در پروندۀ رمضانیه
شعرهای کوتاه رمضانی
02 خرداد 1398
20:11 |
0 نظر
|
امتیاز:
5 با 3 رای
شهرستان ادب: پیش از این در پروندۀ رمضانیه سایت شهرستان ادب، مطلبی تحت عنوان چالش شعر کوتاه با موضوع ماه مبارک رمضان و مناسبتهای این ماه منتشر شد که از شما مخاطبان عزیز شهرستان ادب دعوت کردیم تک بیت، دوبیتی، رباعی و شعر نوی کوتاه خود یا دیگران را (با ذکر نام شاعر) برای ما بنویسید.
این چالش مورد استقبال شما مخاطبان گرامی قرار گرفت. اکنون ضمن تشکر از همراهی شما، در این مطلب، ابیات برگزیده شما را همراه با تکبیتهای دیگری در این مطلب منتشر میکنیم
مرتضی امیری اسفندقه:
روزههایم اگرچه معیوب است
رمضان است و حال من خوب است
ژولیده نیشابوری:
باز ماه رمضان آمد و بر بام فلک
میزند بانگ منادی که گنه کار کجاست
اسماعیل امینی:
ماه خدا به نام حسن خوانش
گسترده از کران به کران خوانش
مینا شیرخان:
رها گشتم از آغوشت خیالم بود آزادم
گرفتی بالهایم را دو چشم تار بخشیدی
شکستم توبه را صدبار و از راه تو برگشتم
ولی تا یاعلی گفتم صد و ده بار بخشیدی
حسن یعقوبی:
یک ماه در آغوش تو ای ماه، چه خوب است
شیرینی این لذت دلخواه چه خوب است
امین نوراللهی:
دیر آمدی به برکه ی ما می روی چه زود
ای ماهِ روشنی دِهِ شبهای پر سجود
سعید امرایی:
رمضان،دخترهمسایه ی ما،کاسه ی آش
بوی نذری شما،نذر و دعای من،کاش...
نذری آوردی و گفتم که قبول است، ولی
نذر کردم که غلامت بشوم گفتی باش
شاهین شیرازی:
در دیگری ندارد رَوَد این گدای مسکین
که همایرحمت امشب شده بال مرغآمین
به جز از "علی" نگیرم شبِ قدر دامنی را
که امیرمومنین بود و نداشت جز غمِدین
بیضائینژاد:
دلی که هر جهت کِشد مرا / نگاه را گره به ماه می زنم/ دری که باز شد به آسمان، که بسته شد جهنمی/ دلم کجا رود/ چرا دلم تو را صدا نمی زند / سزای من جهنم است؟/ دو دست من دعا کنان، به سوی تو رها شود / دلم به هر طرف رود ، به یک طرف دعا کند
حسن لملیکیزاده:
ماه رمضان رفت خریدارم باش
مانند همه تو هم گرفتارم باش
گفتند که ماه را ببینی عید است
ای آینه آماده ی دیدارم باش!
سیدسکندر حسینیبامداد:
نوای ربنّا در گوش هایم تا ابد جاریست
نشاط از گوشهی محراب و ذکر «یاصمد» جاریست
محمدمهدی عبدالهی:
در سفره پربركت اين ماه بيا
با عطر نفس هاى سحرگاه بيا
در حسرت ديدار ولى نعمت عشق
اى اشك؛ كمى با دل من راه بيا
جواد شیخالاسلامی:
آئینهی دیدن است گاهی گریه
اعجاز چکیدن است گاهی گریه
بی بال مرا به آسمانها برده است
اسباب پریدن است گاهی گریه
مرجان اکبرزاد:
آخِر شبِ آخرالزّمان است ، بیا مهدی جان!
این جمعه که آخَر رمضان است ، بیا مهدی جان!
در این رمضان بیا بهارا ، که باغِ هستی...
از هِجرِ تو دائماً خزان است، بیا مهدی جان
نظرات
در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.
چهارشنبه, 24 اردیبهشت,1399