غزلی از علی داودی تقدیم به علیمحمد مؤدب
20 اسفند 1391 |
14:59
برقص روح عرقریز بیشههای جنون / بچرخ از نفس افتادهاند توفانها / میان ابری این روزهای تنهایی / بیار شاخهای از آفتابگردانها
جایزه کتاب سال و تقدیری شایسته از شعر آیینی
20 اسفند 1391 |
12:37
در این شرایط ناهمگون که در مقایسه تهران با شهرهای دیگر وجود دارد و 90 درصد و بلکه بیشتر از این مقدار از امکانات فرهنگی در تهران توزیع میشود و 10 درصد بقیه متعلق به سایر استانها است، درخشش و جلوه یکی از شاعران آیینیسرا مثل آقای برقعی و منتخب شدن او...
یادی از غلامحسن مؤدب، پدر دو شهید که به رحمت خدا پیوست
19 اسفند 1391 |
19:48
پیر مرد چشمان آتشین روستاییاش را در چشمان به زانو درآمدۀ شهریات میدوزد و با حسرتی که از میانشان زبانه میکشد، دستش را نزدیک گردنش میبرد و آهسته میگوید کاش یک بند انگشت پایینتر خورده بود! و تو باید با لبخند بلاتکلیفی که نمیدانی از کجا آوردهای...
معرفی کتاب «شرحه شرحه است صدا در باد» از علی معلم دامغانی
19 اسفند 1391 |
16:21
زبان سخته و نظام واژگان استوار و کلام مطنطن معلم در مثنویهایش، هرگز موجب نشد که تجربیات او در زمینۀ ترانه، به طبع آزمایی و تفنن منجر شود.
قصیدهای که قزوه بعد از مرخصی از بیمارستان سرود
18 اسفند 1391 |
21:11
خسته ام از دست این تکرارهای بی فروغ/روز و شب در هرزگی ها می دهد جولان نفس/نرخ جان بالا و پایین شد در این سودای جسم/ازکجا چوب حراجی خورد و شد ارزان نفس/ غیرت خود را کجا این روزها گم کرده ایم/باید این شبها گدایی کرد از مردان نفس
یک مثنوی از احمد عزیزی در پنجمین سالگرد آرمیدنش بر بستر بیماری
18 اسفند 1391 |
10:51
وه چه سرد و سوت و کور آمد بهار / از زمستان هاي دو رآمد بهار / آه آه اي بلبل گم کرده راه / خون منه در چشم من از بغض آه
سه شعر نیمایی از محمدمهدی سیار
18 اسفند 1391 |
10:25
بنگر چه كردهاي! / اي شوخ و شنگ! اي تر و تازه! / باران ناگهان! / هر چاله چولهاي / آيينهاي شده ست پر از ابر و آسمان
داستان کوتاهی از هانریش بل
17 اسفند 1391 |
15:16
خوشبختانه ما اکنون به کلانتري رسيده بوديم. در همين لحظه صداي آژيرها بلند شد و مژده داد که در لحظات بعد هزاران هزار شهروند به خيابانها خواهند ريخت، هزاران هزار آدم با چهرههایی که در آنها ...