شهرستان ادب به نقل از روزنامۀ وطن امروز: مسائل مربوط به محیط زیست همواره یکی از دغدغههای اصلی این چند سالۀ مردم و برخی از مسئولین بوده است. مسائلی مانند وضعیت آب و هوای جنوب ایران و وضعیت هوای تهران از مسائل مهم اجتماعی و سیاسی کشور بوده.؛ اما به نظر میرسد ادبیات ما در این حوزه از غافله عقب مانده است. درواقع ما کمتر اثری را میبینیم که به مسئلۀ محیط زیست بپردازد. در همین راستا کتاب «ویلای کاکاییها» از اولین آثاری است که بهطوراخص به این مسئله پرداخته است.
این اثر شامل ده داستان کوتاه مستقل است که توسط نویسندگان مختلف نوشته شده. درواقع از نویسندگان مختلف جوان تا کسانی که آثار منتشر شدۀ مختلفی - اعم از رمان و مجموعه داستان کوتاه مستقل دارند - در این مجموعه دیده میشود.
بهطورمثال داستان نفرین قنات حاج میرزا میر، نوشتۀ مهدی کفاش در این مجموعه وجود دارد. مهدی کفاش از نویسندگان نامآشنایی است که در حوزۀ رمان و داستان کوتاه آثاری دارد. در این حالت داستانهای مجموعه از نظر فرمی با یکدیگر تفاوت قابل ملاحظهای دارند. درواقع مفهوم همگی داستانها به نوعی محیط زیست است؛ اما بیان هریک به گونهای مجزاست.
البته باید به این نکته اشاره کرد که این تفاوت در فرم از کیفیت آثار نکاهیده و هرکدام به نوعی دارای ارزشهای خاص خود هستند. چند داستان را از بقیه آثار جدا کرده و بهصورتمجزا به آنها اشاره خواهم کرد. برای مثال داستان نفرین قنات حاج میرزامیر، سعی دارد از بهانهای ساده برای بیان قصۀ خود استفاده کند. درواقع کل روایت در سطح اول برای بیان داستان ساخته شده و بعد به مباحثی زیست محیطی میپردازد. این که در مجموعهای سفارشی این نکته مورد توجه قرار بگیرد، از نکات مهم در نوشتن داستانهای خوب است.
یا در داستان ماه خواهر ندارد، نوشتۀ مرتضی فرجی؛ نویسنده با تمهیدی ساده و با نقل قول از زبان برادرزادۀ شخصیت اصلی، روایت را پیش میبرد. نویسنده اطلاعات خوبی از فضا و جغرافیای داستان در حجمی محدود به ما میدهد؛ به گونهای که میتوان تکتک لحظات داستان را حس و لمس کرد. از طرفی دیگر با تکیه بر نقلقولهای راوی نمیتوان بهصراحت گفت که تمام اطلاعاتی که او در اختیار ما قرار میدهد، دقیق و درست است و هوشمندانه سعی شده روایتی جذاب و تا حدودی پلیسی از حادثهای که رخ داده بسازد.
در داستان من درنای سیبری را خوردهام نیز، نویسنده کوشیده در جغرافیایی جدید داستان خود را روایت کند. در عین حال روایت از زبان فردی که کودکیاش را سپری کرده است، باعث شده بیان این خاطره لحن و زبان صمیمی پیدا کند و بتوان با آن بهراحتی ارتباط برقرار کرد.
به نظر میرسد در انتخاب داستانها، محمدرضا بایرامی کوشیده جغرافیای وسیعی را مد نظر قرار دهد. جغرافیایی که تا حدودی بخش زیادی از ایران را دربربگیرد؛ از شمال گرفته تا جنوب ایران. نکتۀ دیگری که در مجموعه مورد توجه قرار گرفته است و پیشتر به آن اشاره شد، زبان کارشده و محکم داستانهاست. اکثر داستانهای مجموعه از نظر زبانی کارهای خوب و در سطح استانداردی هستند و مشکلات نثری و زبانی ندارند.
اکثر داستانهای مجموعه واقعگرا هستند.؛ اما در همین داستانها کوشیده شده اگر رسم و رسومی و یا رویکرد خاصی در اقلیم ایران زمین نسبت به مسئلهای وجود داشته باشد، مورد توجه قرار بگیرد. این مسئله در زبان هم به وجود آمده است، بهخصوص در داستان نخلها ایستاده میمیرند، نوشتۀ ناهید قادری. در این داستان مسئلۀ آلودگی در جنوب ایران بهخوبی تصویر شده است.
با تمامی ویژگیهایی که ذکر شد، به نظر میرسد مجموعهداستان ویلای کاکاییها اثری درخور و قدمی مثبت در راستای نگاه ادبیات به مفهوم و مسئلۀ محیط زیست باشد. مسئلهای که این روزها یکی از مهمترین دغدغهها و مشکلات مردم ما را تشکیل میدهد. امری که بهواقع از نان شب نیز واجبتر است.
همراستایی ادبیات با مباحث روز کشور میتواند باعث شود که مخاطبین ایرانی بتوانند آثاری را بخوانند که دغدغۀ روز آنها نیز هست. نه صرفاً بیان برخی مباحث تکراری و روزمرۀ آنان. از این منظر میتوان به گروه انتخاب و دستاندرکاران مجموعه خداقوت گفت.