مصطفی جمشیدی : تنوع ترجمه، رمقی برای بازار داستان ایرانی نگذاشته است
06 مرداد 1397
11:59 |
0 نظر
|
امتیاز:
5 با 1 رای
شهرستان ادب: مدتی میشود که ترجمه بیامان کتابهای خارجی و مهجور ماندن کتابهای ایرانی از دغدغههای نویسندگان وطنی شده است. پیش از این مصاحبهای با علیاصغر عزتیپاک، مدیر دفتر داستان شهرستان ادب، انجام شده بود که ایشان در آن گفتگو به این نکته اشاره کرده بودند که آثار ترجمهشده ضعیف، بازار کتاب را قبضه کردهاند و این درحالیست که ترجمه آثار فارسی به زبانهای دیگر، بسیار کم صورت میگیرد. همچنین محمد حقی، نویسنده، نیز مطلبی با عنوان «ادبیات ایرانی در گوشه رینگ» در روزنامه صبح نو منتشر کرده بود، که در سایت شهرستان ادب بازنشر شد. حقی نیز به ورود نامتعارف آثار ترجمه به بازار نشر و آسیبهای ناشی از آن در کتابهای ایرانی اشاره کرده بود.
به تازگی مصطفی جمشیدی در مصاحبهای که با خبرگزاری مهر داشته است، به وضعیت ترجمه کتاب و رویارویی آن با تألیف در بازار کتاب انتقاد کرده است. شما را به خواندن این مطلب دعوت میکنیم:
به نظرم میرسد اگر سیستم فرهنگی کشور نتواند جلوی ترجمههای ضعیف را بگیرد و با توجه به بازار آشفته کتاب، رفتهرفته تألیف سرشکسته و حرفه داستاننویسی و خلاقیت به حاشیه میرود.
وی افزود: امروز به دلیل تعدد ناشران و غیرفعال بودن برخی از آنها، کافی است تا ناشری چند کتاب چاپی داشته باشد تا بتوانند استمرار حرف داشته باشند و احیاناً به همان صورت کتاب چاپ کنند و این وضع یعنی تداوم نابسامانی در بازار کتاب و افول داستاننویسی در درازمدت. با تداوم این روال از اتفاق حرفهای که حوزه کتاب در دهه چهل و پنجاه ایران در حال رخدادن بود، دیگر تنها نامی باقی خواهد ماند.
جمشیدی ادامه داد: این روزها همه میگویند داستان ایرانی در محاق و پسرفت قرار دارد و تیراژ ضعیف است. واقعیت این است که وقتی داستان هزاران فرهنگ با تنوع آن با یک ترجمه فوری در دسترس مخاطبان است، چه نیاز به داستان ایرانی برای آنها باقی میماند؟ این را هم اضافه کنیم که با وضع کپی رایت کنونی، بسیاری از داستانهای به فیلم های اقتباسی در فرهنگ های خودشان تبدیل شدهاند و چون دنیای دیجیتال امکان دسترسی به مخاطبان را افزون کرده، بنابراین خواندن همان رمانها که صاحبان اصلی چنین فیلم هایی بودهاند، جذابیتشان فزونتر میشود.
جمشیدی ادامه داد: اگر در ورود و گمرک (حقوق گمرکی) اجناس، دقتهای زیادی میشود، لاجرم میبایست در ورود فرهنگهای رقیب نیز مطالعات و دقت صورت بگیرد. همانگونه که در اکران فیلمهای هالیوودی و خارجی چنین سختگیریهایی وجود دارد. این مسأله نه فقط در ایران، که حتی در اروپا هم مسبوق به سابقه است.
این نویسنده ادامه داد: اکنون کفه موازنه به سمت ترجمههای نازل و کتابسازی پایین رفته و حتی سقوط کرده. کسی سؤال نمیکند پس تولید ملی و داستان ایرانی و بالطبع رشد و بالیدن نویسندههای نوظهور کجای این جریان جای دارد. در حقیقت، بازار نشر ما به جای قویتر کردن بازوهای اندیشه و خلاقیت در نویسندهها، هزینه و انرژی را در جای داغ دیگری مصروف کرده و صرفاً بازار مصرف خارجی را پررونق کرده است. درحالیکه هیچ رجحان عقلی و تمدنی و اقلیمی وجود ندارد که حمایتها در اقتصاد نشر آن طرفی باشد به جای سویه داخلی آن.
نظرات
در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.