شهرستان ادب: امروز هشتم مهرماه، سالروز بزرگداشت شاعر و عارف امی قرن هفتم جلالالدین محمد بلخی مشهور به مولوی است. با همین مناسبت در ادامه یادداشتی میخوانید از شاعر جوان خانم «نیلوفر بختیاری»:
ما شعرهای مولوی را دوست داریم
ما انسانهای جهان معاصریم. جهانی گریزان از رنگ و بوی سنتها٬ با مختصاتی کاملا مدرن، جهانی در حال گذر و بیتوجه٬ که گاه تاب و طاقت تورق یک روزنامه را هم ندارد. ما در عصری عجول و پر شتاب به دنیا آمدیم و ادبیات چنین عصری نیز جدای از این جهانبینی نیست. امروز عصر داستان کوتاه است. عصر دوبیتی و رباعی و تکبیتی. عصر هایکو و موج نو. عصری که قصیده را توقیف کرده و در حال سانسور تعداد بیتهای غزل است! عصر ما عصر غزلهای چهار٬ پنجبیتی ست و مثنویسراهایش انگشتشمارند. اما همهمان دوستدار شعر گذشتگانیم! ما شعرهای مولوی را دوست داریم. برایش وبلاگ میسازیم. صفحه میزنیم و لایک میکنیم. تک بیتهایش را با بکگراندهای زیبا طراحی میکنیم و در صفحههای مجازیمان میگذاریم تا در کنار شعر معاصرمان -که حسابی در این فضا جا باز کرده- شعر کلاسیک را نیز داشته باشیم! گاه نیز به اشتباه شعر شاعری معاصر را به جای مولوی در صفحههای مجازی انتشار میدهیم! تقصیر ما که نیست! فرصت نداریم سراغ دیوان شاعر برویم و متن شعر مورد نظرمان را تایپ کنیم!
اینها گفتههای آدمهای عصر ماست. بله٬ امروز فضای مجازی این امکان را ایجاد کرده که هروقت هر فرد٬ بیتی سرود به راحتی اقدام به انتشار آن در فضای مجازی بنماید و پای آن نیز نام خود را به حکم شاعر بودن ثبت کند! در همین فضا، بیت صحیح یا ناصحیح شاعری چون مولوی نیز انتشار داده میشود و به دلیل سرعت انتشار٬ تا به خود بیاییم مطلبی اشتباه٬ میان عدۀ کثیری جا افتاده و با غفلت اکثریت مخاطبان نیز مواجه شده است.
اما در کنار این فضای نابرابر و ناسپاس، در کتابخانههای ما مثنوی معنوی و غزلیات شمس و فیه ما فیه و ... خاک میخورند. مثنویای که قالبش را سنتی میدانیم و طبع نوگرایمان سرودن شبه آن را کمتر بر میتابد٬ اما نمیدانیم که چقدر از آن عقب هستیم، و در ورای این قالب کهن از چه نوباوههای دلپذیری غافل بودهایم.
مولوی برای انسان امروز آموزههای روشنی دارد. آموزه هایی که کمی صبر و طاقت دانشآموزان و شاعران ادب پارسی را میطلبد. با اینکه در دنیای شعر معاصر٬ به دلیل پیشرفت تکنولوژی٬ شتابزدگی بیسابقهای را شاهد هستیم٬ اما میتوان برای پیشگیری وضعیت حاضر تلاش کرد و با کمی دقت٬ و پرهیز از نگاههای سطحی و سهلانگارانه طرحی نو درانداخت. اولین قدم در این راه٬ رویآوردن به مطالعۀ سنتی ( کتابخانهای) و عدم اعتماد به منابع اینترنتی است. درست است که برخی آسیبهای شعر امروز پیکرۀ ادبیات ما را آزرده است٬ اما هنوز میتوانیم برای پیشگیری از آسیبهای بیشتر٬ راهی بگشائیم.
ما هنوز هم میتوانیم در رواق سکوت سنتهایمان بنشینیم و مثنوی معنوی را ورق بزنیم اگر ایمان بیاوریم که دانشجو و دانش آموز مکتب مولوی ( یا هر شاعر نامی دیگری) برای رسیدن به خانۀ آخر عجلهای ندارد. چرا که گفتۀ استاد خود را آویزۀ گوش کرده است که:
نام الزامی می باشد
ایمیل الزامی می باشد آدرس ایمیل نامعتبر می باشد
Website
درج نظر الزامی می باشد
من را از نظرات بعدی از طریق ایمیل آگاه بساز