موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب
Menu
پروندۀ ادبیات جنگ و دفاع مقدس

ادبیات جنگ یا ادبیات ضدجنگ؟! | یادداشتی از فاطمه بهروزفخر

21 آبان 1397 12:06 | 0 نظر
Article Rating | امتیاز: 5 با 5 رای
ادبیات جنگ یا ادبیات ضدجنگ؟! | یادداشتی از فاطمه بهروزفخر

شهرستان ادب: اگر خوانندۀ پروندۀ ادبیات جنگ و دفاع مقدس سایت شهرستان ادب بوده باشید، یادداشت فاطمه بهروزفخر با موضوع چیستی ادبیات جنگ را خوانده‌اید. بهروزفخر در دومین یادداشت خود خواننده را با وضعیت ادبیات جنگ در کشورهای جنگ‌زدۀ دنیا آشنا کرده و سپس به چالش ادبیات جنگ یا ضدجنگ پاسخ می‌دهد. شما را به خواندن این یادداشت دعوت می‌کنیم:

با نگاهی اجمالی به تاریخ و فرهنگ مردمان هر قوم و سرزمینی می‌توان دریافت که هیچ سرزمین و محدوده مرزی در هیچ مقطع تاریخی، از ستیز و نبرد در امان نبوده‌اند. تاریخ هر سرزمینی صادقانه به جنگ یا جنگ‌های آن سرزمین گواهی می‌دهد که گاهی مردمان آن سرزمین در نقش مدافع از تمامیت ارضی سرزمین‌شان در مقابل دشمن و متجاوزان دفاع کردند و گاهی نیز در نقش مهاجم و به بهانه حقانیت و تمامیت‌خواهی خویش در قالب نیروهای نظامی در نبرد علیه مرز یا مردمان سرزمینی دیگر حضور یافتند. همین جایگاه و نوع حضر مردمان در یک سرزمین است که بعدها آینده و حتی تاریخ ادبیات در آن سرزمین را دست‌خوش دگرگونی و تغییر می‌کند.

جنگ نیر مانند سایر پدیده‌های اجتماعی و تاریخی نظر اندیشمندان و متفکران حوزه‌های مختلف نظیر فلاسفه، جامعه‌شناسان، پژوهشگران حوزه مردم‌شناسی و... را به خودش جلب کرده است و هر کس به فراخور برداشت خود به تجزیه و تحلیل مفهوم جنگ پرداخته و از آن تعریفی ارائه کرده است. برای مثال، به باور آلن بیرو واژه جنگ از ریشه آلمانی werra گرفته شده که به‌معنای آزمودن نیروها با استفاده از اسلحه در سطح ملت‌ها (جنگ خارجی) یا گروه‌های رقیب در داخل یک کشور (جنگ داخلی) صورت می‌گیرد. بنابراین، جنگ، ستیزه خشن و منظمی است که بین دو اجتماع مستقل درمی‌گیرد. گاستون بتول، نویسنده کتاب جامعه‌شناسی جنگ و جامعه‌شناسی صلح معتقد است: «جنگ مبارزه مسلحانه و خونین بین گروه‌های سازمان‌یافته است. همچنین جنگ شکلی از خشونت است که خصلت اساسی گروه‌های درگیر و روش‌های به‌کاررفته در آن، نظم و سازمان‌یافتگی است.» نظریه‌پردازان حوزه مردم‌شناسی نیز معتقدند که جنگ بین کلیه اقوام و در همه نقاط جهان وجود داشته است وبه منزله ابزاری برای حفظ استقلال اجتماعات، علیه دشمنان به منظور اظهار قدرت سیاسی یا برتری و سلطه بر دیگران به‌کار رفته است.

حال با داشتن تعریفی جامع و کامل از جنگ باید به این نکته نیز واقف بود که اصطلاح ادبیات داستانی جنگ به کدام آثار اطلاق می‌شود. یک اثر ادبی باید چه ویژگی‌هایی داشته باشد که جزو ادبیات داستانی جنگ تلقی شود. آیا تمام عناصر و محتوای یک اثر ادبی باید به جنگ اشاره داشته باشند تا آن را یک اثر ادبی در حوزه ادبیات جنگ تلقی کنیم. آیا می‌توان اثری را که به توصیف صحنه‌های نبرد و سربازان حاضر در جنگ پرداخته اما موضوع و محتوای اصلی آن جنگ نیست، در دسته‌بندی آثار داستانی جنگ قرار دارد. با تمام این پیش‌فرض‌ها لازم است ادبیات جنگ مانند سایر مفاهیم و انواع ادبی تعریف و بررسی شود.  

در کل، ادبیات جنگ یک اصطلاح (term) پذیرفته‌شده در تقسیم‌بندی انواع ادبی (genre) است. در دانش‌نامه ادب فارسی نیز ذیل تعریف ادبیات جنگ آمده است: «ادبیات جنگ به نوشته‌هایی گفته می‌شود که به نوعی به مسئله جنگ و مقوله‌های مرتبط با آن می‌پردازد. مسعود کوثری نیز در کتاب تأملی در جامعه‌شناسی ادبیات در توضیحی درباره‌ی ادبیات جنگ می‌نویسد: «ادبیات جنگ هم شامل آن دسته از آثاری می‌شود که به توصیف جنگ، رزمندگان، وقایع و صحنه‌های جنگ، ادوات و ابزار جنگ، نقشه‌ها و فنون جنگ و... می‌پردازد و هم آن دسته که غیرمستقیم مسائل مربوط به جنگ نظایر مهاجرت، بمباران شهرها، خانواده رزمندگان، ترغیب افراد به پیوستن به جبهه‌ها، مسائل پشت جبهه را توصیف می‌کنند. همچنین ادبیات جنگ نه‌تنها شامل آثار ادبی تولیدشده در صحنه‌های جنگ و زمان جنگ، بلکه آثار تولید شده در خارج صحنه‌های نبرد و زمان پس از جنگ را نیز دربرمی‌گیرد.»

حال با بررسی تاریخ ادبیات هر کشور می‌توان حضور آثار زیادی را در بین سایر آثار دید که تمام عناصر آن‌ها و حتی محتوای‌شان در خدمت موضوع جنگ هستند و نویسنده به‌طور جدی از جنگ و برای جنگ سخن می‌گوید. برای مثال رمان معروف و شناخته‌‌شده‌ی احمد محمود با عنوان زمین سوخته، یک رمان تماماً جنگی است که تمام عناصر داستانی آن از شخصیت‌ها و فضاسازی گرفته تا موضوع و محتوای رمان کاملا متناسب با فضای جنگی و دغدغه‌های افراد جنگ‌زده در عالم واقع است. از این رو در دسته‌ی آثار ادبیات جنگ قرار می‌گیرد. با یک بررسی جزئی و نگاهی به تاریخ ادبیات جنگ در کشورهای مختلف تعدد نام‌ها و عناوینی که هر کشور یا سرزمین برای این بخش از ادبیات خود بهره می‌گیرد، جالب توجه و حائز اهمیت است. برای مثال در تاریخ ادبیات داستانی ایران به برخی از رمان‌ها عنوان رمان جنگ و به برخی دیگر رمان دفاع مقدس اطلاق می‌گردد. در تاریخ ادبیات جنگِ غرب نیز، برخی رمان‌ها مضمونی ضدجنگ دارند و از آن‌ها با عنوان رمان ضدجنگ یاد می‌شود. حال باید به بررسی این نکته پرداخت که دلیل این نام‌گذاری‌ها چیست؟ چرا علاوه‌بر عنوان کلی ادبیات جنگ، برخی از عناوین جزئی و منحصر نیز برای نامیدن این بخش از ادبیات‌شان بهره می‌گیرند.

همان‌طور که پیشتر از این اشاره شد، نوع جایگاه یک سرزمین در جنگ و حضور نیروهای نظامی‌اش می‌تواند در انتخاب این نام تأثیرگذار باشد. برای مثال از آنجایی که کشور ما به‌مدت هشت سال ناخواسته درگیر یک جنگ تحمیلی بوده است، برای نام‌گذاری آثاری که به این جنگ پرداخته‌اند، از عنوان کلی ادبیات جنگ و از عناوین اختصاصی ادبیات دفاع مقدس، ادبیات پایداری و گاهی ادبیات مقاومت استفاده می‌شود. از آنجایی که جنگ ایران با ارزش‌های معنوی و مذهبی گره خورده بود و مفهوم شهادت و فداکاری در این جنگ، تأسی به ائمه و بزرگان دین همچون سیدالشهدا (ع) و آرمان‌هایی چون آزادسازی قدس و... نیز به‌چشم می‌خورد، پربیراه نیست که عنوان ادبیات دفاع مقدس یا ادبیات پایداری به این دسته از آثار اطلاق شود. البته ذکر این نکته نیز لازم است که این عنوان به آثاری اطلاق می‌شود که علاوه‌بر پرداختن به مصائب و سختی‌های جنگ از رشادت‌ها و فداکاری‌های رزمندگان نیز سخن به‌میان آورده‌اند و به ارزش‌های معنوی و مذهبی نیز توجه داشته‌اند، وگرنه اطلاق عنوان ادبیات جنگ به آن دسته از آثاری که نگاهی خنثی به دفاع مقدس دارند و در آثارشان تنها به جنگ و آسیب‌های ناشی از جنگ می‌پردازند، مناسب‌تر است. اگرچه جریان اصلی ادبیات جنگ ما بدون درنظر گرفتن حماسه‌ها و رزم‌نامه‌ها با شروع جنگ تحمیلی آغاز شد، اما نویسندگان چه در همان زمان جنگ، چه در سال‌های بعد از جنگ و تا به امروز به خلق آثاری با موضوع جنگ پرداختند. این نویسندگان گاه خودشان همان رزمندگان سال‌های نبرد و رزم بودند، گاه شاهد آثار جنگ و زمانِ پس از آن. با وجود آثار متنوع در این حوزه، مجموعه‌داستان‌های یوسف که ماحصل جشنواره داستان کوتاه دفاع مقدس هستند، نمونه درخشانی از ادبیات دفاع مقدس به‌شمار می‌روند. همین‌طور می‌توان رمان‌های «سفر به گرای 270 درجه»، «شطرنج با ماشین قیامت»، «ریشه در اعماق» و... را نیز می‌توان از آثار درخشان و پرمخاطب حوزه ادبیات دفاع مقدس دانست.

بررسی تاریخ ادبیات جنگ سایر جوامع نیز ما را به نتایج ارزشمندی می‌رساند. برای مثال، کشوری مانند فرانسه که در آخرین جنگ خود اشغال شد، برای این نوع ادبی خود از اصطلاح «ادبیات نهضت مقاومت» استفاده می‌کند. رمان «سفر به انتهای شب» نوشتۀ «لویی فردیناند سلین»، رمان «سقوط» نوشتۀ نویسندۀ ناتورالیست «امیل زولا» با موضوع جنگ پروس و فرانسه و رمان‌های «امید» و «ضدخاطرات» نوشتۀ «آندره مالرو» با موضوعات مختلفی مثل جنگ داخلی اسپانیا و فرانسه از رمان‌های مهم و موفق با موضوع جنگ در تاریخ ادبیات فرانسه هستند.

وقتی سخن از جنگ جهانی اول و دوم به‌میان می‌آید، قبل از هر چیزی نام کشور آلمان به ذهن‌مان می‌آید. آلمان در هر کدام از این جنگ‌ها شروع‌کننده و درواقع متجاوز بوده است. ازاین‌رو بیشتر نویسندگانِ غیرفاشیست آلمان که مخالف جنگ بودند، آثاری خلق کردند که تماماً روایت تلخی‌ها و ناخوشی‌های حاصل از جنگ بود. بنابراین پربیراه نیست اگر این نوع ادبیات جنگی را با چنین مضمونی ادبیات ضدجنگ تلقی کنیم؛ زیرا بیشتر محتوا و مضمون روایت‌های داستانی آن‌ها توصیف تلخی‌ها و رنج‌های حاصل از آتش‌افروزی، تهاجم و جنگ است. اریش ماریا رمارک با اثر درخشان خود، «در جبهۀ غرب خبری نیست»، به‌عنوان نویسندۀ جنگ آلمان شناخته می‌شود. این رمان که بازنمایی تجربۀ حضور خود نویسنده در جنگ جهانی اول است، نمونۀ موفقی از یک رمان ضدجنگ محسوب می‌شود که رنج سربازی حاضر در جنگ را به‌تصویر می‌کشد. در جبهۀ غرب خبری نیست روایت تلخی جنگ است که روح و جسم افراد را بیمار و فرسوده می‌کند.

روس‌ها نیز از اصطلاح «ادبیات جنگ کبیر میهنی» برای نامیدن این نوع از ادبیات‌شان بهره می‌گیرند؛ زیرا در جنگ همواره مدافع بودند و داستان‌هایشان همواره روایت و توصیف رشادت‌ها و فداکاری‌های آن‌ها در صحنه‌های جنگ است. شاخص‌ترین و پرآوزاه‌ترین اثر داستانی با موضوع جنگ را باید رمان «جنگ و صلح» تولستوی دانست. تولستوی این رمان پرحجم و طولانی را با الهام از جنگ‌های روسیه و فرانسه نوشته است. درواقع این رمان روایتگر جنگ ناپلئون و الکساندر است. تولستوی این رمان شاخص را بین سال‌های 1863 تا 1869 نوشته است. این رمان روایتگر جنگ سال 1812 (روس‌ها آن را جنگ کبیر میهنی لقب نهادند) است که دفاع و مقاومت مردم مدافع مسکو را مقابل لشکر ناپلئون به‌تصویر می‌کشد. تولستوی جزء نویسندگانی است که خود تجربۀ حضور در جنگ داشته و این رمان را براساس تجربۀ فردی مستقیم و بی‌واسطه از جنگ، در کنار تجربۀ آموخته‌شده و غیرمستقیم یعنی با جمع‌آوری اسناد و مدارک و گفت‌وگو با کسانی که در جنگ حضور داشتند، نوشته است. به‌همین دلیل این رمان را نیز می‌توان نوعی سند تاریخی دانست که تولستوی بخشی از تاریخ جنگ را به‌صورت داستانی روایت کرده است. از این رو اثری ارزشمند نه‌تنها در تاریخ ادبیات داستانی جهان، بلکه اثری ارزشمند در حوزۀ ادبیات داستانی جنگ نیز تلقی می‌گردد.

«دُن آرام» عنوان رمان روسی معروفی است که بعد از جنگ و صلح تولستوی در خاطر مخاطبان جدی ادبیات روسیه نقش می‌بندد. نویسندۀ این رمان میخائیل شولوخف است که در سال 1965 برندۀ جایزۀ ادبی نوبل شد. او نیز همچون تولستوی تجربۀ حضور در جنگ دارد. به‌همین‌خاطر است که می‌توان آثار داستانی او را نیز به‌سبب این حضور و تجربۀ مستقیم، آثار موفقی دانست. او در سال 1918 که در منطقۀ دُن آتش جنگ داخلی افروخته شد، تحصیل را ترک کرد و به ارتش سرخ پیوست. این نویسنده، رمان دُن آرام را بین سال‌های 1928 تا 1940 نوشت.

در نتیجه می‌توان به این نکته اذعان کرد که اطلاق عناوین مختلف به آثار خلق‌شده با موضوع جنگ به دو دلیل است؛ یکی جایگاه آن کشور در جنگ که سرنوشت متفاوتی را برای مردمان آنجا رقم می‌زند و این سرنوشت در آثار نویسندگان‌شان ظهور و بروز می‌یابد و دیگری نوع پرداخت و توجه نویسنده به موضوع جنگ. همان‌طور که در بالا نیز ذکر شد اگر نویسندگان حوزه ادبیات جنگ در آثار خود دفاع رزمندگان ایران را مقدس بدانند و به جنبه‌های ارزشی آن توجه داشته باشند، این آثار در دسته ادبیات دفاع مقدس جای می‌گیرند. اما اگر نویسنده بنای این را دارد که به نقد و تقبیح هر جنگی بپردازد و آثار آن را در اثرش نشان دهد، برای نام‌گذاری اثر او می‌توان از عنوان «ضدجنگ» بهره گرفت. همچنین لازم است به این نکته نیز اشاره کنیم که همه آثار جنگ به‌نوعی آثار ضدجنگ نیز تلقی می‌گردند؛ زیرا هیچ نویسنده‌ای درصدد نیست تا از مزایای جنگ سخن بگوید و آن را تقبیح می‌کند. اما دفاع از میهن و رشادت‌های مردمان آن سرزمین جنبه ارزشمندی و تقدس دارد که برخی نویسندگان به آن پرداخته‌اند.

 


کانال شهرستان ادب در پیام رسان ایتا کانال بله شهرستان ادب کانال تلگرام شهرستان ادب
تصاویر پیوست
  • ادبیات جنگ یا ادبیات ضدجنگ؟! | یادداشتی از فاطمه بهروزفخر
امتیاز دهید:
نظرات

Website

تصویر امنیتی
کد امنیتی را وارد نمایید:

در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.