شهرستان ادب: «در اخبار نبشسته است» تازهترین ستون سایت شهرستان ادب است. ششمین در اخبار نبشته است جمعۀ گذشته منتشر شد. در هفتمین مطلب «در اخبار نبشسته است» از شما دعوت میکنیم گزیده اخبار مهم هفته با موضوع کتاب و ادبیات -در ایران و جهان- را به روایت شهرستان ادب بخوانید :
این هفته، به دلیل تعطیلی، نصفه بود، لاجرم خبرهای ما هم در این ستون نصفه است. این ایام را به شما تسلیت میگوییم و دعوتتان میکنیم به خواندن خبرهایی از یک چهره اینترنتی که با کتاب به شهرت رسیده است، یک نویسنده غیرایرانی عاشق ایران و حافظ که به کشورمان سفر کرده است، و یادداشتی درباره تعطیلی کتابخانهها در بریتانیا.
1 «اگر کتاب تنهایی را درمان میکند، پس چرا مدام کتابخانهها را میبندند؟» این پرسشی است که یک خبرنگار پاکستانی مقیم بریتانیا پرسیده است. بهانه نگارش این یادداشت، پژوهش جدیدی است که ثابت میکند کتابها چنان قدرتی دارند که میتوانند افراد را از انزوا و تنهایی، نجات دهند، بر جنب و جوش اجتماعی و سلامت عقلی انسان بیافزایند و حتی بیماری زوال عقل را به تأخیر بیاندازند.
پژوهش مذکور پیشنهاد داده است که دویست میلیون پوند برای گسترش کتابخوانی در کشور بریتانیا اختصاص یابد اما این خبرنگار نوشته است که چنین درخواستی شبیه قصههای پریان است و دولت هرگز چنین مبلغی را صرف کتاب نخواهد کرد چون کسی از جنبه درمانی کتاب، آگاهی ندارد و نخستین بار است که این موضوع مطرح میشود، در حالی که ما میدانستیم که کتاب مثلاً میتواند تأثیرات تربیتی بخصوص برای کودکان داشته باشد، یا برای مجرمان زندانی مفید خواهد بود.
این خبرنگار در بخش مهمی از یادداشتش به این نکته اشاره کرده است که کتابخانههای عمومی تأمینکننده اصلی کتابهای رایگان برای افرادند اما دولت مدام بودجه آنها را کاهش میدهد و بسیاری از آنها با خطر تعطیلی رو به رو هستند: «اگر این کتابخانهها تعطیل شوند، در این صورت مادران سرپرست خانوار، افرادِ پیر یا بیکاران و روشندلان، چگونه به کتاب دسترسی داشته باشند؟» او گفته است که چنین دولتی بعید است آن بودجه سنگین را تأمین کند.
این خبرنگار و منتقد ادبی در پایان یادداشت نوشته است: «مادر من که از پاکستان به بریتانیا آمد، حالا در 74 سالگی تنهاست و زبان انگلیسی را هم خوب نمیداند. او به پزشکش گفته بود که احساس اضطراب میکند و پزشک برایش داروی ضدافسردگی تجویز کرده است. در جهانی موازی، پزشک به مادر من میگفت که کتابی صوتی یا رمانی به زبان اردو بشنود یا بخواند، اما چنین نسخهای بودجه سنگینی میطلبد.»
2هفته گذشته، سفر یک نویسنده ترک به ایران و ابراز علاقهاش به فرهنگ کشورمان، خبرساز شده بود. عایشه کولین در نشستی ادبی شرکت کرد، از اصالت ایرانی خود گفت و اینکه بسیار دیر با حافظ شیرازی و زبان فارسی آشنا شده است. ایشان هم مثل اغلب نویسندگانِ خارجی، از ترجمه آثارش به فارسی اطلاعی نداشته است! نکته جالب دیگر آنکه، او حافظ را از طریق گوته، شاعر آلمانی شناخته است. معلوم میشود که بیخبری ما و همسایگانمان از همدیگر، دوطرفه است!
کولین میگوید: «احمد رشید که پدر مادربزرگم بود اصالتی ایرانی داشت و در دوره حکومت عثمانی به ترکیه آمده بود. یکی دیگر از اجدادم خوشذوق و شاعر بود. من کودکی خود را با آنها گذراندم. آنها شعر میخواندند، وزن و عروض و ادبیات دیوانی، بنابراین از کودکی حس خوبی نسبت به ایران پیدا کردم.»
این نویسنده ترک درباره آشنایی با حافظ نیز توضیح داد: «زمانی که درباره گوته تحقیق میکردم، متوجه شدم که او حافظ را در شصت سالگی شناخته و در این سن، زبان فارسی را آموخته است. من هم کنجکاو شدم و خواندن اشعار حافظ را آغاز کردم وقتی حافظ میخواندم از شوق گریه میکردم و دوست داشتم سرزمینی را ببینم که چنین شاعری را پرورش داده است.»
او درباره مطالعات ادبیش هم گفته است: «ادبیات برای خود دریایی است اما من بیشتر کتابهای انگلیسی خواندهام. ولی بعد از نوشتن کتابی درباره جنگ بوسنی به دورویی انگلیسیها پی بردم. در واقع بعد از نوشتن «سودانیکا» از اروپا ناراحت شدم.»
از دیگر نتایج این سفر برای خانم کولین، یکی هم این بوده که متوجه شده است که آثارش به فارسی ترجمه شده است: «به تازگی و در این سفر متوجه شدم کتابهایم به فارسی ترجمه شده است، بنابراین با مترجم صحبت کردم و کتاب فارسی را هم برای خودم گرفتم. البته کتابهای دیگری هم از من ترجمه شده است.»
3 شاید با برخی صفحات مجازی ایرانی آشنایی دارید که تبلیغِ کتاب میکنند. یک دانشجوی استرالیایی همین کار را در یوتیوب انجام میدهد و از این طریق، مخاطبان فراوانی یافته است، طوری که به واقع بر بازار کتاب این کشور تأثیر میگذارد. این دانشجو کاتریونا فینی نام دارد، 23 ساله و دانشجوی دانشگاه سیدنی است. او از شش سال پیش، اولین بازاریابی اینترنتی خود را در شبکه اجتماعی یوتیوب آغاز کرد و حالا نزدیک به 181هزار مخاطب فعال دارد. او نام خودش را «جغد کوچک کتاب» گذاشته است.
او با این ابتکارش، شغل تازهای در سیدنی به راه انداخته است، و حالا چند نفر دیگر نیز کاری مشابه او انجام میدهند اما هیچکدام به اندازه این جغدِ کتاب مشهور نشدهاند. هزاران نفر هر روز برای اینکه بدانند چه کتاب یا رمان جدیدی وارد بازار کتاب شده، به صفحه شخصی کاتریونا سر میزنند و میتوان گفت او به اندازه هنرپیشههای سینمایی محبوب شده است. ویدیوهای او خیلی بیشتر از ویدیوهای رسمی انتشاراتیها و کتابفروشیها بازدید دارد.
کاتریونا اعتقاد دارد آینده بازاریابی کتاب چیزی شبیه کاری است که او انجام میدهد. باید این مسأله را پذیرفت که شبکههای اجتماعی به بخشِ جداییناپذیرِ زندگی مردم در سراسر جهان تبدیل شدهاند و هر کس بهتر بتواند از این شبکهها استفاده کند موفقتر خواهد بود.
با این حال، فینی یک فرق کوچک با نمونههای مشابه ایرانیش دارد: شهرت باعث نشده است تا دچار توهم شود: «اصلاً خودم را در جایگاه یک منتقد کتاب نمیبینم. انتشار یک ویدیو یا یک صحبت ساده درباره یک کتاب نیازی به اطلاعات و دانش تخصصی ندارد. کافی است نظرتان را راجع به یک کتاب بخصوص به مخاطبان بگویید و آنها خودشان تصمیم خواهند گرفت که کتاب را بخرند یا نخرند. در یوتیوب تاثیر معرفی کتاب بیشتر از روزنامه یا مجلات است.»
مطالب این هفته، از نوشتههای هفته گذشته خبرگزاری ایرنا، گاردین، ایبنا، ایبیسی استرالیا و با همکاری گروه ترجمه شهرستان ادب گردآوری شده است.
مطالب این هفته، از نوشتههای هفته گذشته خبرگزاری ایرنا، گاردین، ایبنا، ایبیسی استرالیا و با همکاری گروه ترجمه شهرستان ادب گردآوری شده است.