در ابتدای جلسه هفتم «خلوت نیمایی»، امیری اسفندقه، شاعر و پژوهشگر، به شرکتکنندگان در جلسه پیشنهاد تمرینی را داد که بر اساس آن «بکوشند املای شعر کلاسیک را تغییر دهند و به شیوه نیمایی بنویسند.» این شاعر بر این اساس مصرعی از حافظ را مثال زد: «منم که شهره شهرم، به عشق ورزیدن». به گفته امیری اسفندقه «اگر بخواهیم این سطر را به شیوه نیمایی، (نه البته به شیوه شعر سپید)، بنویسیم، شکل آن بدین گونه خواهد بود:
«منم که شهره شهرم،
به عشق ورزیدن».
این پژوهشگر ادبیات افزود: «پرسشی که در اینجا مطرح میشود این است: آیا میتوانیم بخش دوم را چنین بنویسیم و از سر سطر شروع کنیم؟ میدانیم که در شعر نیمایی، تنها سطری را اینطور مینویسیم که تازه شروع شده باشد. شعر نیمایی البته نیامده است که دستور فارسی یا شیوه نگارش شعر را به هم بزند. بلکه اتفاقاً آمده است تا شیوه درست را نشان بدهد. نیمایوشیج آنارشیست یا فاشیست نبود. او آمده بود تا جایگاه واقعی را تا جایی که توان داشته است به خواننده شعر امروز نشان بدهد.» وی ادامه داد: «یکی از اختیارات در املای شعر نیمایی، اختیارات وزنی است، منظور آن است که گاه وزن اجازه میدهد که مصرع را دو پاره کنیم.»
امیری اسفندقه در شرح تمرین ذکر شده افزود: «در مصرع «منم که شهره شهرم به عشق ورزیدن»، باید توجه کنیم که حرف «که» حرف ربط است، و شعر نیمایی نیامده است که ربط را به هم بزند. اگر شعری را تقطیع کنیم و بین «که» و سطر جدایی بیاندازیم در این صورت ربط را به هم زدهایم. این شیوه غلط است. در همین شعر، حرف «به» نیز هست که اگر از سر سطر شروع کنیم در این صورت باز هم ربط را به هم زدهایم. بدین ترتیب، باید به جایگاه حروف ربط و نیز اضافه توجه کنیم. البته به نظرم در دستور زبان فارسی باید برای این اصطلاح «حرف اضافه» فکری کنیم، به کار بردن این عبارت در نظریه شعر نیمایی درست به نظر نمیرسد. باید آن را حروف «افاضه» بنامیم، چون در آنها فضل و فضیلتی نهفته است. بنابراین هیچکدام اضافه نیست. چون اضافه آشغالی است که آن را دور میریزیم. اما واژه نه اضافه است و نه زباله، واژه عزیز است و محترم.»
مدرس کارگاه خلوت نیمایی در ادامه با توضیح بحور و وزن شعر فارسی گفت: «نوع املا با تغییر بحر و وزن تغییر میکند، یعنی املای نیمایی در بحر هزج و املای نیمایی در بحر رجز و املای نیمایی در بحر متقارب و املای نیمایی در بحر مضارع با همدیگر یکسان نیست. میبیند که این املا چه میزان گسترده است، طوری که با تغییر وزن املای شعر نیز تغییر میکند. حال آنکه املای شعر کلاسیک در تمام بحور همگی یکسان است.»
امیری اسفندقه با ذکر مثالی دیگر ادامه داد: «شفیعی کدکنی سروده است:
«همچنين باد و چنينتر بادا!
كه بماني همه عمر».
او در شرح این نمونه گفت: « شاعر در اینجا سطر دوم را با حرف «که» شروع کرده است، چون این دو سطر از نظر وزنی جدا هستند، بنابراین میتوان آنها را از هم جدا کرد. بدین ترتیب تنها وقتی «که» میتواند در ابتدای جمله بیاید که آغازکننده جمله باشد. توجه داشته باشیم که وزن در شعر نیمایی، شعر ناب، شعر بینقاب و شعر بیدروغ خود معناست، و تحمیل شده بر واژه نیست. خود موسیقی معناست و کسی که این مفهوم را متوجه نشود دارد اضافه حرف میزند.» این پژوهشگر ادبیات در پایان بحث خود با اشاره به سطر شعری دیگری از م. سرشک که اینگونه آغاز میشود: «رنگ در رنگ و به هر رنگ هزارانش طیف». شرح داد: «او سطر را درست به همین شکل نوشته است، چون به نظر میرسد که به این شکل طیف رنگ کاملتر است و بیشتر این طیف را به رخ میکشد.»
«خلوت نیمایی» عنوان کارگاه آموزشی بررسی شگردهای سرایش و خوانش شعر نیمایی و پژوهش درباره سبک ادبی شاعر دورانساز ایرانی علی اسفندیاری معروف به «نیما یوشیج» است، منتقدان ادبیات او را بنیانگذار و پدر شعر نوی فارسی دانستهاند. او با شعر خود شیوهای نو در سرایش شعر فارسی پایه گذاشت، و پس از وی نیز شاعران دیگری همچون مهدی اخوان ثالث، سهراب سپهری، فروغ فرخزاد و الف بامداد راه و روش او را پی گرفتند.
مدرس سلسله کلاسهای این کارگاه «مرتضی امیری اسفندقه»، شاعر و پژوهشگر حوزۀ شعر نیمایی است. نشست هشتم این کارگاه روز دوشنبه عصر از ساعت 15:30 در محل موسسه شهرستان ادب به نشانی سه راه طالقانی - روبروی سینما صحرا - پلاک 168 - طبقه چهارم برگزار خواهد شد.
شاعران جوان، دانشجویان و عموم دوستداران شعر نو و ادبیات برای شرکت در این کلاسها میتوانند از طریق سایت شهرستان ادب برای شرکت در این کلاسها ثبت نام کنند. بدیهیاست که شرکت در این کلاسها منوط و مشروط به انجام فرایند ثبتنام اینترنتی است. شرکت در این کلاسها رایگان است.