این رمان تصویرگر زادبوم مارکز و این معرفی کننده فرهنگ کلمبیا و آمریکای لاتین به دنیا هیچ نشانی از مردمی با تاریخ و فرهنگ قابل اعتنا ارائه نمی کند همچنانکه به خود مردم کشورش هم هیچ نقطه روشن و امیدبخشی برای مبارزه نشان نمی دهد بلکه مبارزه را امری پوچ و عبث می شمارد. هیچ چیز به اندازه کوچک کردن یک مردم ، کوچک کردن آمال یک مردم و تارکردن چشم انداز یک مردم به استعمار خدمت نمی کند. مردم خرد و ناامید زود تسلیم می شود و بی مقاومت به استعمار در میاید و رمان مارکز که احتمالا بر اساس سرخوردگی های شخصی اش در یک دوره یا سبک داستان نویسی اش مبتنی بر فانتزی نمودن اعتقادات دینی خلق شده در نهایت بر خلاف کردار او در تقابل با استعمار عمل کرده است.
نام الزامی می باشد
ایمیل الزامی می باشد آدرس ایمیل نامعتبر می باشد
Website
درج نظر الزامی می باشد
من را از نظرات بعدی از طریق ایمیل آگاه بساز