یادی و غزلی از حکیم سنایی
08 تیر 1392 |
03:46
پدر و پیر و پیشوای شعر پارسی سنایی ست. خاقانی بزرگ، با همه ی عظمت و نخوتش، و مولوی عزیز با همه ی فروتنی و عزتش خود را وامدار و نشسته در سایه سار سنایی معرفی می کنند.
یادداشتی از سید حسن مبارز
08 تیر 1392 |
02:54
قرار نیست طوری بنویسم که او نبوده است، یا آنگونه که خودم دوست دارم.
مقدمۀ عمادالدین شیخالحکمایی بر کتاب «شش دفتر»
06 تیر 1392 |
12:36
شعرهای بومی محسن برای من نمونۀ کامل شعر است. ایناشعار، هم تسلّط کامل او بر گویش، امثال و فرهنگ کازرونی را نشان میدهد و هم مضامین نو و تصویرهای بدیع شاعرانه دارد
شعری از محمدعلی شاکری یکتا، به یاد محسن پزشکیان و نازنینش
06 تیر 1392 |
12:33
و باغ، دسته گلی / که بر مزار شهیدان عشق میپژمرد / ز قلههای سربی و سرد سحرگهان، دیدم / که اشک میآمد / به سرسلامتی باغ مرده دل من
مقدمۀ سیدعلی میرافضلی بر کتاب «شش دفتر»
06 تیر 1392 |
12:21
نارضایتی از وضعیت موجود و چشمانتظار آیندة مطلوب موعود بودن از مضامین اصلی شعرهای پزشکیان است، آنچنان كه در اشعار اغلب شاعران متعهد آن روزگار اين مولفه به چشم مي خورد.
یادداشت شفاهی دکتر محمدرضا ترکی دربارۀ محسن پزشکیان
06 تیر 1392 |
11:45
من در شعر مرحوم پزشکیان، سلامت روانی شعر قیصر امینپور را میبینم. حماسۀ شعر مرحوم نصرالله مردانی را میبینم. روح انقلابی و در عین حال پر از صمیمیت خاص سلمان هراتی را میبینم.
محسن پزشکيان به روايت دوست و همکلاسياش محمدعلی شاکری یکتا
06 تیر 1392 |
11:43
زمستان 52 براي همه، فضايي ابرآلود و تيره بود. اعدام گلسرخي و دانشيان در بهمن آن سال، سنگين و ناباورانه بود. استعاره گل سرخ کم کم در شعر آن روزگار به نمادي سياسي تبديل ميشد.
خاطرۀ محمدعلی اینانلو از محسن پزشکیان
04 تیر 1392 |
20:33
محمد شاکري رو به من نشسته بود و با دقت گوش ميداد، ميدانستيم که شاعر است، اما نميدانستيم که شاعر چه جور چيزي است! زمزمه آرام ادامه داشت، دلنشين و ژرف، خارج از دنياي شلوغ ما: