موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب
Menu
«شعر خوب، دفاع از مرزهای فرهنگی و معرفتی است»

سومین جلسۀ «انجمن صبح» در آذرماه

28 آذر 1393 18:03 | 0 نظر
Article Rating | امتیاز: 4 با 2 رای
سومین جلسۀ «انجمن صبح» در آذرماه
شهرستان ادب: سومین جلسه‌ی انجمن شعر صبح در آذرماه، روز پنجشنبه بیستم آذر با مدیریت علی‌محمد مودب، مدیرعامل موسسه‌ی شهرستان ادب، برگزار شد. پیش از شروع شعرخوانی‎ها، وی تاکید کرد: «شاعران، متاسفانه شعر را کار نمی‌دانند و منتظر الهام باقی می‌مانند. درست است که الهام در شعر نقش مهمی دارد ولی اساس آن کار با زبان و کلمات است که با کثرت و کار مدام میسر می‌شود و باعث می‌شود شاعر در فضای لذت بردن و التذاذ از متن ادبی باشد –چه به عنوان خواننده و چه به عنوان مولف. این پیوند اگر حفظ شود، در این مسیر گاهی حالات و حوادثی که رخ می‌دهد منشا الهام‌هایی می‌شود که می‌توان به واسطه‌ی آن اشعار شاخصی گفت. ولی اگر ارتباط مستمر شاعر با متن ادبی حفظ نشود، شاعر دچار ضعف می‌شود و زبان شعری وی زبانی کم‌توان خواهد بود. به بیان دیگر، شاعر باید همیشه سعی کند نگاه و برخورد شاعرانه را در مواجهه با مسائل حفظ کند: شاعر اگر عابرانه از خیابان بگذرد، نخواهد توانست شعری بنویسد! اگر بتوانیم این مراقبه‌ی دائمی را داشته باشیم که خودمان را همیشه آماده‌ی دریافت معانی تازه کنیم، آن وقت است که می‌توانیم به شعر برسیم: اِنَّ السَّمعَ وَ البَصَرَ وَ الفُؤاد کُلُّ اولئک عَنهُ مَسئولا. گوش، چشم و قلب ما باید دریافت‌هایی داشته باشد که این دریافت‌ها صادراتی را به دنبال خواهد داشت که بخشی از آن‌ها می‌تواند به عنوان محصول هنری و ادبی ارائه شود. در برهه‌های خاصی که تنش حاصل از مواجهه با زیبایی یا زشتی ایجاد می‌شود، بی‌قراری‌هایی را در شاعر شکل می‌دهد؛ این بی‌قراری‌ها در شاعر باید تبدیل به شعر شود. اگر مراقبه باشد، می‌توانیم همیشه شاعر بمانیم و گاهی شعر بگوییم. این از سویه‌ی محتواست و از سوی دیگر، بحث زبان و فن است که با تمرین مدام و تلاش مستمر، زبان را می‌توان به حد مطلوب آن رساند.»

نخستین شعرخوانی در این جلسه، توسط سرکارخانم طباطبایی انجام شد. این شاعر جوان، شعری با این مطلع خواند:

کسی که هیچ تقاضا نداشت، الّا شعر
دریغ، جرات گفتن نداشت، اما شعر...

مودب در خصوص این شعر گفت: «اینکه ما کلمه شعر را چقدر در مواجهه با مسائل عاطفی، دینی و عقیدتی برجسته کنیم، خودش پایگاهی معرفتی دارد. کلمه شعر برای شاعران باری دارد که انتقال آن به مخاطب بسیار دشوار است؛ باید تلاش کرد که نگرش ما همان‌گونه که خودمان احساس می‌کنیم به مخاطب منتقل شود، وگرنه  کلمه شعر در اینجا حجاب و مانعی در ارتباط با مخاطب عامی که شعر را می‌خواند. علاوه بر این، شعر باید جذابیتی که ممکن است حاصل از عاطفه، زبان، تصویر، شگفتی، کشف‌های تازه یا موارد دیگر را دارا باشد که در جان مخاطب بنشیند. اگر شعر را درست بشناسیم و درست کار کنیم، می‌توانیم از مرزهای فرهنگی دفاع کنیم.» در نهایت، استفاده از واژگان دقیق‌تر و توجه به زمینه‌ای که معنای شعر را به مخاطب منتقل می‌کند، از جمله توصیه‌هایی بود که به این شاعر ارائه شد.


شاعر بعدی، سرکارخانم جلالی بود که مثنوی با این مطلع خواند:

غزل، غزل، غزلی در روایت یک درد
نفس‌نفس زدن و اکتفا به بیتی فرد...

این شعر بسیار مورد تشویق و توجه حاضرین قرار گرفت. رفع تنافر حروف در شعر و چند اشکال وزنی، از جمله پیشنهاداتی بود که در خصوص این شعر ارائه شد.

 شاعر بعدی، سرکارخانم یثربی بود که شعری نیمایی و غزل برای حاضرین خواند:

باید از تمام شهرهای درد
بگذرم
در خرابه‌های درد
چادری به پا کنم
با ستون صبر
و جنس اشک...

***

چشم بر هم می‌گذاری، چشم دل وا می‌شود
رازهایی بس تماشایی هویدا می‌شود...

بعد از خواندن شعر نیمایی، مودب اشاره داشت: «نیما شکل موسیقیایی شعرها را تغییر داد و در بعد محتوا، اقلیم، جغرافیا، حالت شخصی و تصویر به معنای مدرن را در شعر وارد کرد. نیما نگاه به شعر را تغییر داد. توجه به محورهای جانشینی و هم‌نشینی در مرحله ویرایش و نه سرایش به غنای شعر کمک می‌کند.» محمدحسین نعمتی تاکید کرد: «در گفتن شعر، باید غلظت‌های محتوایی آن را افزایش داد؛ به این صورت که اگر وزن و قافیه را حذف کنیم چقدر شعر خالص باقی می‌ماند تا شگفتی عاطفی و تصویری را در آن خلق کند. در اینجاست که اهمیت تلاش زیاد در گفتن شعر خود را نشان می‌دهد.»


اما شعر بعدی، شعری عاشورایی بود که متناسب با ایام اربعین حسینی فضای جلسه را معطر کرد:

کشت ما را کنایه، زخم زبان
قلب غم‌دیده‌ام شکسته پدر...

توجه به تصویرهایی که از کلمات شکل می‌گیرد و تصحیح تبادرهای منفی شکل‌گرفته حول مفاهیم موجود، از جمله پیشنهاداتی بود که به این شاعر در جهت تصحیح شعرش ارائه شد. محمدحسین نعمتی در خصوص شعرهای عاشورایی اشاره داشت: «یکی از نکاتی که در سرایش اشعار عاشورایی باید به آن‌ها توجه کرد عزت خاندان اهل‌بیت است. چیزی که حضرت زینب (س) نیز در قسمت‌های مختلفی از وقایع پس از عاشورا به آن تاکید داشته‌اند. زمانی هم که در شعر به مسائل عاشورا و وقایع بعد از آن می‌پردازیم باید توجه داشته‌ باشیم که مهم رضایت ائمه از شاعر است. در خطبه‌های حضرت سجاد(ع) و حضرت زینب(س) در مورد موضوع کربلا، جایی برای مسئلی مانند سیلی‌زدن یا اتفاقاتی که افتاد نبوده است و حتی با تکیه بر اینکه از خاندان پیامبر(ص) هستند تفاخری در کلام آن‌ها دیده می‌شود و سعی در حفظ عزت خود دارند.»

شاعر جوان بعدی، سرکارخانم علی‌شاهی بودند که غزلی با این بیت آغازین خواندند و به علت محدودیت وقت نقد نشد:

یک‌ بار دیگر دست‌هایم را رها کرد
تا روی پای خود بمانم مثل یک مرد...

شاعر بعد، ترانه‎ای با موضوع دفاع مقدس تقدیم حاضران کرد:

تا چشم وا کردم تو رو تو جنگ دیدم
جنگی که قانونش به نفع ما نبوده...

محدود کردن مضمون مورد نظر در خود شعر و عدم توجه به مابه‌ازاء‌های درون ذهن شاعر، توجه به رفت‌ و برگشت‌های معنایی در شعر، دقت در انتخاب واژگان مناسب با زمینه‌ی شعر و افزایش غنای عاطفی و تکیه بر عاطفه‌ی شخصی یا دیگران، از پیشنهاداتی بود که در جهت بهبود این شعر ارائه شد. علاوه بر این، مودب با تاکید بر اهمیت عاطفه در ترانه‌ و اشعار نو، مصاحبه با شخصی که به طور مستقیم با شرایط جنگی درگیر بوده است، خواندن اشعار و کتاب‌های مرتبط با موضوع شعر، تماشای فیلم و راه‌های دیگری که به افزایش تجربه کمک کند را راهگشا دانست.

این جلسه، بعد از دو ساعت بحث تخصصی در مورد شعر پایان یافت.

کانال شهرستان ادب در پیام رسان ایتا کانال بله شهرستان ادب کانال تلگرام شهرستان ادب
تصاویر پیوست
  • سومین جلسۀ «انجمن صبح» در آذرماه
امتیاز دهید:
نظرات

Website

تصویر امنیتی
کد امنیتی را وارد نمایید:

در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.