موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب
Menu
گزیده اخبار مهم هفته با موضوع کتاب و ادبیات در ایران و جهان به روایت شهرستان ادب

در اخبار نبشته‌است... | شماره دوازدهم

22 آذر 1397 21:14 | 0 نظر
Article Rating | امتیاز: 5 با 3 رای
در اخبار نبشته‌است... | شماره دوازدهم
شهرستان ادب: این هفته در دوازدهمین مطلب «در اخبار نبشته است»، خبرهایی داریم از برندگان جایزه جلال آل احمد، سرقت ادبی یک شاعر جوان، کتابی پرفروش به قلم زنی بی‌خانمان، ادبیات فارسی در کشور ژاپن، و یک نویسنده زن عربستانی. از شما دعوت می‌کنیم گزیده اخبار مهم هفته با موضوع کتاب و ادبیات -در ایران و جهان- را به روایت شهرستان ادب بخوانید:

1دوره یازدهم جایزه جلال آل‌احمد هم سرانجام به پایان رسید و نشان اصلی این جایزه ادبی به کتاب «رهش» نوشته رضا امیرخانی رسید. این نویسنده مبلغ جایزه را به موسسه پژوهشی دانایار بخشید که می‌کوشد آموزگاران اهل سنت بلوچستان را توانمند سازد. 
جایزه جلال البته بخش‌های دیگری هم داشت: بخش نقد ادبی که کتاب «بلاغت ساختارهای نحوی در تاریخ بیهقی» به قلم «لیلا سیدقاسم» از نشر هرمس، در این بخش شایسته تقدیر شد. بخش داستان کوتاه که کتاب «زخم شیر» به قلم «صمد طاهری» از نشر نیماژ، شایسته تقدیر اعلام شد.
بخش مستندنگاری که در این بخش دو اثر به صورت مشترک برگزیده شدند. «الف لام خمینی» به قلم هدایت‌الله بهبودی از انتشارات موسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی و «رکاب‌زنان در پی شمس» به قلم حسن کرمی قراملکی از انتشارات ستوده.
دوره یازدهم جایزه جلال، بخش جنبی هم داشت و آن معرفی آتیه‌داران یا به قول قدیمی‌ها آینده‌سازان داستان ایرانی بود. در این بخش هم چهار نویسنده معرفی شدند: محمدرضا شرفی خبوشان که قبلا نیز با رمان موفق «بی‌کتابی» در انتشارات شهرستان ادب برنده همین جایزه جلال شده بود، در کنار محمدعلی رکنی، الهام فلاح و سیدمیثم موسویان که همگی با رأی مردم به عنوان «آتیه‌داران داستان ایرانی» انتخاب شدند.

همچنین به پیشنهاد هیئت داوران، از رمان «آوازهای روسی» نوشته احمد مدقق، نویسنده افغانستانی و هنرجوی پیشین مدرسه رمان شهرستان ادب، تجلیل شد.

 

2همان‌طور که می‌دانید ادبیات ژاپنی یا بهتر بگوییم برخی نویسندگان ژاپنی در ایران طرفدارانی دارند که سرشناس‌ترین آن‌ها در سال‌های اخیر هاروکی موراکامی بوده است. اما درباره اوضاع ادبیات کشور خودمان در ژاپن چیز چندان زیادی نمی‌دانیم. حالا یکی از منتقدان ایرانی که شش سال در این کشور ادبیات فارسی تدریس کرده است، تا حدودی به این پرسش پاسخ داده است.

منظورمان کامیار عابدی است که او را با عنوان منتقد ادبی بخصوص در حوزه شعر معاصر می‌شناسیم. او شش سال در دانشگاه دولتی اوساکا تدریس کرده است و بنابراین به خوبی با دشواری‌ها و شیرینی‌های این رشته آشناست. آن‌طور که عابدی شرح داده، ژاپنی‌ها بیش از همه در آموختن شعر فارسی مشکل داشته‌اند، حتی تدریس شعری از فریدون مشیری، که سروده‌هایش بسیار ساده و همه‌فهم است، یک ساعت و نیم وقت می‌گرفته است.
دلیلش را از زبان خودش بشنویم: «ارجاعات و زمینه شعر فارسی خیلی زیاد است و برای ژاپنی‌ها این مفهوم از عشق و مفاهیم نمادین سیاسی و اجتماعی که در شعر معاصر ما دیده می‌شود، قابل درک نبود. حتی فهم فروغ فرخزاد و سهراب سپهری هم خیلی برای آن‌ها مشکل بود. فرهنگ ما نیز از آن‌ها خیلی دور است، بنابراین شعر فارسی برای‌شان خیلی مشکل بود و واقعیت این است که زیاد هم به شعر فارسی علاقه‌ای نداشتند.» 
عابدی توضیح داده که دانشجویان ژاپنی «به رمان و داستان ایرانی علاقه داشتند چون از طریق داستان، زبان مدرن فارسی را بیشتر یاد می‌گرفتند و با فرهنگ ملموس کوچه و خیابان و خانه دقیق‌تر آشنا می‌شدند. در سال‌های اخیر، توجه ژاپنی‌ها به ادبیات معاصر فارسی و مخصوصاً تاریخ معاصر بیشتر شده است. در مجموع علاقه به شناخت ایران معاصر در همه ابعاد آن، حتی فرهنگ روزمره مردم ایران بیشتر شده است.»

 

3نوشتن در خانه‌ای گرم و نرم هم کار دشواری است، چه برسد که بی‌خانه و خانمان و بی‌پول باشی و تازه همسرت بیماری رو به موت باشد. این داستان واقعی رینور وین، زنی انگلیسی است که در 50 سالگی خانه و زندگیش را یک‌جا از دست داد و خودش ماند و شوهر 53 ساله‌اش. آن‌ها آخر هفته‌ها خانه‌شان را اجاره می‌دادند و بنابراین هم ممر درآمدشان بود و هم محل زندگی‌شان. بچه‌های‌شان در همین خانه بزرگ شده بودند و زمان تعطیلات دانشگاهی به پدر و مادرشان سر می‌زدند.
وقتی بانک درب خانه‌شان را زد تا آن‌جا را ضبط کند، خانم وین تصور می‌کرد دیگر بدترین از این ممکن نباشد، اما در همین زمان مشخص شد که همسرش نیز دچار نوعی بیماری نادر مغزی شده است و شش تا هشت سال بیشتر زنده نخواهد ماند. او شش سال بود که به این بیماری دچار شده بود. آن دو از اواخر دبیرستان با هم ازدواج کرده بودند و حالا دیگر وقت زیادی نداشتند. 
رینور وین با الهام از کتابی که در جوانی خوانده بود، تصمیم گرفت که با شوهرش راهی سفری طولانی شود: یک سال بیش از هزار کیلومتر راه رفتند و بعد خودش ماجرایش را در کتابی نوشت. این سفر فرصتی بود تا با مفهومِ بی‌خانمانی در کشورش نیز آشنا شود. به گفته او «بی‌خانمان‌ها فقط معتادان یا افراد کم‌توان ذهنی نیستند. کارگران فصلی زیادی شغل موقت دارند اما خانه‌ای ندارند، بنابراین در جنگل زندگی می‌کنند و کسی آن‌ها را نمی‌بینند.»
او توضیح می‌دهد که «از دست دادن عزت‌نفس سخت‌ترین وجه بی‌خانمانی است. وقتی عزت نفست را از دست بدهی، کار دشواری است که دوباره شخصیتت را بسازی.» او روزی متوجه این نکته شد که دید زنی با سگی بالای سرش ایستاده است و فریاد می‌زند که باید آن‌جا را ترک کند: «وقتی فهمیدم منظورش من است، عزت نفسم فروپاشید.» این سفر یک‌ساله سرانجام با انتشار کتاب «مسیر نمکی» به پایان رسید، کتابی که هم پرفروش شد و هم نامزد جایزه.

 

4نویسنده زن عربستانی امسال جایزه نجیب محفوظ را به دست آورد. امیمه الخمیس در سال 2010 هم نامزد جایزه بوکر عربی شده بود و از منتقدان اندیشه تکفیری در عربستان است. او این جایزه را بابت نگارش کتاب «مسیر شبانه درناها در شهرهای عقیق» کسب کرده است.
هیئت داوران جایزه نجیب محفوظ درباره اثر برگزیده گفتند: «این رمان با زبانی به غایت شیرین درباره سفر فردی از بغداد به قدس، قاهره و اندلس در دوران حکومت عباسی است و زمان حال را از ورای تاریخ روایت می‌کند.» جایزه نجیب محفوظ که شامل یک مدال یادبود نقره و جایزه نقدی هزار دلاری است هر ساله به بهترین رمان عربی معاصر اعطا می‌شود که به زبان عربی نوشته شده و هنوز به انگلیسی ترجمه نشده باشد. 
الخمیس، برنده امسال این جایزه، قبلا در مطلبی از متون درسی عربستان سعودی به شدت انتقاد کرده بود و نوشته بود: «معلم متن را می‌گیرد و پنهانی آن را قطره قطره در ذهن و عقل دانش‌آموز تزریق کرده، آن‌ها را تحریک می‌کند. او با این کارش شمشیرهای کینه و دشمنی را در ذهن آن‌ها تیز می‌کند. و سپس ناگهان با صحنه‌هایی مواجه می‌شویم که نمیدانیم ریشه در کجا دارد و از کجا پیدا شده است.»
او سپس پرسیده بود: «چه اتفاقی افتاده که فرزندان ما به بمب‌هایی از کینه تبدیل شده‌اند و این گونه گرفتار فتنه و تکفیر شده و مرتکب خشونت و کشتار می‌شوند؟ چگونه این فرزندان از آغوش مادران و کلاس‌های درس ربوده شده و در راه جهنم قرار می‌گیرند و مغز آنها شستشو داده می‌شود؟ من گمان نمی‌کنم توضیحی برای این اتفاقات داشته باشم... اما شاید بتوان در متون درسی ما پاسخی برای این پرسش‌ها یافت!»

 

5یک جایزه ادبی دیگر در آمریکا جنجال آفرید. این بار شاعر جوان آمریکایی با سرقت ادبی از چندین شاعر نامزد جایزه پوشکارت شد. ماجرا وقتی لو رفت که ریچل مک‌کیبنز در توییتی بامزه نوشت: «شعری که از سروده‌های من سرقت شده است نامزد جایزه پوشکارت شد. امیدوارم ما جایزه را ببریم!» خیلی زود مشخص شد که شاعر جوان از چند شاعر دیگر نیز سرقت کرده است، و جالب آن‌که یکی از سطرهای سرقتی را روی ساعد خود خال‌کوبی کرده بود و عکسی نیز از آن در شبکه‌های اجتماعی منتشر کرده بود! با لو رفتن ماجرا او هم تصویر را حذف کرد و هم حساب خود را.
آثار این شاعر آمریکایی که ایلی اوتول نام دارد، اکنون از روی سایت‌های اینترنتی برداشته شد. اوتول به خاطر شعر «تفنگ فلزی» نامزد دریافت جایزه پوشکارت بود. در همین حال، اوتول گفت: «شخصا به عنوان نویسنده، اهمیت واژگان نوشته شده، خلاقیت و مالکیت شعر و نثر را درک می‌کنم. به همین دلیل، از ریچل مک کیبینز عذرخواهی کردم تا وی بداند که تا چه حد از قرض گرفتن سطرهایی از شعر وی متاسفم. این یک اشتباه بود و درس‌های زیادی از آن آموختم.» 
این شاعر در ایمیلی از مک کیبینز پوزش خواسته بود و کار خود را اشتباه نامیده بود. اما مک‌کیبنز تقاضایش را نپذیرفت و با شرحی از مشکلات خود بخصوص در کودکی توضیح داد: «این شعرها برآمده از رنج‌های من در زندگی است، نه کلماتی توخالی. این شعر از بهترین مجموعه من سرقت شده است که حاصل عمر شاعریم است.» ناشر اوتول هم با صدور بیانیه‌ای اعلام کرد که انتشار اولین مجموعه از اشعار وی را لغو کرده است.

 

مطالب این هفته، از نوشته‌های هفته گذشته خبرگزاری‌های ایبنا، فارس، ایرنا، حوزه، اکتوالیته، گاردین و با همکاری گروه ترجمه شهرستان ادب گردآوری شده است.


کانال شهرستان ادب در پیام رسان ایتا کانال بله شهرستان ادب کانال تلگرام شهرستان ادب
تصاویر پیوست
  • در اخبار نبشته‌است... | شماره دوازدهم
  • در اخبار نبشته‌است... | شماره دوازدهم
  • در اخبار نبشته‌است... | شماره دوازدهم
  • در اخبار نبشته‌است... | شماره دوازدهم
  • در اخبار نبشته‌است... | شماره دوازدهم
  • در اخبار نبشته‌است... | شماره دوازدهم
  • در اخبار نبشته‌است... | شماره دوازدهم
  • در اخبار نبشته‌است... | شماره دوازدهم
  • در اخبار نبشته‌است... | شماره دوازدهم
  • در اخبار نبشته‌است... | شماره دوازدهم
  • در اخبار نبشته‌است... | شماره دوازدهم
امتیاز دهید:
نظرات

Website

تصویر امنیتی
کد امنیتی را وارد نمایید:

در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.