موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب
Menu
پرونده «رمان فانتزی»

پیش‌بینی شکست | یادداشتی از حمید بابایی

10 شهریور 1397 14:38 | 0 نظر
Article Rating | امتیاز: 4.5 با 2 رای
پیش‌بینی شکست |  یادداشتی از حمید بابایی

شهرستان ادب: تازه‌ترین مطلب پرونده رمان فانتزی، اختصاص دارد به یادداشتی از آقای حمید بابایی با  عنوان «پیش‌بینی شکست». شما مخاطبان گرامی پرونده رمان فانتزی را به خوانش این مطلب جدید دعوت می‌کنیم: 

ادبیات علمی تخیلی و ادبیات فانتزی در ایران، دارای سابقه‌ای نزدیک به شصت سال است. از مجموعه‌ی «آسمان ریسمان» نوشته‌ی محمدعلی جمالزاده و همین‌طور «رستم در قرن بیست و دوم» به قلم صنعتی‌زاده می‌توان به‌عنوان اوّلین نمونه‌های این گونه در ایران اشاره کرد؛ امّا این نوع ادبی در کشور ما هرگز تبدیل به یک جریان نشد. درواقع بسیار از ژانرهای مختلف ادبی در کشور ما همین سرنوشت را داشته‌اند؛ اما به‌راستی چرا تعداد آثار منتشر شده با چنین گرایش‌هایی حتّی به تعداد انگشتان یک دست هم نمی‌رسد؟

برای درک بهتر این منظور می‌توان از چند منظر به وضعیت ادبیات علمی تخیلی و فانتزی پرداخت و این ژانر را مورد بررسی قرار داد:

الف- تحلیل ساختاری از اجتماع

ب- تحلیل وضعیت ادبی

البتّه شایان ذکر است که موارد فوق، چنان در هم تنیده‌اند که نمی‌توان آنها را به‌راحتی از یکدیگر جدا کرد و نمی‌توان بیان کرد که کدام‌یک ایجادکننده‌ی دیگری است.

جامعه به‌عنوان مهم‌ترین بستری که نویسنده، همه‌ی آثار خود را از آن می‌گیرد و برای مخاطب بازگو می‌کند، مادرِ تمامی داستان‌ها است. اگر به وضعیت اجتماعی خود در صد سال اخیر نظری بیفکنیم، پی خواهیم برد با توجّه به موقعیت ملتهب اجتماع، هیچوقت کشور، رنگ و بوی آرامش به خود ندیده و همواره درگیر کشمکش‌های سیاسی و حزبی بوده‌است. این التهاب در کنار شکل نگرفتن درست جناح‌های سیاسی باعث شده‌است نویسنده‌ها عموماً درگیر دعواهای کوچک و بزرگ باشند و ورود آنها به چنین گونه‌هایی رخ ندهد.

در زمانی که نویسنده خود را در مقام مصلِح جامعه می‌بیند و ادبیات برای او دستمایه‌ی مبارزه و شعار دادن می‌شود، ادبیات سوسیالیستی جایگزین ادبیات فانتزی و علمی تخیلی یا گونه‌‌های دیگر می‌شود. اگرچه به نظر می‌رسد این برداشت از ادبیات فانتزی کمی سطحی باشد و بتوان نمونه‌های درخشان آن را در جهان یافت که با نگاه‌های انتقادی جدّی و اجتماعی نوشته‌شده‌اند، امّا در کشور ما همین امر، یکی از محل‌های آسیب جدّی این مسأله است. درواقع این امر عنصر دیگری دارد که می‌توان از آن با عنوان «وضعیت علمی اجتماعی» یاد کرد.

وقتی یک جامعه از نظر سواد علمی عمومی در حدّاقل‌ها به‌سرمی‌برد، چطور می‌توان برای آنها یک متن ادبی علمی را به‌عنوان داستانی خواندنی و جذّاب جلوه داد؟

در حقیقت، وقتی یک مخاطب هنوز حدّاقل‌های یک مبحث ساده علمی را نمی‌داند، چگونه می‌توان برای او از ترانزیستورهای غول‌پیکر یا ماشین زمان حرف زد؟!

این امر را می‌توان در مورد ادبیات فانتزی نیز دید؛ به بیان دیگر، وقتی مخاطب نمی‌تواند تفاوت بین ادبیات فانتزی و قصّه را تشخیص دهد و هر آنچه در مورد جهان ارواح و سایر مباحث نوشته‌شده را امری سطحی می‌داند، آیا از او می‌شود انتظار داشت که مفهومی را که در دلِ اثر نهفته است جدّی بگیرد، یا آن را کشف کند؟!

در همین بخش، شاهد نوعی بی‌میلی از سوی نویسندگان برای نگارش چنین داستان‌هایی نیز هستیم. درواقع، نویسندگان وقتی می‌بینند از سوی جامعه آن‌گونه که به‌طورمثال یک نویسنده‌ی اجتماعی جدّی گرفته می‌شود، دیده نمی‌شوند و آثارشان مورد استقبال قرار نمی‌گیرد، کمتر به طرف این‌گونه آثار می‌روند.

«کورت وونه گات» نویسنده‌ی آمریکایی که یکی از نویسندگان مهم و بزرگ ادبیات فانتزی و علمی تخیلی محسوب می‌شود، در مصاحبه‌ای از این‌که آثارش به خاطر داشتن ریشه‌های فانتزی جدّی گرفته نمی‌شدند، گلایه کرد و او نیز به این مسأله اعتراض داشت.

در عین حال، داستان‌های فانتزی در برخی تقسیم‌بندی‌ها، «ادبیات بدنه» یا «ادبیاتی برای مخاطب عام» تلقّی می‌شوند. در چنین وضعیتی، نویسنده‌ها در کشور ما از اینکه به آنها برچسب یا به تعبیری، انگِ «نویسنده‌ی عام‌پسند» بخورد، سخت فراری هستند. در چنین وضعیتی نباید انتظار زیادی داشت که این نوع ادبیات، رونق بگیرد و رشد کند.

گاهی نویسنده در نوشتن مطالبی که ریشه‌های فانتزی دارد، وارد عرصه‌ای می‌شود که آن را نه می‌توان به قدرت ربط داد و نه به ارشاد و نه به هر ناکجاآباد دیگر. شاید بتوان از آن به‌عنوان «خرده‌قدرت‌ها» یاد کرد؛ گروه‌هایی خاص که دارای دیدگاه ایدئولوژیکی خاص هستند و رویکردهای دیگر را مطلقاً برنمی‌تابند؛ به‌طورمثال اگر در داستانی موجودی اسطوره‌ای بسازد که بال‌هایی بزرگ دارد و ظاهرش مانند گاو باشد و این موجود رویکردی اهریمنی داشته باشد، این امکان وجود دارد عده‌ای این مسئله را مطرح کنند که چرا باید به موجودی مانند گاو توهین کرد.

در چنین وضعیتی که نویسنده، هم از طرف جامعه و هم از طرف نهادهای وابسته به قدرت، از آرامش برخوردار نیست و نمی‌تواند خود را هم با آنها درگیر کند، راه حل را در ننوشتن می‌بیند؛ ننوشتن از حوزه‌هایی که برای او رنگ و بوی شر دارد.

به نظر می‌رسد راه حل در این باشد که سعه‌ی صدر مخاطبین در حوزه‌های مختلف بالاتر برود و نویسندگان بتوانند در این میان چیزهایی را بنویسند که به نظر آنان می‌توان از دریچه‌ی دیگری به آن نگاه کرد. نه با باورهای عجیب و اغلب خاص داستان را نفی کرد. در عین حال باید پذیرفت که داستان متنی است که میان واقعیت و خیال قدم می‌زند و نوشتن هر چیزی به معنای تأیید آن نیست.

می‌توان کمی از خواننده عبور کرد و به جهان نویسندگان نیز پا گذاشت. یکی از مهم‌ترین آسیب‌های ما در ادبیات علمی تخیلی و همین‌طور ادبیات فانتزی، عدم اطّلاع کافی نویسندگان از مباحث علمی است؛ درواقع، نویسندگان ما نه دانش کافی برای ورود به این عرصه‌ها را دارند و نه حاضر هستند در این حوزه‌ها تحقیق و تمرین کنند. حقیقتاً تحقیق و بررسی یکی از پازل‌های گمشده‌ی ادبیات کشور ماست.

این امر نه تنها در مورد ادبیات فانتزی، که در مورد ادبیات علمی تخیلی نیز به‌شدّت مصداق دارد و نویسندگان به بررسی مباحث علمی نمی‌پردازند.

البتّه در چند سال اخیر با رشد کشور در زمینه‌های علمی و رشد سطح سواد جامعه، گرایش نویسندگان به نوشتن چنین آثاری بیشتر شده‌است. اینکه نوشتن در یک ژانر آن هم با فرضِ داشتن چهارچوب‌هایی مسلّم در کشور ما باعث ایجاد یک جریان ادبی در آینده خواهد شد، باید منتظر ماند تا ببینیم چه خواهد شد؟


کانال شهرستان ادب در پیام رسان ایتا کانال بله شهرستان ادب کانال تلگرام شهرستان ادب
تصاویر پیوست
  • پیش‌بینی شکست |  یادداشتی از حمید بابایی
امتیاز دهید:
نظرات

Website

تصویر امنیتی
کد امنیتی را وارد نمایید:

در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.