موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب
Menu

نشست بازخوانی و نقد رمان «عاشقی به سبک ون‎گوگ» در فرهنگ‎سرای انقلاب

15 آذر 1393 23:18 | 0 نظر
Article Rating | امتیاز: 5 با 2 رای
نشست بازخوانی و نقد رمان «عاشقی به سبک ون‎گوگ» در فرهنگ‎سرای انقلاب

شهرستان ادب: نشست نقد و بازخوانی کتاب «عاشقی به سبک ون‎گوگ» که توسط شهرستان ادب منتشر شده است، روز سه‌شنبه مورخ یازدهم آذرماه در فرهنگسرای انقلاب و با حضور دکتر عبداللهیان، جواد افهمی، حمید باباوند و کتاب‌خوانی سینا رازانی بازیگر تئاتر و سینما برگزار شد.


در این جلسه، پس از خواندن بخش‌هایی از کتاب، مجریکارشناس جلسه آقای حمید باباوند، از محمدرضا شرفی خبوشان درخواست کرد تا توضیحی کوتاه در مورد داستان خود و چرایی تلفیق موضوعی احساسی با مسئله‌ای تاریخی و انقلابی، چگونگی شکل‌گیری ایده‌ی کتاب در ذهن نویسنده و مدت‌زمانی که نوشتن کتاب به طول انجامید، ارائه دهد. نویسنده‌ی کتاب، پس از خوشآمدگویی و تشکر از حاضران و منتقدان، صحبت‌های خود را در مورد فرایندهای داستانی این کتاب ارائه داد: «رمان مانند فرزندی می‌ماند که وقتی به دنیا آمد، به جامعه می‌سپارمش و به عنوان عنصری مستقل به نظر می‌آید. تقریبا دو سال روی این کتاب وقت گذاشتم. بیشترین موردی هم که نیازمند وقت بیشتری بود، زیست‌جهان نقاش و دنیای نقاشی بود؛ چون بنده هیچ تخصصی در مورد آن نداشتم. چون احساس می‌کردم وارد شدن به دنیای نقاشان و روایت این داستان از دریچه‌ی ذهن آن‌ها، به تصویری شدن این داستان کمک می‌کرد و به نوعی در این رمان خواستم از امکانی که شخصیت نقاش به نویسنده می‌دهد استفاده کنم. در حال حاضر من روی رمانی کار می‌کنم که شخصیت آن در دوران مشروطه زندگی می‌کند؛ به این دلیل که رمان «تقاص قرطاس» رمانی که اکنون آماده‌ی چاپ است- هم مربوط به دوران مشروطه بود و در خلال ن آن نوشتن این رمان، ایده‌ها و اسناد و مدارکی به دست من آمد که انگیزه‌ی مرا برای نوشتن رمانی جدید تقویت کرد.»

 

محمدرضا شرفی‎خبوشان: تاریخ را همین شخصیت‎های عادی می‎سازند

وی در پاسخ به این سوال مجری که «چرا کارهای شما با پس‌زمینه‌ای تاریخی پیوند دارد؟»، پاسخ داد: «علت آن برداشت و نگاه من به رمان است؛ از نظر من رمان به تاریخ پیوند خورده است؛ رمان باید آینه‌ی تمام‌نمایی از یک دورانی از یک ملتی باشد. رمان نمی‌تواند از تاریخ فرار کند. البته من اعتقادی هم ندارم که تاریخ‌دان یا تاریخ نویسم؛ برای همین نمی‌توان ادعا کرد که من از وادی ادبیات جدا شده و وارد دنیای تاریخ شده‌ام. رمان تاریخ را شخم می‌زند تا از آن یک محصول ادبی ارائه کند. هدف رمان گفتن تاریخ نیست؛ آنچه که برای نویسنده مهم است، روابط افراد، موقعیتی که آن‌ها در آن قرار می‌گیرند و تصمیمی که در آن موقعیت اتخاذ می‌کنند و تغییری که در این سیر داستانی حاصل می‌شود مهم است. شخصیت‌های تاریخی به آن معنایی که خیلی برجسته و نمایان هستند، در داستان‌های من وجود ندارند. چون فکر می‌کنم شخصیت‌های عادی که از دید تاریخ دور هستند، تاریخ را می‌سازند و همین جذابیت‌های رمان را می‌سازد.»

پس از سخنان شرفیخبوشان، جواد افهمی نخستین فردی بود که سخنان خود را در مورد این کتاب پس از ارائه‌ی خلاصه‌ای از داستان، به حاضرین ارائه کرد: «علی‌رغم اینکه سبک کتاب سبکی ناتورالیستی و رئالیستی است، اما نثر خواننده را به سمت آن‌ها نمی‌کشاند. هویت‌جویی شخصیت اول این داستان البرز- دو وجه دارد: یکی به صورت سیال در تمام داستان رخ می‌دهد؛ همان‌گونه که همه‌ی افراد عادی این نوع هویت‌جویی را دارند. وجه دیگری از هویت‎جویی شخصیت البرز نیز در این رمان دیده می شود: در اثر اتفاقی او متوجه می شود که شخصیتش همانی نبوده که می دانسته است. در این جاست که تلنگری به البرز می‌خورد و مسیر تعالی وی از مسیر عشق زمینی جدا می‌شود. تمامی وقایع داستان، با غلبۀ نثر در این رمان در کنار یکدیگر قرار گرفته‌اند. می‌‌توان گفت قدرت و پختگی نثر بر روی داستان سایه انداخته است و خواننده را از سایر ارکان داستان غافل می‌کند.»

 

محمدرضا شرفی خبوشان، حمید عبداللهیان، جواد افهمی و حمید باباوند

حمید عبداللهیان: شرفی‎خبوشان، دولت‎آبادیِ مدرن است

پس از این مقدمه‌ای که توسط آقای افهمی ارائه شد، دکتر حمید عبداللهیان سخنان خود را در مورد داستان عاشقی به سبک ونگوگ به این صورت آغاز نمود: «این کتاب را می‌توان کتاب جذابی دانست و این نقطه‌ی قوتی برای این کتاب است. دلایلی که باعث قوت این کتاب می‌شود را می‌توان این عوامل دانست: نخستین مورد، نثر انعطاف‌پذیر و متناسب کار است؛ نثری که نه خیلی روان و روزنامه‌ای است و نه آن‌قدر دست‌انداز دارد که مخاطب مدام نیاز به بازگشت به متن داشته باشد. اصولا در نقد عقیده بر این است که نثر باید سرعت‌گیر داشته باشد؛ ایده‌هایی که باعث می‌شود مخاطب در آن درگیر شود، منجر به مکث وی می‌شود. نکته‌ی دوم، جذابیت روایت بود. اینکه به چه مواردی و چگونه اشاره شود، جزء شم نویسندگی است و در این کتاب به خوبی رعایت شده است. بر اساس این دو فاکتور می‌توان شرفی‎خبوشان را یک دولت‎آبادیِ مدرن دانست. سومین فاکتور، تسلط نویسنده بر فضای فرهنگی اثر است. فضای فرهنگی و اجتماعی اثر در داستان بسیار متنوع است. در ابتدا فضای تهران در آستانه‌ی انقلاب و فضایی که روشنفکرها در آن فعالیت می‌کنند، پس از آن فضای ارتشی‌های زمان شاه است؛ گفتارها، دیالوگ‌ها، حرف‌ها و مناسبت‌هایی که در مهمانی‌های ارتشی‌ها گفته می‌شود که آن‌ هم فضای بسیار متفاوتی است و خلق آن نیازمند کار بسیاری از سوی نویسنده است. فضای سوم که در داستان وجود دارد، فضای روستایی اطراف قوچان در ۷۰-۸۰ سال پیش است. تلفیق این سه فضا در داستان و تسلط بر سه فضایی که هم از نظر فرهنگی با هم متفاوت هستند و هم از نظر تاریخی در دوره‌های متفاوتی هستند، حُسن کار محسوب می‌شود. تسلط نویسنده بر فضاهای داستان، به نوعی منجر به اعتماد مخاطب به نوشته‌های وی و آرامش خیال وی می‌شود و این یکی دیگر از عوامل موفقیت این داستان یعنی اعتماد خواننده به نویسنده- را ایجاد می‌کند. قابلیت نقد اجتماعی، مورد دیگری است که در این رمان می‌توان به آن توجه بسیاری کرد؛ نویسنده آگاهانه یا ناآگاهانه- فضای جامعه‌شناسی‌ای در اثرش خلق کرده است، که می‌توان آن را مورد بررسی قرار داد. حسن دیگر کار، دیالوگ‌های خواندنی کتاب است. دیالوگ‌هایی که به خصوص در فصل چهارم، به خوبی به کار برده شده‌اند. یکی دیگر از تکنیک‌های نویسنده، غافلگیری مناسب است. در هر فصلی از این داستان، زمانی که نویسنده احساس می‌کند روند داستان کند شده و منجر به خستگی مخاطب می‌شود، اطلاعاتی را به وی ارائه می‌دهد تا او را تشویق به ادامه‌ی خواندن داستان کند. آخرین حسنی که به نظر من در این کار وجود دارد، جابه‌جایی زمان در طول این داستان رخ می‌دهد؛ این اتفاق خط سیر عادی و یک‌نواخت را از داستان می‌گیرد و مخاطب را در خلاقیت اثر ادبی شرکت می‌دهد. به تعبیر ژنت، گذشته‌نگرها و آینده‌نگرها، شتاب مثبت و شتاب منفی در این داستان به خوبی رعایت شده است و منجر به قوت بیش از پیش این داستان می‌شود.»

 

جواد افهمی: نثر جدید و شخصیت‎پردازی هنرمندانه، نقاط قوت عاشقی به سبک ونگوگ

پس از پایان این سخنان، افهمی صاحب کتاب سوران سرد، در ادامه‌ی سخنان خود اشاره کرد: «در این رمان، سبک ناتورالیستی در نثر رمان وجود دارد ولی توصیف جامعه به سمت رئالیستی سوق پیدا می‌کند. منظور از سبک ناتورالیستی، سبکی است که انسان را در حد یک موجود طبیعی پایین می‌آورد و از آن به عنوان موجودی سرشار از نیازهای طبیعی و زمینی به تصویر می‌کشد. البته این به این معنا نیست که در این سبک هیچ ارزشی برای انسان قائل نیستند. با اینکه فضای این داستان ناتورالیستی است اما در زمینۀ نثری که به کار می‌برد تا حد زیادی می‌توان گفت از نثر مرسوم این سبک پیروی نکرده است و بنابراین می‌توان ادعا کرد که نثری جدید است.

به طور کلی، شخصیت‌های این داستان را می‌توان به دو دسته تقسیم کرد: یکی شخصیت‌هایی که بسیار کارآمد هستند و خوب پردازش شده‌اند اما مستقل‌اند؛ یعنی در فضایی بیرون از فضای داستان شکل‌ گرفته و تکوین یافته‌اند و بعد در بطن داستان قرار گرفته‌اند و داستان را پیش می‌برند. شخصیت‌پردازی دیگری هم هست که تمام ابزار به کار گرفته شده برای پردازش شخصیت، درست در مسیر داستان پیش می‌رود. شخصیت‌پردازی، فضاسازی و گره‌افکنی بدون هیچ‌گونه حاشیه رفتن در مسیر داستان است و نشان از هنر و توانایی نویسنده دارد. در خصوص فصل پایانی رمان، باید گفت که قدرت نثر آن خیلی بهتر از فصل‌های پیش از آن است. تنها نکته‌ای که باید اشاره کرد این است که به دلیل جداشدن ناگهانی این فصل از سایر فصل‌ها و تنها ارتباطی که در پاراگراف آخر به مخاطب داده می‌شود تا وی ارتباط میان این فصل‌ها و سایر فصل‌های دیگر را متوجه شود، انگار این فصل در خلأ رخ می‌دهد و جدا از سایر بخش‌ها است. حلقه‌ای که قرار بوده است، از لحاظ متنی و محتوایی فصل آخر را به سایر فصول مرتبط کند، وجود ندارد و مخاطب تا قبل از پاراگراف آخر، در ابهام به سر می‌برد. که این مشکل با جابه‌جایی فصول ممکن است حل شود؛ با این تفاوت که ضربه‌ی پایانی کتاب را از آن می‌گیرد. به نظر می‌رسد این ارتباط مهم‌ترین مشکل ساختاری و فنی این کتاب را تشکیل می‌دهد. نقش اصلی راوی در رمان مدرن، قضاوت کردن است و این ویژگی را در عاشقی به سبک ون‌گوگ به خوبی می‌توان دید.»

حمید عبداللهیان، مدرس و منتقد ادبیات، در آخرین بخش سخنان خود تصریح کرد: «مهم‌ترین ایرادی که می‌توان به این داستان وارد کرد این است که از نظر جهان‌بینی، تکلیف این داستان مشخص نیست؛ به این معنی که اگر ما قصد داشته باشیم، ظلم‌هایی که به جامعه‌ی ایران رفته است را نشان دهیم، لازمه‌ی اصلی آن این است که نویسنده بی‌طرف در موضع اطلاع‌دهنده بایستد و مخاطب خود نتیجه را از اطلاعاتی که به وی داده می‌شود برداشت کند. به نظر می‌رسد در بعضی از بخش‌ها داستان به این ورطه افتاده است؛ که اصلا نیازی هم به این تکنیک نیست و داستان به اندازه‌ی کافی اطلاعات خود را دارد. یکی از حسن‌های این داستان این بود که لغات محلی در آن وجود داشت و نویسنده جسورانه این لغات را معنی نکرده بود و خواننده هم از زمینه‌ی متن می‌توانست معنی آن را متوجه شود. بهتر بود که این قاعده در مورد باقی مسائلی این داستان هم به کار می‌رفت. همین مورد، به نظر من یکی از عوامل انزوای داستان در سال‌های اخیر است. به نظر می‌رسد نویسنده حین نوشتن داستان دغدغه‌ی جذب مخاطب داشته باشد. این خود باعث می‌شود که نویسنده از رسالت داستان فاصله بگیرد. البته در این داستان خوشبختانه این موارد وجود ندارد؛ ولی به نظر می‌رسد که در بعضی موارد مانند عشق میان پسری رعیت‌زاده و دختری اشرافی و نام فصل‌ها، محتواهایی به نویسنده برای جذب مخاطب تحمیل شده است. مشکل دیگر داستان، رهاشدن شخصیت‌ها است. رهاشدن نازلی، نقاش، خسروخانی، ننه سوری، بابا کلیم و موارد دیگر، شخصیت‌هایی هستند که رها شده‌اند. ایراد دیگر، مسئله‌ی فصل چهارم است که بدون هیچ دلیل قانع‌کننده‌ای راوی و فضای روایت داستان عوض می‌شود. ایراد دیگری که در این داستان دیده می‌شود، دیالوگ‌های طولانی و خسته‌کننده در فصل‌های اول تا سوم است. کندی تحرکات داستان در فصل‌های اول تا سوم و حرکت‌های سریع داستان در فصل چهارم، از دیگر نقاط ضعف این داستان است. علاوه بر اینکه تکیه‌ی زیاد بر حوادث در داستان، از دیگر نقاط ضعف داستان است.»

 عاشقی به سبک ونگوگ

علی‎اصغرعزتی‎پاک: تغییر در روایت فصل پایانی عاشقی به سبک ون‎گوگ بسیار هوشمندانه است

پس از این، حمید باباوند مجری این برنامه، از علی‌اصغر عزتی‌پاک مدیر گروه داستان شهرستان ادب دعوت کرد تا سخنان خود را در مورد این کتاب بیان دارد. عزتی‌پاک در صحبت کوتاهی که داشت پس از تشکر از فرهنگ‌سرای انقلاب برای انتخاب این کتاب، اشاره کرد: «تقریبا بخش‌هایی که در نشست‌های دیگر مغفول مانده بود، در این جلسه شنیده شد. نشان دادن سرنوشت فردی که از سطح پایین جامعه انتخاب شده است و از گذشته‌ی خود بریده است و نمی‌داند چه کسی است، جذاب است. رمان خط روایی خوبی را طی می‌کند تا مخاطب به خوبی گذشته را بشناسد. در مورد فصل پایانی، باید گفت که راوی به جایی می‌رسد که حرفی برای گفتن ندارد و به نظر من این تغییر به صورتی کاملا هوشمندانه اتفاق افتاده است.»

سپس، مجیداسطیری کارشناس گروه داستان اشاره داشت: «بخشی تحت عنوان شاعرانگی در ادبیات داستانی وجود دارد که نمونه‌هایی موفق شاید برای آن کم یافت شود. به نظر می‌رسد داستان‌نویسان ما اقبال چندانی به این سبک داستان‌نویسی ندارند و علت آن‌ هم این است که نویسندگان این سبک نوشتن را تلقی ساده‌انگارانه از شاعرانگی می‌دانند. اما موفقیت آقای خبوشان را در این می‌دانم که نه تنها به جنبه‌های خوب شاعرانگی توجه بالایی داشته‌اند، بلکه در نگاه شاعرانه و لطیف هم موفقیت داشته‌اند. در مورد دیالوگ‌ها و لحن‌ نظامی‌های دوران پهلوی می‌توان گفت که بسیار خوب شکل گرفته و مخاطب را در خود درگیر می‌کنند اما در جایی هم این دیالوگ‌ها به میزان زیادی طولانی می‌شوند و باورپذیری آن را دچار مشکل می‌کنند. خصوصیت ناتورالیستی این داستان نیز کاملا درست است و بارزترین ویژگی و جلوه‌ی آن، علیل بودن البرز است. در این داستان، دو گودال نیز وجود دارد: گودالی که در خانه وجود دارد و وی آن‌جا را پایان زندگی خود تصور می‌کند و گودال دیگری که در فصل چهارم به خواننده نشان داده می‌شود و گودالی است که وی زندگی خود را از آنجا آغاز نموده است.»

سپس نوبت به پرسش سوالات حاضرین شد. شرفی خبوشان، در پاسخ به سوالی مبنی بر معرفی دیگر آثار نویسنده تصریح کرد: «"نامت را بگذار وسط این شعر" که مجموعه‌ی شعر سپید هست که به همت شهرستان ادب به چاپ رسیده است، کتاب "از واژه‌ها تهی" مجموعه‌ی غزل‌ها، "طعم خوش واژه‌ها" و "یادداشت‌های بی‌اهمیت شاعر شهرنشین" توسط انتشار واج به چاپ رسیده است، مجموعه‌ای از داستان کوتاه که توسط انتشارات امیرکبیر به چاپ رسیده با نام "بالای سر آب‌ها" نیز در دسترس است. همچنین یک رمان نوجوان نیز از بنده با نام "موهای تو خانه‌ی ماهی‌هاست" از سوی انتشارات عصر داستان به انتشار رسیده است. رمان "تقاص قرطاس" هم آماده‌ی چاپ است.»

در پایان، حمید باباوند، ضمن تشکر از نویسنده‌ی کتاب و منتقدین، از حاضرین در جلسه نیز تشکر به عمل آورد و با آرزوی موفقیت برای آن‌ها جلسه را به پایان رسانید.


کانال شهرستان ادب در پیام رسان ایتا کانال بله شهرستان ادب کانال تلگرام شهرستان ادب
تصاویر پیوست
  • نشست بازخوانی و نقد رمان «عاشقی به سبک ون‎گوگ» در فرهنگ‎سرای انقلاب
امتیاز دهید:
نظرات

Website

تصویر امنیتی
کد امنیتی را وارد نمایید:

در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.