شهرستان ادب: ستون شعر سایت شهرستان ابد را با غزلی خواندنی و زیبا از خانم فاطمه عارفنژاد بهروز میکنیم. عارفنژاد متولد زاهدان و از شاعران توانمند عضو دوره آفتابگردانهاست.
شگفتا راه عشق است این، که مرد جاده میخواهد حریفی پاک باز و امتحان پس داده میخواهد مسافر را پیاده، داغدیده، صاحب دردی ورای دردهای پیش پا افتاده میخواهد دلی آرام و پر غوغا، سری شوریده و شیدا دلی سرمست جان دادن، سری دلداده میخواهد مسلمان و مسیحی را به حریت فراخوانده جدا از دین و ایمان، آدمی آزاده میخواهد ندارد هیچ آدابی و ترتیبی اگر عشق است نه محرابی و نه تسبیح، نه سجاده میخواهد هلا جامانده از این راه! آخر تو چه کم داری؟ مگر این جاده غیر از شوق فوق العاده میخواهد؟ حسین بن علی تنهاست ای یاران به پا خیزید که اینک وارث او لشکری آماده میخواهد کشانده در بیابان اندک اندک جمع مستان را بگو ساقی بیاید! میهمانش باده میخواهد
نام الزامی می باشد
ایمیل الزامی می باشد آدرس ایمیل نامعتبر می باشد
Website
درج نظر الزامی می باشد
من را از نظرات بعدی از طریق ایمیل آگاه بساز