موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب
Menu

نخستین جلسه ماه آبان انجمن صبح (بانوان شاعر شهرستان ادب)

08 آبان 1393 05:54 | 0 نظر
Article Rating | امتیاز: با 0 رای

شهرستان ادب: نخستین جلسه‌ی انجمن شعر صبح در آبان‌ماه، در روز پنجشنبه، اولین روز این ماه برگزار شد. در ابتدای این جلسه، میلاد عرفان‌پور با اشاره به اینکه انجمن‌های شعری این امکان را برای شاعران جوان فراهم می‌کند که ضمن دیدار با شاعران برجسته، از تجربه‌ی آن‌ها استفاده کرده و از هم‌افزایی تجربیات، اشعار خود را بهبود بخشند. وی در ادامه‌ افزود: «افرادی که به انجمن‌های شعر و ادبی مراجعه نمی‌کنند، به ضعف‌های شعر خود پی نمی‌برند و بنابراین ممکن است شعر آن‌ها در طول سالیان دراز رشد نکند. اما گفتن شعر امری لازم است و وسواس به خرج دادن در شعرها، جایز نیست. در واقع، شاعر در ابتدای کار، در اصل سرودن باید سهل‌انگارانه رفتار کند و در عین حال در آن جدی باشد؛ یعنی تلاش برای بهبودی شعرهایش را از دست ندهد.»

نخستین فردی که شعر خواند، سرکارخانم کاظمی بود. وی غزلی فاطمی(س) با این مطلع خواند:

آمدی، آمدی، آسمان تبسم کرد

عاشقانه تصویر تو را تجسم کرد...

مطالعه‌ی بیشتر، توجه جدی به اوزان شعر و عادت دادن گوش به وزن‌های عروضی از طریق مطالعه و حفظ اشعار شاخص، از جمله پیشنهاداتی بود که به این شاعر جوان داده شد.

شاعر بعدی، سرکارخانم هاشمیان، یک چهارپاره‌ و یک سپید تقدیم حاضران کرد:

شک دارم این آدم خودم باشم

باید به این اعداد مظنون بود...

***
کوچه

بن‌بست تنهایی است

وقتی

با سایه‌ات قدم می‌زنی...

میلاد عرفان‌پور ضمن تشویق این شاعر این اشعار، مداومت در حضور جلسات انجمن‌های ادبی را به ایشان پیشنهاد کرد. پس از این، علی محمد مودب ، ضمن تاکید بر اینکه شعر باید زبانی ساده و روان داشته باشد و حرف‌های ساده و روزمره‌ای را برای مخاطب ارائه دهد و همین سادگی، به شاعر این امکان را می‌دهد که بعد از مدتی در ریزبافت این سادگی، پیچیدگی هم برای مخاطب بیاورد، نمونه‌هایی از این آثار را برای حاضرین در جلسه خواند. وی در ادامه افزود: «شعر با کار در گذشته پیوند نزدیک و تنگاتنگی داشته‌ است. هنگام کاشت و برداشت محصول و یا زمانی که زنان مشغول قالی‌بافی بوده‌اند، شعر خوانده می‌شده‌است. در بخش‌هایی از کشور، به آن‌ها بیت‌خوانی می‌گفتند؛ هنگام کار، بیت‌هایی می‌خواندند و مردم صلوات می‌فرستادند و در عین حال به انجام کارهای خود مشغول بوده‌اند.»

پس از این، سرکارخانم حجتی غزلی با این مطلع خواند:

ای آینه تا کی پریشان و غم‌انگیزم

تاکی به یاد او که رفته اشک می‌ریزم؟

پس از پایان این شعر، مودب اشاره داشت: «گاهی صناعات ادبی و تکنیک‌های شاعری، شاعر را مفتون خود می‌کند و وی را از رساندن بار حسی و معنایی غافل می‌کند.» و شاعر این شعر به دلیل این شعر وی بسیار مورد تشویق قرار داد.

خانم حجتی، شعری دیگر در قالب رباعی با موضوع غدیر تقدیم حاضرین کرد:

یک دسته کلاغ زشت، هدهد شده‌اند

از خود به هوای عشق، بی‌خود شده‌اند

در روز غدیر، سنگ‌ها عاشق

با ذکر علی(ع)، علی(ع) زمرد شده‌اند

در ادامه، مودب حاضران را به خواندن کتاب «در غروبی ابدی» شامل مجموعه ی آرا و مصاحبه های فروغ فرخزاد توصیه‌کرد؛ به عقیده‌ی وی فروغ فرخزاد از جمله شاعرانی موفقی است که در زمینه‌ی واژگان و زمینه‌ خلاقیت های استفاده از زبان روز در شعر و روزآمد کردن شعر منحصر به فرد بوده و در عالم شعرش سلوک خوبی به سوی تعهد اجتماعی هم داشته است، از این جهت خواندن کتابی که حاوی خلاصه ای از نظریات وی در خصوص شعر و اصول و زیبایی‌شناسی‌ اوست، می‌تواند به شاعران به ویژه شاعران زن برای سرودن شعر و کنترل عواطف و احساساتشان و به کاربردن آن‌ها در جای مناسب کمک کند.

شاعر بعدی، سرکارخانم عظیمی بود که غزلی با این مطلع برای مخاطبین خواند:

شاید تو هم از نسل سربازان چنگیزی

می‌بخشی‌ام... از فرط زیبایی‌ت خونریزی...

شعر بعدی توسط سرکارخانم صاحبی با این بیت آغازین خوانده شد:

تقدیر من، درد و غم است و اشک انگاری

خو کرده قلبم با همین تقدیر تکراری...

پس از این، غزلی با این مطلع خوانده شد:

دل آیینه سنگ سخت را نفرین نخواهد کرد

زلال رود را یک قطره خون رنگین نخواهد کرد...

علی‌محمد مودب پس از نقد و تحسین برخی از ابیات این شعر در ادامه بحث قبل   اشاره داشت: «اگر ما بخواهیم راه‌های رفته را طی کنیم، چرا به دنیا آمده‌ایم؟ آن هم در این دوره‌ای که امکانات بسیاری برای دانستن وجود دارد. در زمینه‌ی محتوا  فروغ فرخزاد هم خیلی به این مورد تاکید دارد که نمی‌شود فردی که حماسی نیست حماسه بگوید و نکته بسیار مهم اهمیت سبک زندگی است؛ یعنی  اگر مانند یک شاعر زندگی و مشی نداشته باشید، نمی‌توانید خلاقیت متمایز داشته باشید. نمی‌شود عده‌ای جوان کنار هم بنشینند و الگوهای تکرارشده‌ی یاس و افسوس را مدام تکرار کنند؛ حتی نشانه‌شناسی این مفاهیم و مضامین باید متفاوت باشد. باید در لحظات عشق، نشانه‌های زمان و مکان، جامعه، تاریخ و مذهب باید حضور داشته‌باشد و در آن‌ها گره بخورد.»

شاعر بعدی، سرکارخانم بشری صاحبی غزلی با این مطلع خواند:

من یوسفم تا می‌کند قصد دل‌آزاری

هی با زلیخا می‌کنم هم‌ذات پنداری...

که این شعر و ابداعاتی که در آن حضور داشت و منجر به تازگی آن شده بود، مورد تشویق حاضران قرار گرفت.

شعر بعدی، که خوانده شد غزلی بود با این مطلع:

دلگیری از حواشی تلخ دعای من

حتی غریب مانده در این‌جا خدای من...

  بعد از این شعر، خانم احمدی شعر خواند . در زیر مطلع این شعر را می‌خوانید:

درّ و گهرهایت خریداری ندارد

از بس که ناچیز است و مقداری ندارد...

جدی گرفتن بیش از حد روایت و نادیده انگاشتن زبان و عاطفه از جمله نقدهایی بود که به این شعر وارد شد.

این جلسه، پس از حدود نود دقیقه بحث تخصصی در حوزه‌ی شعر و بالاخص شعر بانوان، پایان یافت. در پایان میلاد عرفان‌پور ضمن تشکر از شاعران، از آن‌ها دعوت کرد که برای حضور مداوم در این جلسات، هر پنجشنبه در آن حضور به هم رسانند.


کانال شهرستان ادب در پیام رسان ایتا کانال بله شهرستان ادب کانال تلگرام شهرستان ادب
تصاویر پیوست
امتیاز دهید:
نظرات

Website

تصویر امنیتی
کد امنیتی را وارد نمایید:

در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.