شهرستان ادب: روزنامه شهرآرا به تازگی یادداشتی را با موضوع «موسی بیدج» شاعر، نویسنده و مترجم معاصر به قلم علی محمد مودب مدیرعامل موسسه شهرستان ادب منتشر کرده است که در ادامه میخوانید:
موسی بیدج یکی از معلمان برجستهای است که نسل من از او بسیار آموختهاند. بیدج با تمرکز بر ادبیات عرب و فلسطین آثار بیش از دویست شاعر و نویسنده عرب را در طول حدود سه دهه فعالیت ادبیاش ترجمه کرده است که این آثار به چند دلیل اهمیت زیادی دارند. نخستین مسئله و مهمترین جنبه این فعالیتهای موسی بیدج ایجاد پیوند میان اهل شعر و ادبیات ایران با ادبیات عرب است.
عربها در کوران کشاکشهای سیاسی و اجتماعی و عقیدتی تجربههای مختلفی داشتند که انتقال این تجربیات به نسل نو شاعرانی که پس از انقلاب اسلامی برخاسته بودند و علم ادبیات انقلاب را برداشته بودند، یکی از بهترین اتفاقهایی بود که میتوانست بیفتد و بیدج بخش مهمی از این کار را یکتنه انجام داد. انتقال تجربه عربها کم حادثهای نبود و قطعاً ظهور رویکردهای تازه در آثار شاعران برجسته انقلاب اسلامی مدیون نهضت ترجمهای است که بیدج یکی از معدود علمداران یکة آن است.
تجربه انسان عرب، تجربه آشفتگیها و سرخوردگیها و حماسهها و شکستهاست و به چهرههای نو ادبیات انقلاب بسیار کمک کرد تا بتوانند موقعیت خودشان و انقلاب اسلامی را دریابند و تحلیل درستتری داشته باشند. کمترین رهاورد این ترجمهها این بود که شاعران شاخص همنسل با بیدج و نیز شاعران نسل پس از او در نگاهها و موضوعات محدود محصور نماندند و درباره بخش مهمی از جهان، صاحب دیدگاه شدند و پا را از مرزها بیرون نهادند یا بهتعبیر منتقدی سر را از پنجره بیرون بردند و این اتفاق بر غنای ادبیات انقلاب اسلامی بسیار افزود.
گذشته از نگاههای عقیدتی و محتوا و تجربههای اجتماعی و سیاسی عربها و فلسطینی، نگاه نو و جزءگرایانه ادبیات عرب با ترجمههای امثال بیدج منتقل شد. هنر مدرن در غرب به تجربیاتی دست یافته بود و این تجربیات در آثار ادبی مدرن و در ترجمهها تا حدی در دسترس فعالان ادبیات انقلاب اسلامی قرار گرفته بود؛ اما ادبیات و شعر عربی اجراییترین صورت بومیشده آموزههای شعر مدرن برای ما بود که از نظر هویتی با عربها قرابت بسیاری داشتیم...
شاعران عرب هویت بومی خود را بهدلیل شدت و حجم تهدیدات با قوت پاس میداشتند؛ اما در عین حال از آموزههای نگاه مدرن در هنر روز جهان بهرهمند بودند. این وضعیت شعر عربی فرصتی کمنظیر بود که در قالب ترجمهها توانست به کمک ادبیات انقلاب بیاید. اما امروز به دلیل شهرتی که برخی تجربهها در شعر ایران به دست آوردند از این دستاوردها کمی غفلت شده است. غزلزدگی آنهم نوعی غزل «شبه هندی» یا به تعبیری ظریفانهتر «پاکستانی» باعث شده است استعدادهای جوان شعر امروز به شعری رو بیاورند که نسبتی با زیست و زندگیشان ندارد و در فضاهای هپروتی تمرین کنند. حرفهای گندهتر از دهن زدن، درباره عشق و مرگ و غم و نیستی و فلسفهبافیهای مقلدانه درباره جهان، ویژگی جریان شعر پاکستانی است. حال آنکه شعر باید راوی بهترین و نابترین تجربههای حسی و معرفتی و عمیقترین مشاهدات و جدیترین مجاهدات انسان امروز باشد. رجوع به ثروتی که امثال بیدج برای ما کسب کردهاند میتواند یکی از درمانهای سریع این نوع ازخودبیگانگی شاعران نوجوان و جوان ما باشد. موسی بیدج پنجرههایی را به شعر روز عرب گشود که تا هنوز برای شاعران ما میتواند منبع الهامهای تازه باشد.
بیدج در سالهای اخیر فعالیتهای برجسته جدیدی داشته است که ترجمه شعر امروز ایران برای جهان عرب در قالب مجموعههای مستقل و مجلات ادبی، فصل درخشان تازهای در کارنامه پربار این مرد بزرگ است که متاسفانه به دلیل حجاب معاصرت، فهم و بازگویی آن برای ما دشوار به نظر میآید.