1 حتماً شما هم شنیدهاید که میگویند آثار ابنسینا سالها در مجامع علمی اروپایی تدریس میشد. احتمالاً از بس شایعات دروغین شنیدهاید تصور میکنید که این نیز شایعهای از همان قماش باشد. اما حقیقت آنکه کتاب «قانون در طب» نوشته ابوعلیسینا، پزشک ایرانی، که دانشنامهای در پزشکی و از بزرگترین آثار در تاریخ این رشته محسوب میشد، به مدت هفتصد سال کتاب مرجع به شمار میرفت و از قضا، پس ازاختراع دستگاه چاپ، این کتاب، از جمله نخستین آثاری بود که همراه با کتاب مقدس به چاپ رسید. هفته گذشته، نسخهای دستنویس از این کتاب، در ایرلند کشف شد که باعث شد بار دیگر نام این پزشک نابغه بر سر زبانها بیفتد. کتاب کشفشده نسخهای است از قانون که در قرن پانزدهم میلادی، یعنی پانصد سال پس از نگارش کتاب، به زبان ایرلندی ترجمه شده است. این اثر ارزشمند نزد یکی از خانوادههای اشرافی ایرلند بود و آنان از پادرگ ماچن برای شناسایی کتاب کمک خواستند. این استاد متخصص قرون وسطی میگوید: «وقتی کتاب را دیدم، بلافاصله متوجه اهمیت آن شدم. من قبلا بارها به ارجاعات متعدد در متون پزشکی قرون وسطی به آثار ابنسینا برخورده بودم اما حالا معلوم شده است که کتاب "قانون" در آن زمان به زبان ایرلندی نیز ترجمه شده بود، نکتهای که تا به امروز نمیدانستیم.» گفتنی است زبان ایرلندی در شمال اروپا، تا مدتها زبان علمی آن منطقه بود، درست شبیه زبان لاتین در دیگر نقاط اروپا. با حمله بریتانیاییها به ایرلند، این زبان جایگاه خود را از دست داد و برتانیاییها بسیاری از آثار به این زبان را از بین بردند. خوشبختانه گویا بخشهایی از کتاب ابنسینا از گزند آنان درامان مانده است! حالا این کتاب بر روی اینترنت قرار گرفته شده است تا متخصصان و نیز علاقمندان بتوانند آن را بررسی و مطالعه کنند. 2 تابستانی که گذشت، سیاستهای ضدانسانی ترامپ نقطه عطفی داشت که هنوز نیز در رسانهها دربارهاش بحث میشود: دولت آمریکا هزاران کودک مهاجر را از والدینشان جدا کرد، برخی را در مکانهای متفاوتی به زندان انداخت و حتی برخی پدر و مادر خود را گم کردند. از این ماجرا، اخبار تلخی در آن زمان منتشر شد و بسیاری از فعالان اجتماعی و روزنامهنگاران به آن پرداختند. حالا یک نویسنده مکزیکی کتابی درباره مشقتهای این کودکان بیگناه نوشته است و منتشر کرده است که با استقبال خوبی نیز رو به رو شده است. «آرشیو کودکان گمشده» نام رمان والریا لوییزلی است که از رنجهای کودکانی میگوید که بخصوص از مرز کشور همین نویسنده یعنی مکزیک راهی ایالات متحده میشوند. گاه با خطر مرگ رو به رو میشوند و گاه از والدین مراقب جدا میافتند. ماجرای کتاب درباره زوجی امروزی است که چنین ماجرایی را از سر میگذراند و در عین حال، نویسنده به زندگی بومیهای آپاچی نقبی میزند که آخرین گروه سرخپوستی بودند که در قرن نوزدهم تسلیم سربازان آمریکایی شدند. خانم لوییزلی در مصاحبهای در هفته گذشته گفته است: «من از تابستان مدتها به شصت هزار کودکی میاندیشیدم که در مرز منتظر اجازه پیوستن به خانوادههای خود بودند. به همین منظور و برای کسب اطلاعات، داوطلبانه رفتم و در دادگاههای این کودکان به عنوان مترجم مشغول خدمت شدم. من تمامی این ماجراها را در رمانم جا دادم. «آرشیو کودکان گمشده» این پرسش را طرح میکند: چگونه و چه زمانی ما باید مبارزه کنیم تا خشونت سیاسی را بالاخره جایی ثبت و مکتوب کنیم.» 3 در هفته گذشته، دو نویسنده و محقق ادبیات فارسی این جهان خاکی را ترک گفتند: محمدجعفر مصفا، مولویشناس و احمد ابومحبوب، پژوهشگر ادبی. احمد ابومحبوب متولد ۱۳۳۵ در تهران، پژوهشگر و استاد دانشگاه بود. او که تا مقطع دکترا در رشته ادبیات فارسی تحصیل کرده بود، مدتها در دانشگاههای تهران به دانشجویان ادبیات درس میداد. یکی از شاگردان این استاد ادبیات در مصاحبهای گفته است: «آخرینبار دیماه امسال او را در دانشگاه دیدم، سایه مرگ بر چهرهاش نشسته بود و نگران حالش بودم. اما به خاطر تحریم و نبود دارو نتوانستند دارو داشته باشند و چه حیف که به خاطر تحریم، این استاد بزرگ را از دست دادیم.» از آثار او به این کتابها میتوان اشاره کرد: «دیوان رباعیات اوحدالدین کرمانی»، «ساخت زبان فارسی»، «کالبدشناسی نثر»، «عروض و قافیه و نقد ادبی»، «یک حبه قند فارسی (در ده جلد)». محمدجعفر مصفا نویسنده، مترجم و مولویشناس متولد ۱۳۱۲ در شهر خمین بود که کتابها و مقالات زیادی در رابطه با خودشناسی و انسانشناسی نوشته است. از جمله آثار او میتوان به کتابهای «تفکر زائد»، «آگاهی»، و «با پیر بلخ» درباره مثنوی معنوی مولانا اشاره کرد. مصفا در کتاب اخیر مینویسد: «مثنوی ما را با شرح رنجهای خویش در یاس و نومیدی رها نمیکند، با صدها اشاره و تمثیل نوید میدهد که میتوان ترک غربت کرد و به نیستان اصیل خویش بازگشت.» 4 بالاخره پس از سالها انتظار، خانواده گابریل گارسیا مارکز رضایت دادند تا مجموعهای تلویزیونی بر اساس «صد سال تنهایی» رمان مشهور و محبوب این نویسنده بزرگ ساخته شود. فرزندان نویسنده کلمبیایی، امتیاز ساخت این مجموعه را به شرکت نتفلیکس فروختهاند که از غولهای ساخت فیلم و سریال است. این مجموعه به زبان اسپانیایی تولید و در کلمبیا تصویربرداری میشود. «رودریگو گارسیا» و «گونزالو گارسیا» پسران «گابریل گارسیا» به عنوان تهیهکنندگان اجرایی در این پروژه حضور خواهند داشت. پیش از این هیچ اثر سینمایی یا تلویزیونی از کتاب «صدسال تنهایی» ساخته نشده است. یکی از پسران مارکز درباره این اقتباس میگوید: «برای دهههای متوالی پدرمان علاقهای به فروش حق ساخت فیلم از کتاب «صدسال تنهایی» نداشت چون معتقد بود که ساخت این کتاب در قالب یک فیلم سینمایی که زمان کوتاهی دارد ناممکن است. ساخت این فیلم به هر زبانی به جز اسپانیایی نیز از نظر پدرم حق مطلب را به جا نخواهد آورد. اما اکنون شرایط تغییر کرده است: ما در عصر طلایی ساخت سریالها قرار داریم، استعدادهای چشمگیری در عرصه نویسندگی و کارگردانی بروز یافته است و مخاطبان سراسر دنیا از برنامههای ساخته شده به زبانهایی غیر از انگلیسی نیز استقبال میکنند. بنابراین بهترین زمان برای ساخت سریالی با اقتباس از این کتاب فراهم شده است.» بسیاری از آثار مارکز پیش از این به فیلم سینمایی درآمده بودند که شاید از جمله مشهورترین آنها «عشق سالهای وبا» با بازی خاویر باردم باشد که سال 2007 به نمایش درآمد اما نه فروش موفقی داشت و نه منتقدان از آن استقبال کردند. باید دید مجموعه تلویزیونی «صد سال تنهایی» چه سرنوشتی خواهد داشت، هرچند در سالهای اخیر، بسیاری از مجموعههای اسپانیاییزبان ساخت نتفلیکس با استقبال مخاطبان مواجه شده بودند. 5 هجدهمین دوره جایزه شهید حبیب غنیپور هم مثل سالهای گذشته در فضایی صمیمی برگزار شد و به پایان رسید. این جایزه که به همت امیرحسین فردی، به یاد نویسنده شهید 22 ساله حبیبغنیپور بر پا شده است، از شهرستان ادب نیز اثری را شایسته تقدیر دانست: رمان «ابدی» نوشته مهدی صفری. فاطمه دهقان دیگر برنده امسال این جایزه، و فاطمه نفری در کنار عباس قدیرمحسنی شایسته تقدیر شناخته شدهاند. احمد اکبرپور نویسنده ادبیات کودک هم امسال با رمان «من مترسکم ولی میترسم» برنده جایزه بخش کودک شهید غنیپور شده است. او میگوید: «حالا که مخاطب به رمان کودک تمایل پیدا کرده، باید خوراک خوب رمان ایرانی به او بدهیم.» اکبرپور که از مدرسان مدرسه رمان شهرستان ادب نیز هست، جایزه غنیپور را بابت جو حرفهای و در عین حال دوستانهاش میستاید: «نه حالا که جایزه گرفتهام بلکه همیشه این را اعتقاد داشتهام که جایزه شهید غنیپور روال حرفهای و خوبی دارد، از این نظر که اسم داوران حتی چند ماه قبل از اعلام جایزه اعلام میشود. جایزه در یک محیط خیلی مردمی برگزار میشود. من آن را یک جایزه سالم و خوب میدانم. خیلی از دوستان ما هم این جایزه را گرفتهاند و من فکر میکنم که جایزه خوشنامی است.» آیدا مرادی آهنی، که با «شهرهای گمشده» برنده امسال این جایزه شده است، هم گفته است: «گرفتن جایزه غنیپور برای من به خاطر فضای گرم و صمیمیای که دارد، افتخار است. نویسنده خاطرجمع است که جایزهاش را از یک ارگان صمیمی و از طرف آدمهای حرفهای میگیرد. برندگان این جایزه در طول این سالها افراد فوقالعاده، حرفهای و شناختهشدهای بودند و هستند؛ برای همین گرفتن این جایزه برای من افتخار است.» مطالب این هفته، از نوشتههای هفته گذشته ایسنا، مهر، گاردین، پیبیاس، نیویورکتایمز و با همکاری گروه ترجمه شهرستان ادب گردآوری شده است.
نام الزامی می باشد
ایمیل الزامی می باشد آدرس ایمیل نامعتبر می باشد
Website
درج نظر الزامی می باشد
من را از نظرات بعدی از طریق ایمیل آگاه بساز