شهرستان ادب: پروندۀ رمان فانتزی شهرستان ادب، اینبار به سراغ معرفی یکی از کتابهایی رفته است که دربارۀ این ادبیات نوشته شده است؛ کتاب «ریختشناسی قصههای پریان» اثر ولادیمیر پراپ. مرتضی شمسآبادی در این یادداشت به معرفی و بررسی این اثر پرداخته است.
متأسفانه اندکاند منابع و مراجعی که در باب و بارۀ ژانر فانتزی، علمیـتخیلی و وحشت نوشته شده باشند. و اگر بخواهیم ادبیات فانتزی را از سینما و نقاشی این ژانر جدا کنیم، این منابع و کتابها به مراتب کمتر هم میشوند. لذا در پروندۀ رمان فانتزی، به معرفیِ معدود آثارِ قابل رجوع در این ژانرها برای مخاطبان و بهخصوص نویسندگان و پژوهشگران میپردازیم و اندکی از جانمایۀ این کتابها را بازخوانی میکنیم.
برای شروع، «ریختشناسی قصههای پریان» اثر «ولادیمیر پراپ» را در دست گرفتیم. کتابی که در سال 1396 برای چهارمینبار توسط انتشارات توس منتشر شد.
ولادیمیر پراپ، محقق فرمالیست و روستبار با جمعآوری حدود صدقصۀ پریان روسی، به تحقیق و کنکاشی عمیق دربارۀ قصههای فولکلور پریان میپردازد و آنها را با جزئیاتی بسیار، تجزیه و تحلیل میکند. هرچند به گفتۀ خود او، اگر این قصهها که پراپ آنها را موادِ بررسی و تحقیق خود میخواند بیشتر بود، بهتر و کاملتر میتوانست نتیجهگیری کند و مبانی این دست از قصهها را از دلشان بیرون بکشد.
پراپ، چندینسال برای بررسی این داستانها زمان صرف کرد و در آخر، ماحصل کار خود را در دانشگاه در معرض نقدهای تند اساتید و منتقدین قرار داد که بهخاطر تغییرهای فکری که در آنزمان و از شروع تا پایانِ کار پراپ ایجاد شده بود، او و کارش را نقد و تحریم کردند. جدای از تمام این بحثها، صرف این زمان و انرژی و دغدغه برای بررسی داستانهای پریان از جانب پراپ، قابل ستایش است. کاری که اگر کسی در کشور خودمان انجام دهد، چندان مورد تشویق و استقبال و حمایت قرار نخواهد گرفت.
پراپ در نهایت کار خود، توانست به نحوی به فرمولهکردن داستانهای پریان، با توجه به موادی که در دست داشت، برسد و نشان دهد که این داستانها باوجود جزئیاتی متفاوت از هم، کلیات و شاکلهای شبیه به یکدیگر دارند و بسیاری موارد در بین ایشان مشترک است.
پراپ میگوید: «بیش از صدسال نیست که به گردآوری قصه پرداخته شده است. گردآوری قصه در عهدی آغاز شد که تجزیه آنها شروع شده بود. این واقعیت که قصههای از لحاظ ساختمان، دستنخورده و خرابنشده را فقط میتوان در میان روستاییان پیدا کرد، کار را کاملاً پیچیده و دشوار میسازد. آن هم روستاییانی که کمتر تحتتأثیر عوامل تمدنی جدید قرار گرفته باشند».
بااینحال او با دردستداشتن مواد محدود خود، قسمتهای مختلف داستانهای پریان را طبقهبندی کرد و باتوجه به نقش هرکدام در داستان و ترتیب بیانشدنشان آنها را مرتب کرد. همچنین نمودارهایی هم برای داستانها تهیه کرد و ترتیب و حضور بخشها و رشتههای پیونددهندۀ اصلی داستانهای پریان را در آن مشخص کرد.
قصههای پریان را میتوان بهنحوی مادرِ داستانهای فانتزی امروزی دانست. درحالیکه قصههای پریان بیشتر نقل میشدند و داستانهای فانتزی نگاشته.
قصههای پریان بر پایۀ زادبوم و فرهنگ و دغدغههای مردم بنا میشدند و داستانهای فانتزی با اینکه این ویژگی را هم میتوانند در خود داشته باشند، سعی در فرا مرز بودن، دارند و میخواهند هرکس در هربوم و فرهنگی، مخاطب داستان باشد.
دیگر اینکه، علت شکلگیری قصههای پریان و نیازی که محرک نقل این قصهها شدند، متفاوت است. از جنس نیازی که امروزه داستانهای فانتزی بر پایۀ آنها شکل میگیرند.
بااینحال، قصههای پریان حتی اگر در جایگاه مادریِ داستانهای فانتزی نباشد، خواهری بزرگتر برای فانتزیهای امروز است و شناخت این داستانها و ویژگیهایشان بر هر فانتزینویس، واجب.
پراپ، دربارۀ مبنای فکریاش دربارۀ فولکلور و الگوهای ساختاری این ادبیات که بهنحوی محرک او برای این پژوهشاند، اینگونه مینویسد:
«اگر ما بتوانیم الگوهای ساختاری موجود در یکموضوع، یا یکنوع فولکلوریک را جدا و توصیف کنیم، ممکن است بتوانیم راهی به شناخت ماهیت فرهنگ مربوط به آن بهطورکلی، و همچنین به مقولههای شناسایی، تعهدات آرمانی و رفتار واقعی مردمانی که در آن فرهنگ شریکاند، باز کنیم؛ زیرا یکی از هدفهای تجزیه و تحلیلهای ساختاری فولکلور، یا هریک از انواع گوناگون پدیدههای فرهنگی دیگر همچون زبان و ادبیات و غیر آن یقیناً آگاهشدن از جهانبینی نهفته در پشت این پدیدههاست.
آنچه فولکلورشناس باید پیجویی کند، شناخت تیپهای محلی، قومی، ارتباطدادن این تیپهای قومی با منش، آرمان و جهانبینی آن قوم است. اما شرط لازم و پیشبایست برای این کار و نخستین گام، همانا تجزیه و تحلیل مواد، جداساختن و تعریف واحدهای ساختاری، و شناخت الگوهای ترکیبی این ساختارهاست.
تجزیه و تحلیل ساختاری تا آن حد که صورت اساسی متون فولکلوریک را به ما مینمایاند یکتکنیک قوی در قومشناسی توصیفی است. اما این صورت اساسی را باید سرانجام به فرهنگ یا فرهنگهایی که در آن یا آنها یافت شده است، پیوند داد. {و} الگوهای فرهنگی خود را معمولاً در انواع و اقسام مواد فرهنگی متجلی میسازند.
این راست است که بعضی چیزها را نمیتوان بهصورتیکه مطلوب عامۀ مردم باشد، عرضه داشت. در این کتاب از اینگونه چیزها بسیار است. باوجود این، احساس میکنم که این تحقیق در شکل حاضرش برای هر دوستدار قصهای درخور فهم است بهشرط آنکه خواستار آن باشد که نویسنده را در هزار پیچ بسدیسی قصه که در پایانبر وی بهصورت یکتکدیسی حیرتانگیز نمایان خواهد شد، قدمبهقدم دنبال کند».
او از جانب پروفسور وولکف، استاد دانشگاه ادسا بیان میکند:
«قصۀ تخیلی دارای پانزده مضمون است:
1. دربارۀ آنان که بیدادگرانه مورد تعقیب و آزار قرار گرفتهاند.
2. دربارۀ قهرمانـابله
3. دربارۀ سهبرادر
4. دربارۀ اژدهاکشندگان
5. دربارۀ بهدستآوردن عروس
6. دربارۀ دوشیزۀ دانا
7. دربارۀ آنان که افسون یا طلسم شدهاند
8. دربارۀ دارندگان طلسم
9. دربارۀ دارندگان اشیاء جادویی
10. دربارۀ زنان بیوفا
و غیره.
و مطابق ردهبندی آرن، قصههای پریان اینچنین به مقولههای زیر تقسیمبندی میشوند:
1. دشمن فوق طبیعی
2. شوهر(یا زن) فوق طبیعی
3. کار فوق طبیعی
4. یاریدهندۀ فوق طبیعی
5. شیءای جادویی
6. قدرت یا دانش فوق طبیعی
7. موتیفهای فوق طبیعی دیگر
(ولادیمیر پراپ، موتیف را چنین تعریف میکند: موتیف نه تکجملهای و نه غیرقابل تجزیه است. یک مضمون زنجیرهای از موتیفها است. یکموتیف به یکمضمون تحویل میپذیرد. موتیف، سادهترین واحد روایی است).
هرعنصری از قصه که میتواند عملیاتی را سبب شود، میتواند به یکداستان مستقل تحول پذیرد، و یا میتواند سبب پیدایش قصۀ جدیدی گردد.
حوزههای عملیاتی زیر در قصه وجود دارند:
1ـ حوزۀ عملیات شریر؛ شرارت، جنگ، یا هر صورت دیگری از کشمکش با قهرمان، تعقیب.
2ـ حوزۀ عملیات بخشنده یا فراهمآورنده؛ متشکل از آمادهشدن برای انتقال یکشیء یا عامل جادویی، دادن یکعامل جادویی به قهرمان.
3ـ حوزۀ عملیات یاریگر؛ متشکل از انتقال مکانی قهرمان، جبران و التیام مصیبت یا کمبود، رهایی از تعقیب، حلکردن یا انجامدادن امری دشوار، تغییر شکل قهرمان.
4ـ حوزۀ عملیات یکشاهزادهخانم (شخص مورد جستوجو) و پدرش؛ واگذاشتن کاری دشوار بر عهدۀ قهرمان، داغزدن یا نشانکردن، رسواساختن یا فاشکردن. بازشناختن، مجازات شریر دوم، عروسی.
شاهزادهخانم و پدرش را دقیقاً نمیتوان بر پایۀ خویشکاریها از یکدیگر جدا ساخت. بیشتر وقتها این پدر است که انجام کارهای دشوار را از خواستگار دخترش طلب میکند. و نیز اغلب اوست که قهرمان دروغین را مجازات میکند، یا فرمان میدهد تا او را تنبیه کنند.
5ـ حوزۀ عملیات گسیلدارنده؛ حادثۀ پیونددهنده.
6ـ حوزۀ عملیات قهرمان؛ رفتن به جستوجو، واکنش دربرابر درخواستهای بخشنده، عروسی. خویشکاری، نخست صفت قهرمان جستجوگر است. قهرمان، قربانی خویشکاریهای باقیمانده را انجام میدهد.
7ـ حوزۀ عملیات قهرمان دروغین.
درنتیجه قصه، وجود هفت شخصیت را اثبات میکند».
این طبقهبندیها و نظمبخشی به بخشهای داستان، علاوهبر کشف یکسانی جنسِ اتفاقهایی که در داستانهای پریان میافتد، کار را برای داستاننویسان آسانتر میکند که بتوانند بهراحتی یکداستان پریان بنویسند.
البته طبیعی است که علاوهبر استفاده از این کتاب، نویسنده باید به ابزار و اطلاعات دیگری نیز در حوزۀ قصههای پریان دسترسی و اشراف داشته باشد. این مهم را نیز باید در نظر گرفت که پراپ، این نتایج را باتوجه به مواد و داستانهایی که در دست داشت، بهدستآورد و با درنظرگرفتن فرهنگی که داستانها در بستر آن شکل گرفتهاند که همان فرهنگ روس است. اگر پراپ داستانهای پریان را از کشورهای مختلف جمعآوری کرده بود و با درنظرگرفتن همۀ خواستگاهها و فرهنگها به این نتایج میرسید، برای استفاده قابلیت اتکای بیشتر داشت، اما اکنون، پیش از استفادۀ نهایی و مستقیم، باید این تطابق را درنظر گرفت و نویسندهای که به این اثر برای نگارش داستان خود رجوع میکند، باید به ویژگیهای داستانهای فولکلور و پریان میهن خود و فرهنگی که در آن قلم میزند، توجه داشته باشد و با قراردادن این فرهنگ و موادِ داستانیِ بومی در یککفه و نتیچهگیریها و نمودگارهای پراپ در کفۀ دیگر شروع به نگارش واژگان خود کند. پراپ خود دربارۀ آسانی نگارش قصههای پریان با تکیه بر نتیجهگیریهای کار خود چنین میگوید:
«قصۀ پریان، داستانی است که بر پایۀ تناوب خویشکاریهایی که برشمردیم به صورتهای مختلف، و نیامدن بعضی از آنها و تکرار برخی دیگر ساخته شده است. {پراپ، کوچکترین جزء سازای قصههای پریان را «خویشکاری» function مینامد و خویشکاری را به عمل و کار یکشخصیت از نقطهنظر اهمیتش در پیشبرد قصه تعریف میکند} با چنین تعریفی، اصطلاح پریان مفهوم خود را از دست میدهد، زیرا بسیار آسان میتوان تصور کرد که چگونه میشود یکقصۀ پریان شگفتآور و خیالانگیز را به طریقی کاملاً متفاوت ساخت».
لذا «ریختشناسی قصههای پریان» برای مخاطب این ژانر و ژانر فانتزی میتواند جالب، و برای یکپژوهشگر و نویسندۀ کاربردی، مهم و منبعی برای مراجعه است.