بيا پرندۀ دريايي كه تا سپيده نميپايم
پرندهٔ دریایی | غزلی از زندهیاد حسین جلالپور
11 فروردین 1398
04:31 |
0 نظر
|
امتیاز:
5 با 5 رای
شهرستان ادب: ستون شعر سایت شهرستان ادب را با غزلی از زندهیاد «حسین جلالپور» که روز گذشته ما را برای همیشه تنها گذاشت بهروز میکنیم:
بيا پرندۀ دريايي كه تا سپيده نميپايم
اگر چه بال و پرم سنگی، ولي مسافر دريايم
دلم به يمن كبوترها، به مرز عشق رسيد اما
هنوز خواهش يك پرواز، نشسته در رگ پرهايم
اگر در آتش توفانم، دلم به عشق گره خوردهاست
كه بين آتش و خاكستر، هنوز سبز و شكوفايم
تمام وسعت بالم را، به آسمان تو ميبخشم
به سمت با تو گره خوردن به سمت حادثه مي آيم
تو از كرامت باراني و من اگر چه تو ميداني
به زير بارشي از زخمم و تا سپيده نميپايم
نظرات
در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.