موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب
Menu
گزیده اخبار مهم هفته با موضوع کتاب و ادبیات در ایران و جهان به روایت شهرستان ادب

در اخبار نبشته‌است... | شماره دوم

12 مهر 1397 22:00 | 1 نظر
Article Rating | امتیاز: 5 با 7 رای
در اخبار نبشته‌است... | شماره دوم

شهرستان ادب: «در اخبار نبشسته است»  تازه‌ترین ستون سایت شهرستان ادب است. نخستین در اخبار نبشته است جمعۀ گذشته منتشر شد.

در دومین مطلب «در اخبار نبشسته است»  از شما دعوت می‌کنیم گزیده اخبار مهم هفته با موضوع کتاب و ادبیات -در ایران و جهان- را به روایت شهرستان ادب بخوانید:


1سارا کای، شاعر سرشناس آمریکایی ژاپنی‌تبار که اشعارش بسیار پرفروش بوده است، در مصاحبه با روزنامه‌ای هندی گفته است که شبکه‌های اجتماعی باعث نشده‌اند تا مردم کمتر شعر بخوانند: «مطابق تحقیقی که در سال 2002 انجام شد شمار خوانندگان شعر دو برابر شده است. کتاب‌های شعر بیشترین رشد را داشته‌اند. شبکه‌های اجتماعی، راه تازه‌ای پیش پای مردم گذاشته‌اند تا به شعر دسترسی داشته باشند. مردم اشعارشان را در اینستاگرام و یوتیوب منتشر می‌کنند. من اگر اشعارم را در یوتیوب منتشر نکرده بودم تا کسی آن‌ها را ببیند، امروز این‌جا نبودم.»
او همچنین معتقد است که شعر همواره سیاسی است: «هر شعری سیاسی قلمداد می‌شود. بسته به این‌که چه کسی آن را نوشته است، چه کسانی آن را می‌خواند و در چه زمانه‌ای منتشر شده است، حتی شعرهای عاشقانه یا شعری درباره گل‌ها نیز به نظر من سیاسی است. شعر را اگر از منظر تاریخی بررسی کنیم متوجه می‌شویم که بیشتر برای طبقه نخبگان بوده است اما امروز در دسترس همگان از گروه‌های اقلیت گرفته تا رنگین‌پوستان است.»
این شاعر جوان، همه را به سرودن شعر تشویق می‌کند و می‌گوید که نترسید اگر شعرتان بد است: «شعر مثل صنایع دستی است، بنابراین نیازمند زمان و کارِ زیاد است. اگر شعر بدی نوشتید، معنایش آن نیست که باید دیگر شاعری را کنار بگذارید. حتی بهترین شاعران هم گاهی شعرهای بد می‌سرایند.»

2هفته گذشته، اشک‌های یک بازیگر سرشناس سینما، دوباره کتابی را که سال‌ها پیش منتشر شده بود، بر سر زبان‌ها انداخت: احتمالاً شما هم ویدیوی کوتاهی را دیده‌اید که فاطمه معتمدآریا، با چشمان گریان، خطاب به همسر شهیدِ سید منوچهر مدق می‌گوید: «نمی‌دانید من چقدر شما را در ذهنم مرور کردم، چقدر برای‌تان احترام قائلم، برادر من هم با ایشان آشنایی داشتند.» این بازیگر سینما در حالی که از شدت گریه به سختی حرف می‌زند، در این فیلم کوتاه، همسر شهید مدق را با این کلمات می‌ستاید: «شما برای ایشان، مثل معجزه بودید، معجزه‌ای الهی. نمی‌توانم بگویم که چه خوب شد که شهید شدند اما شما استثنا بودید. شما بودید که ایشان تبدیل به اسطوره شد.» 
اگر این جملات، به نظرتان اغراق‌آمیز است، پس حتما «اینک شوکران، جلد یک» را بخوانید. همان کتابی که در فیلم هم می‌بینید که معتمدآریا به دست گرفته است و روایت فرشته ملکی، همسر شهید مدق از سال‌ها عشق و رنج این جانباز قهرمان دفاع مقدس است، شهیدی که قربانی شیمیایی شده بود و از پایان جنگ تا سال 79، بیش از بیست سال زجر کشید و همسرش تا لحظه شهادت، عاشقانه در این جانبازی شریک او بود. «بدنش پر از تاول بود طوری كه نمی‌توانست بخوابد. ریه سمت چپش را هم از دست داد و نیمی از روده‌اش را هم برداشتند. تا سال هفتاد و نه نفس عمیق كه می‌كشید، می‌گفت: "بوی گوشت سوخته را از دلم حس می‌كنم".» این کلمات تنها بخشی از دردهای مدق به روایت همسرش است و عجیب نیست که هر جا نظری از خوانندگان این کتاب دیده‌ایم، از عشق این دو گفته است و از این‌که هنگام مطالعه، به گریه افتاده است...

3هفته گذشته، نام دیگری نیز بسیار در خبرها تکرار شد: فرنگیس. از قضا این بار هم ماجرا مربوط به شیرزنی ایرانی در دوران دفاع مقدس است، فرنگیس حیدرپور، کسی که با تبر یک سربازِ بعثی را کشت و یکی را به اسارت گرفت. با این حال، تا چند سال پیش، اگر نام این بانوی قهرمان را جستجو می‌کردیم، در کنار تصویر مجسمه او که در زادگاهش کرمانشاه نصب شده است، بیشتر با خبر بیماری و گرفتاری و دلگیری ایشان مواجه می‌شدیم. خوشبختانه حالا کتابِ خاطرات فرنگیس حیدرپور به قلم مهناز فتاحی، منتشر شده است و با استقبال خوانندگان هم مواجه شده است تا پس از سال‌ها، لبخندی بر لب این بانوی قهرمان بنشیند. 
فتاحی نویسنده و خاطره‌نگاری که همشهری حیدرپور است، سه سال صرف جمع‌آوری و نگارش این اثر کرده است و بارها برای ثبت این خاطرات، به روستای محل زندگی این شیرزن رفته است. این نویسنده در گفتگویی توضیح داده که خانم حیدرپور در ابتدا چندان نگاه مثبتی به نگارش این کتاب نداشته است چون «نمی‌دانست که این خاطره‌گویی به چه کار می‌آید. می‌گفت سالها رنج برده اما کسی به سراغش نیامده است.» اما پس از انتشار کتاب «می‌گفت اگر می‌دانستم این کتاب این قدر بازخورد خواهد داشت خاطرات بیشتری برای شما می‌گفتم.» رهبر فرزانه انقلاب نیز این کتاب را پسندیده بودند و از جمله در تقریظی، با این عبارات از آن ستایش کرده بودند: « بخش ناگفته و بااهمّیّتی از حوادث دوران دفاع را به مناسبت شرح حال این بانوی شجاع و فداکار، در این کتاب میتوان دید. بانو فرنگیس را باید بزرگ داشت و از نویسنده‌ی کتاب -خانم فتّاحی- به‌خاطر قلم روان و شیوا و هنر مصاحبه‌گیری و خاطره‌نویسی، باید بسیار تشکّر کرد.»

4ژان کلود آرنو، پرنفوذترین شخص در گزینش برنده نوبل ادبیات، بالاخره به دو سال زندان محکوم شد. او فرانسوی است و همسر یکی از اعضای فرهنگستان سوئد که جایزه نوبل ادبیات را هر ساله به برنده اعطا می‌کند. جرم آرنو که هفتاد و دو سال دارد، تجاوز به هشت زن است و حالا بابت یک مورد، به زندان محکوم شده است. 
آرنو فردی پرنفوذ در دنیای ادبیات سوئد قلمداد می‌شود و به خلاف تصور مردم این کشور، در زادگاه خود فرانسه، کاملاً ناشناس است، دست‌کم تا پیش از این جنجال. اما او توانسته بود سوئدی‌ها را متقاعد کند که در فرانسه نیز چهره مشهوری به شمار می‌رود! او مرکزی فرهنگی را پایه گذاشته است که پاتوق اعضای فرهنگستان سوئد است، فرهنگستانی که تنها هجده عضو دارد و آرنو را در رسانه‌ها، به دلیل همین نفوذ فراوانش، عضو نوزدهم فرهنگستان لقب داده‌اند. 
جرم‌های آقای آرنو یکی دو تا نیست: او متهم شده است که بارها پیش از اعلام برنده نوبل، نام او را به رسانه‌ها لو داده است. مهم‌تر از همه این‌که متهم شده که از نفوذ خود برای انتخاب برندگان استفاده کرده است و این ضربه‌ای بزرگ برای اعتبار این جایزه ادبی است. قبلا اعلام شده بود که همسر آرنو از عضویت در فرهنگستان استعفا داده است، همچنین شش عضو دیگر نیز منصب‌های خود را در فرهنگستان ترک گفتند تا فرهنگستان سوئد در بحرانی چند سویه، حسابی گرفتار شود. بنابراین عجیب نیست که امسال فرهنگستان تصمیم گرفت تا جایزه نوبل ادبیات را به سال آینده موکول کند. به نظر می‌رسد جز این چاره‌ای هم نداشته‌اند اما بعید است به این زودی‌ها از جایزه نوبل ادبیات، اعاده حیثیت شود.

5هفته گذشته، چهره ماندگار ادبیات فارسی و یکی از بزرگ‌ترین استادان این رشته درگذشت، و البته چندان هم این خبر در رسانه‌ها بازتاب پررنگی نداشت. ظاهراً رسانه‌ها آن‌قدر درگیر خبرهای حاشیه‌ای و زرد شده‌اند که دیگر چنین خبرهایی برای‌شان جذابیت چندانی ندارد.
دکتر سیدمحمد علوی‌مقدم، استاد پیشین دانشگاه فردوسی مشهد، از بزرگان ادبیات ایران، و چهره ماندگار در سال 1382 بود. علوی‌مقدم هم در حوزه تحصیل کرده بود و هم در دانشگاه. در طی دوران زندگی علمی خود کتاب‌های متعددی از جمله «در قلمرو بلاغت‌»، «جلوه جمال (نمونه اعلای بلاغت قرآن)»، «بررسی آیات حج در قرآن مجید»، «معانی و بیان»، «بیست مقاله» و «تطوّر علوم بلاغت» را به رشته تحریر درآورد. 
مقالات فراوانی نیز از او به زبان‌های فارسی و عربی موجود است و بنابراین در شناساندن ادبیات ایران به جهان عرب و کشورهای اسلامی نیز نقش موثری داشته است، بخصوص که در دانشگاه‌های مصر، اسلام‌آباد پاکستان و همچنین از سال ۱۳۷۵ تا ۱۳۷۷ به مدت دو سال در دانشگاه‌های سوریه و حلب، زبان و ادبیات فارسی تدریس کرده‌است.
دکتر علوی‌مقدم در 1311 در سبزوار به دنیا آمده بود. سال‌ها بود که به دلیل علاقه به زادگاهش سبزوار، در دانشگاه این شهر مشغول به کار بود تا سرانجام نیز در همین شهر رخ در نقاب خاک کشید.

6این روزها مدام اخبارهای حیرت‌انگیزی از نگارش «کتاب» به قلم بازیگران سینما می‌شنویم. کتاب را بی‌جهت در گیومه نگذاشتیم چون به واقع برخی از این کتاب‌ها جای‌شان در همان گیومه است! یک قلم از این دسته کتاب‌ها، همان است که به قیمت سیصد هزار تومان منتشر شد و خبرش تا هفت خانه آن‌ورتر هم رفت، بنابراین حتماً شما هم شنیده‌اید. 
اما سیروس ابراهیم‌زاده هم بازیگر است و هم نویسنده، و مترجم، و در همه این کارها نیز جدی است، حتی اگر کتابش 8200 تومان قیمتش باشد و 550 تا شمارگانش. خبرگزاری مهر، کتاب تازه این هنرپیشه با عنوان «یک خواهش کوچک» را تورقی کرده است و بخش‌هایی از آن را منتشر کرده است، اثری به طنز و در عین حال جدی که «بازار بویناک خرید و فروش هنر و فرهنگ» را نواخته است. نویسنده در جایی اشاره می‌کند که پس از یک سال بیکاری در سینما و تلویزیون، فیلمنامه‌ای به دستش می‌رسد و با خواندن آن تنها می‌تواند بگوید: «جل‌الخالق!» او می‌نویسد: «کاری به ارزیابی‌های هنری و حرفه‌ای نداریم ولی ادب و اخلاق کجا رفته؟ آیا برای سرگرم کردن این مردم بی‌لبخند - و البته خالی کردنِ جیب‌های گل و گشاد بدون پشتوانه‌شان - باید به هر تمهید کثیفی متوسل شد؟ شوخی‌های رکیک و متعفن که اغلب در سرویس‌های بهداشتی دور می‌زند تا کی؟»
ابراهیم‌زاده سوزنی هم به بازار بی در و پیکر ترجمه زده است: «از جمله آزادی‌های بدون حاشیه‌ای که داریم و قدرش را نمی‌دانیم همین آزادی ترجمه است، یعنی می‌توان با خیال راحت و آزادانه هر متن خارجی را به زبان شیرین‌تر از نقل و نبات فارسی برگرداند. حتی از فرط آزادی، به ذکر کلمه اقتباس هم نیازی ندارید! از شاهکارهای شکسپیر گرفته تا ادبیات فیس‌بوکی. نگاهی به متن اصلی بینداز و بگذارش کنار و هرچه دلت می‌خواهد از قول نویسنده جنت‌مکان اجنبی روی کاغذ بیاور!»


 مطالب این هفته، از نوشته‌های هفته گذشته تایمز هندوستان، خبرگزاری فارس، خبرگزاری مهر، فیگارو و با همکاری گروه ترجمه شهرستان ادب گردآوری شده است.


کانال شهرستان ادب در پیام رسان ایتا کانال بله شهرستان ادب کانال تلگرام شهرستان ادب
تصاویر پیوست
  • در اخبار نبشته‌است... | شماره دوم
  • در اخبار نبشته‌است... | شماره دوم
  • در اخبار نبشته‌است... | شماره دوم
  • در اخبار نبشته‌است... | شماره دوم
  • در اخبار نبشته‌است... | شماره دوم
  • در اخبار نبشته‌است... | شماره دوم
  • در اخبار نبشته‌است... | شماره دوم
امتیاز دهید:
نظرات

Website

تصویر امنیتی
کد امنیتی را وارد نمایید: