعی و سیاسی اختصاص دارد و بالأخره آخرین نوشتهی «سکانس کلمات»، «یادداشت های ارغوانی» است که روز نوشتهای جسته گریختهی سید از اواخر دههی شصت تا اوایل دههی هفتاد را در برمیگیرد که خواندن آنها به دلیل حضور اشخاص حقیقی و مقولات مطرح ادبی اجتماعی در آن سالها خالی از لطف نیست. در انتهای این بخش، قسمتی از یادداشت «اقیانوس آرام» را که به مبارزات دانشجویی سید حسن حسینی در سالهای انقلاب اختصاص دارد را میخوانیم:
«از پلههای آزمایشگاه نیمه مخروبه، تنها پایین میروم. از دیگر هم رشته ایها عقبم. آن واحد تغذیهی آزمایشگاهی را گذراندهاند و من ماندهام با موشهایی که باید روی آنها تأثیرات سوءتغذیه بررسی شود. من از دیگران عقب ماندهام چون در شانزده آذرماه ۱۳۵۳ در تظاهرات شرکت داشتهام و یک ترم محرومیت از درس، ضمیمهی پروندهی تحصیلی من است.
کم و بیش همهی ما در «بازآفرینی واقعیت»، قصهی «باد، بادِ مهرگان» را خواندهایم. جریان اعتصابات در خوابگاه امیرآباد دانشگاه تهران و توصیفِ دقیق رفتار دانشجویی که در فصل اعتصاب، پادردش به شکلی سمبولیک عود میکرد و میلنگید. شانزده آذر ۱۳۵۳ دانشگاه مشهد و خوابگاه پسران بچه مسلمانهای اهل نماز و روزه و ورزش و «چپی»هایی که انگار همهشان از روی عکس «صمد بهرنگی» آرایش میکنند، در اعتصاب شریکاند. همه کم و بیش میکوشند که لنگ نزنند! اولین تظاهرات داخل سرویس دانشگاه شکل میگیرد؛ سرویسی که از خوابگاه دانشجویان را به داخل شهر میبرد. رانندهی سرویس هم انگار بفهمی نفهمی از قضیه بو برده است. معمولاً کادرهای اداری و اجرایی دانشگاه، انگار روزهای نزدیک اعتصاب، غریبه میشوند. از شوخیهای همیشگی راننده خبری نیست. سرویس حرکت میکند. برای اولین بار در عمرم شعار میدهم؛ بیاختیار و با صدایی که دورگه است و از هیجان و خجالت میلرزد: « برای شادی روح شهدای شانزده آذر صلوات!» بعضیها صلوات میفرستند و بعضی دیگر رو برمیگردانند.
دانشجوی کم حرفی که تازه سبیل گذاشته و از مدتها پیش عینک میزند، دم میگیرد: «اتحاد، مبارزه، پیروزی!» از شعارش بوی مخالفت با صلوات را میشنوم، اما همه دم میگیریم. شعار با لبهایمان غریبی میکند. دل مان نمیآید شعار ندهیم اما به دل مان هم نمیچسبد. شعارها درهم میشوند. در خیابان، رهگذرانِ چرت زده سرویس دانشگاه را نگاه میکنند. پنجرهها باز است تا صدای اعتراض دانشجویان به گوش «خلق» برسد، اما مردم یا بهتزدهاند یا لبخند به لب دارند. بعضیها هم میخندند و دست تکان میدهند. سرویس به سرعت از مردم و کوچه و خیابان دور میشود. سر کوچهی دانشکده علوم، «آخر خط» است. باید پیاده شویم.
همه پیاده میشوند. چند لحظهای شعار در پیادهروها که ناگهان سروکلهی «گارد» پیدا میشود. از انتهای کوچهی «اسرار» با با تون و سپر، هجوم میآورند و جمع، مثل گلهی گرگ دیده پا به فرار میگذارد. بیشترمان به میدان «سراب» می گریزیم. من نفسنفسزنان و از کوچه پس کوچهها، خودم را به خیابان خسروی نو میرسانم و بعد به داخل مردمی که به زندگی روزمره مشغولاند، بُر میخورم. گرسنگی را حس هیجان آلود اولین آزمون مشارکت در تظاهرات، تشدید میکند. وارد ساندویچفروشی میشوم: « الویه با نون اضافه!»...»
آخر
به هر حال سید حسن حسینی از شاعران مهم و تأثیرگذار معاصر است و چقدر شایسته است که چنین آثاری از بزرگان فرهنگی منتشر شده و مورد مطالعه قرار بگیرد.
*:« چه اصراری که اسرارم بدانی؟/اگر سر است پرسیدن ندارد
مرا بگذار و شعرم بین که شاعر/ شنیدن دارد و دیدن ندارد
شهریار»
**: «شاعر شنیدنی ست ولی میل، میل تست/ آمادهای که بشنویام یا ببینیام؟
محمدعلی بهمنی»