موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب
Menu
چند سعر از پیمان طالبی تقدیم به شهید احمدی روشن
گزارشی از متن و حاشیه دیدار رهبر معظم انقلاب با خانواده شهید مصطفی احمدی روشن
راه مجاهدت باز است... گزارشی از متن و حاشیه دیدار رهبر معظم انقلاب با خانواده شهید مصطفی احمدی روشن مهدی قزلی سرم را تكیه داده بودم به شیشه‌ی ماشینی كه از لابه‌لای اتومبیل‌های توی خیابان به سرعت می‌رفت تا به موقع برسیم خانه‌ی مصطفی؛ به موقع یعنی...
شعری از علی رضا قزوه به شهیدان علمی کشور
به شهید مصطفی احمدی روشن ، شهید شهریاری ، شهید علی محمدی و دیگر شهدای علمی شب رفتنی است و راه ما روشن آیینه ی مهر و ماه ما روشن تردید مکن که آفتاب این جاست عباس و شریعه و عطش با ماست از حرمله ها مترس آب ای...

ترانه ای از سعید بیابانکی

05 شهریور 1391 | 15:50
ترانه ای از سعید بیابانکی
شعر  مهدی جهاندار با تضمین غزلی از میلاد عرفان پور، برای شهید احمدی روشن
شعر مهدی جهاندار با تضمین غزلی از میلاد عرفان پور تا چراغی در میان این شبستان روشن است تا تنور نان گرم مرد چوپان روشن است شک نکن قصد پلنگ تیز دندان روشن است " امشب از داغی دوباره چشم تهران روشن است یوسفی رفته است آری وضع کنعان روشن است" تش...
ای بهار آشنایان ،ای سرود همصدایان نام تو آرامش دل، یاد تو آسایش جان مرز اشراق و شهودی، مطلع صبح یقینی سرزمین آفتابی، خطه ایران زمینی مشرق شور و شکفتن، سرزمین عشق و عرفان جان هستی را تویی دل، جسم هستی را تویی جان آسمان مهربانی، سقف و...
« سوگند » نوشتم اسمتو رو آینه ی دل نوشتم اسمتو رو موج و ساحل تو رو با لهجه ی بارون سرودم تو رو با هق هق مجنون سرودم صدات سمفونی ترانه ها بود نگات نت دل انگیز خدا بود نفسهات شمه ای از کربلا داشت لبات زخم هزاران ماجر...
تو را به خاطر دانستن، تو را به خاطر ما کشتند تو را گروه خدانشناس، به قصد جان خدا کشتند تو ذهن روشن ما بودی، پر از تلالوء آینده برای آنکه نیندیشی ، جنود جهل تو را کشتند تو ذهن مردم ما، آری، تو جان مردم ما بودی به کشتنت نه تو ...

غزلی از مریم خجسته

05 شهریور 1391 | 15:39
باید غزل پراند در آن آسمان که تو... یا بال زد به سمت همان کهکشان که تو.. هر چند واژه نیست برای سرودنت هر چند نیست شیوه ای از آن زبان که تو... بال تو را به دست تو بستند تیر ها وقتی کشیده اند به سمتت کمان که تو... ما ایستاده ایم و به خون فک...

ترانه ای از حمید درویشی

05 شهریور 1391 | 15:36
رفتی و حلقه زده غم تو چشمای همه می شه اسمتو شنید تو سکوت و همهمه کی سوزونده شاخه ی سبزتو بهار من! کی شیکسته بالتو توی اوج پر زدن؟ چی می گفتی به خدا تو با دستای قنوت؟ که شهید حق شدی، رسیدی به آرزوت افتخار همه ای شهریار شهرمون! را...
صفحه 829 از 848ابتدا   826  827  828  [829]  830  انتها
هیات تحریریه شهرستان ادب

 

نیلوفر بختیاری

عضو هیئت تحریریه سایت شهرستان ادب