محمد حسینی، رماننویس با ستایش از «دخیل هفتم» در جلسه رونمایی از این اثر گفت: «از نثر کتاب مشخص است که پشت سرش ریاضتی وجود دارد و زحمتی کشیده است. نثری پاکیزه دارد و لحنهای افراد و دیالوگها بسیار خوب از آب درآمده است. مطمئنا خواننده تا آخر آن را خواهد خواند و این توفیق بزرگی است.»
روز سهشنبه، 25 آبان، رمان «دخیل هفتم» تازهترین اثر محمد رودگر که به تازگی در انتشارات شهرستان ادب منتشر شده است، با حضور اهالی ادبیات در فرهنگسرای ملل رونمایی شد. در این جلسه، منتقدان به بررسی این اثر پرداختند و نویسنده درباره شیوه کار خود توضیحاتی داد. سردار ساعد نیکبخت یکی از رزمندگان دفاع مقدس که بخشی از خاطرات او در این رمان استفاده شده است همراه با دکتر فاطمه طباطبایی، مدیر گروه عرفان اسلامی پژوهشکده امام خمینی و انقلاب اسلامی، مهمانان ویژه این جلسه بودند.
رئالیسم جادویی ایرانی
در ابتدای جلسه رونمایی، دکتر محمد حنیف، پژوهشگر ادبیات و داستاننویس با توضیح اینکه «دخیل هفتم» را میتوان به نوعی در دسته ادبیات رئالیسم جادویی قرار داد به شرح برخی مفاهیم و ویژگیهای این سبک ادبی پرداخت. او گفت: «عقاید و باورهای شگفت ناشی از طبیعتگرایی و بخصوص اسطورهگرایی، تجربههایی چون رویا و ادارک و ناخودآگاه، خیالبافی و فانتزی و مانند آن از جمله ویژگیهای آثار رئالیست جادویی است. پیرنگ پیچیده، در هم ریختگی زبان داستانی، شاعرانگی و نوستالژی و ارتباط با متنهای دیگر نیز از جمله ویژگیهای دیگر اینگونه آثار است که در داستانهای آقای رودگر نیز این ویژگیها از جمله ارتباط با داستان «صد سال تنهایی» مارکز به چشم میخورد.»
حنیف افزود: «به دلیل ضعف در ترجمه، رئالیسم جادویی به طور کامل وارد ایران نشد. در آثار برخی نویسندگان ایرانی مثل ساعدی، براهنی، گلشیری، پارسیپور و صادقی جلوههایی از رئالیسم جادویی دیده میشود.» این داستاننویس سپس مثالهایی از نوشتههای این نویسندگان ذکر کرد.
نویسنده «کلاه جادویی و مجسمه مسی» سپس توضیح داد: «با در نظر گرفتن برخی شاخصهها، میتوانیم توضیح دهیم که چرا باید «دخیل هفتم» را در حوزه رئالیسم جادویی تلقی کنیم و دلیل ارزش و اهمیت کار آقای رودگر را بگوییم. با وجود ایراداتی جزئی که به کار رودگر وارد است باید اذعان کنیم که او پا جای پای دیگران نگذاشته است، بلکه او از مؤلفههای بومی خودمان یعنی باورهای عرفانی موجود در ادبیات کلاسیک استفاده کرده است تا شروع کار جدیدی باشد که به بومیسازی رئالیسم جادویی منجر خواهد شد.»
این پژوهشگر ادبیات سپس برخی شاخصههای کار رودگر را ذکر کرد: «یکی تاریخگرایی است که از اشاره به شاپور دوم اشکانی تا پادشاه ارمنستان و مزدک و مانی گرفته تا وقایع معاصر مثل انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی در این کار آمده است. نکته دیگر بهره گرفتن از باورهای عامیانه است. نویسنده همچنین اشعار شاعران کلاسیک را نیز گاه استفاده است.»
حنیف با توضیح اینکه از «شگردهای سبک رئالیسم جادویی خلق بیطرفانه فضاهای خارقالعاده است» اظهار داشت: «این نکته در کار رودگر نیز دیده میشود، اگر چه گاه در زمینه موجهنمایی، قصه مشکلاتی دارد اما زبان طنازانه نویسنده در همه جا خود را به رخ میکشد. این باعث شده است تا سطح کار بالا بیاید و به آثار برجسته حوزه رئالیسم جادویی نزدیک شود. نثر شاعرانه نویسنده نیز حسن کار است، به خلاف برخی آثار که چنین زبانی در آنها میتواند مخل کار باشد اما در اینجا همراه و هماهنگ با فضای عارفانه اثر است و مناسبت دارد. رودگر از بو نیز به شیوهای استادانه استفاده کرده است، چه بویی که در حرم میپیچد یا بویی که از فاطمه در سمند میپیچد.» او «گرایش به موضوعات سیاسی، باورهای شگفت ناشی از اعتقادات و نیز توان پیشبینی راوی، تجربههایی مانند رویا، پیرنگ پیچیده» را از دیگر ویژگیهای «دخیل هفتم» دانست.
به گفته این نویسنده «موجهنمایی نقص دخیل هفتم است». وی توضیح داد: «معنای موجهنمایی این است که خواننده متن را همانطور که میخواند درک کند، بپذیرد و موجه تلقی کند. رودگر از ابتدا وارد فضایی عرفانی شده است اما نمیتوان با شخصیتی که خلق کرده است همذاتپنداری کرد و او را پذیرفت. در طی مسیر البته داستان زیبا میشود و جذابیت قصه باعث میشود تا ما این مشکل را کمرنگتر ببینیم.»
حنیف در نهایت با ستایش از «دخیل هفتم» گفت: «در نهایت به نظر میرسد که آثار قبلی رئالیسم جادویی خلقشده در ایران جا پای اسلاف غیرایرانی خود گذاشتهاند ولی دخیل هفتم داعیه خلق دنیایی نو را دارد، دنیایی که تازگی دارد، ناآشناست و هرچند باور کردنش سخت است اما هنر نویسنده آن را خواندنی و قابل تأمل کرده است. هنر رودگر آن است که از خوارق عادات نهفته در متون اسلامی که از غنیترین منابع برای بومیسازی رئالیسم جادویی در ایران به شمار میرود در راستای خلق اثری داستانی با حال و هوایی عرفانی سود جسته است. رودگر در دخیل هفتم با طرح عشق و انواع نگاه به آن، و اشراف به ضمایر، اولین قدم را در گذار از رئالیسم جادویی به رئالیسم عرفانی محکم برداشته است.»
داستانی پر کشش
در ادامه این جلسه ررنمایی، محمد حسینی، داستاننویس با انتقاد از جلد کتاب آغاز کرد و گفت: «جلد کتاب میتواند سوءتفاهم ایجاد کند. با تجربهای که از نشر دارم میدانم که خواننده با مشاهده این نوع جلد تصور میکند که با کاری فانتزی و در فضاهایی دور از احوالات من و شما رو بروست و کتاب را نخواهند خرید. امیدوارم فریب جلد را نخورند.» به گفته این رماننویس «این کتاب به خلاف ظاهرش شبیه آن کتابهایی نیست که دو کلمه مینویسند و بقیهاش کتابسازی باشد، بلکه کتابی جدی است.» او افزود: «فکر میکنم مهمترین توفیق یک متن داستانی، همراه کردن مخاطبان با خودش است، این کتاب چنین توفیقی را دارد و خواننده تا آخر آن را خواهد خواند.»
نویسنده رمانتحسینشده «آبیتر از گناه» اظهار داشت: «از قدیمالایام، هروقت بشر ایده یا فکری داشته است که خواسته است آن را با جوامع وسیعتری در میان بگذارند از ابزار داستان استفاده کرده است. این کتاب در در میان گذاشتن ایده خود با خواننده موفق است. همیشه نویسنده موضعگیری یا رسالتی داشته است، و خالق دخیل هفتم نیز حتما چنین است. خواننده گاه ممکن است با مواضع نویسنده همرأی نباشد، چنانکه درباره خود من چنین بود اما این نکته مانع از مطالعه کار تا پایان نشد.»
حسینی ادامه داد: «این نکته را نیز باید بیافزاییم که پرداختن به موضوعات این کتاب در کشور ما بسیار دشوار است، هم جنگ، هم انقلاب، هم عشق و هم عرفان چهار موضوعی است که به نظر میرسد فرش قرمز برای آن پهن کردهاند اما اینطور نیست و پرداختن به این موضوعات بسیار دشوار است.» او همچنین از مشابهت «دخیل هفتم» با یک رمان دیگر ایرانی یاد کرد و توضیح داد: «این کتاب به نوعی مرا به یاد «جننامه» گلشیری نیز انداخت. نوعی از داستان شگفت و مراتبی که طی میشود در آن کتاب نیز هست. اینجا به نوعی حالت اجباری دارد چون شخصیت قصه عاشق میشود و به این وادیها کشیده میشود اما در «جننامه» شخصیت خودش تصمیم میگیرد که برود و خواندن ضمیر افراد را بیاموزد تا به هدفش برسد. این تشابه در هر دو کار دیده میشود.»
این رماننویس با تبریک به نویسنده بابت خلق این اثر گفت: «از نثر او مشخص است که پشت سرش ریاضتی وجود دارد و زحمتی کشیده است. نثری دارد پاکیزه. لحنهای افراد و دیالوگها بسیار خوب از آب درآمده است. مطمئنا خواننده تا آخر آن را خواهد خواند و این توفیق بزرگی است. تعلیق کار خوب است. کتاب فضاهای متعددی دارد اما وحدت موضوع کاملا حفظ شده است. اگر از متنهای دیگر استفاده شده است در خدمت حرف اصلی داستان است.»
حسینی در پایان سخنان خود نیز توضیح داد: «ایده اصلی کار این است که آنچه نوشته میشود فسخناپذیر است، و نوشتن امری است که به محض نوشتنش اتفاق خواهد افتاد و باید باور داشت آنچه که به نوشتن در میآید. نمیتوان چیزی را که نوشته شده است با حرف نزدن از آن زیر خاک دفنش کرد. این ایدهای است که من بسیار دوست دارم.»
پشت صحنه «دخیل هفتم»
در پایان جلسه، نویسنده «دخیل هفتم» از پشت صحنه خلق این رمان گفت. رودگر در ابتدای صحبت خود از سردار ساعد نیکبخت که در جلسه حاضر بود تشکر کرد و گفت: «در نگارش این اثر از خاطرات نیکبخت در دفاع مقدس استفاده کردهام. شخصیت راوی من برگرفته از توصیفات آقای نیکبخت است. روایت ایشان آنقدر وجه داستانی داشت که گاه من آن را مستقیما استفاده کردهام. باید از ایشان بسیار تشکر کنم چون مشکل تنفسی هم دارند اما من شبهای طولانی مزاحم ایشان شدم تا برایم از جبهه بگویند.»
او ادامه داد: «همچنین از خاطرات آقای غلامرضا کرباسچی در زندان کمیته مشترک نیز استفاده کردهام. کارم را پیش از چاپ به این دو عزیز دادم تا بخوانند. آقای نیکبخت گفت: من با این خاطره گریه کردم! برایم جالب بود چون خاطره خود ایشان بود. آقای کرباسچی هم گفت: شما شخصیت فاطمه امینی را خوب توصیف کردهاید! در حالی که من این شهید را نمیشناختم، و صرفاً مشابهتهایی اتفاقی بود. این نکته برای خودم بسیار شگفتآور بود.»
رودگر در ادامه به پرسشهای برخی از خوانندگان حاضر در جلسه پاسخ گفت. او از جمله درباره ارتباط این اثر و سبک رئالیسم جادویی اظهار داشت: «من در حوزه عرفان مطالعه بسیار کردهام. نوشتن این اثر هم سه سال طول کشید. بعد از این کار هم کتابی با عنوان رئالیسم عرفانی نوشتم و نمیتوانم بگویم که این کار آیا متأثر از نظریه من در حوزه رئالیسم عرفانی است. من البته ته ذهنم تصوری از رئالیسم عرفانی در ذهنم داشتم اما تحقیق جدی در این باره نکرده بودم. اتفاقا خوب شد که در این باره مطالعه نکردم. آقای حنیف هم گفتند که من دنبالهروی کسی نبودهام و فکر میکنم علت این امر همین موضوع باشد.»
نویسنده داستان «دیلمزاد» از علاقه خود به نویسندگان آمریکای لاتین بخصوص مارکز یاد کرد و گفت: «من به شدت علاقمند به داستانهای مارکز بودهام. آثار او را بارها خواندهام، از جمله «زیباترین غریق جهان» و «صد سال تنهایی». من با فضاهایی که مارکز خلق کرده است خو گرفتهام و آثار او را با لذت خواندهام. در کنار آن بسیار علاقمند به ادبیات عرفانی بودم. عطار با قاطعیت میگوید که اتفاقات خارق عادت افتاده است و من برایم سوال بود که چطور است که این روایت در رئالیسم جادویی جواب میدهد و آن شور را در دنیا به پا میکند و ما چرا نتوانستهایم از این گنجینهمان استفاده کنیم؟ ما حداقل میتوانیم آن را تجربه کنیم و به همین دلیل کتاب «دخیل هفتم» را نوشتم.»
در پایان جلسه، کتاب «دخیل هفتم» با حضور نویسنده، ناشر و مهمانان برنامه رونمایی شد. گفتنی است نویسنده این اثر، محمد رودگر در سال 1357 در قم متولد شده است. او عضو کانون طلاب داستاننویس است و از نویسندگان باتکنیک در عرصۀ دفاع مقدس محسوب میشود. از او داستانهای کوتاه بسیاری در نشریات سراسری به چاپ رسیده است. رمان «دیلمزاد» اولین اثر داستانی رودگر بود که توسط مؤسسۀ فرهنگی و هنری شهرستان ادب به چاپ رسید و چندین جایزه ریز و درشت را نصیب مولف آن کرد، از جمله برنده جایزه کتاب سال داستان دفاع مقدس، برگزیده جشنواره داستان انقلاب، برگزیده جایزه گام اول، و نیز نامزد جایزه کتاب فصل جمهوری اسلامی شد.