شهرستان ادب: سومین اردوی هفتمین دوره آموزشی شعرجوان انقلاب اسلامی، آفتابگردان ها، دومین روز خود در اردوگاه شهدای هفتم تیر شهر رامسر را سپری می کند. شاعران جوان با حضور اساتید برجسته شعر و ادب فارسی، در دومین روز از اردوی آموزشی خود، دو کلاس آموزشی و دو کارگاه نقد شعر را تجربه کردند. نخستین کلاس آن ها با «در حلقه رندان» با حضور ناصر فیض و سعید بیابانکی از شاعران و طنزپردازان شناخته شده کشور برگزار شد.
راه و رسم سرودن شعر طنز در کلام فیض و بیابانکی سعید بیابانکی در دومین روز از اردوی دوره هفتم آفتابگردانها در رامسر در نشست شعر طنز «در حلقۀ رندان» با بیان اینکه «در حلقۀ رندان» عنوان اولین شب شعر طنز کشور است که با همت مرحوم زرویی نصرآباد در حوزه هنری پایه گذاری شد، اظهار کرد: این جلسه تا امروز ادامه دارد و امشب نیز قرار است در این جلسه در خصوص شعر طنز صحبت کنیم و به سؤالات شما پاسخ دهیم. وی در ادامه در پاسخ به یکی از سؤالات مبنی بر اینکه «برای فضاسازی ذهنی در شعر طنز مطالعه چه کتابهایی را پیشنهاد میکنید؟» توضیح داد: اگر قصد دارید با طنز امروز آشنا شوید، شما را به مطالعۀ کتابهای مرحوم ابوالفضل زرویی نصرآباد توصیه میکنم. کتاب «رفوزه ها» مجموعه شعرهای طنز او است که در قوالب مختلف از جمله رباعی، دوبیتی، سپید نیمایی و... سروده شده است. شاعر کتاب «جامهدران» افزود: علاوه بر اینکه در این کتاب در تمام موضوعها شعر سروده شده و به نوعی دائرالمعارف کوچک منظوم طنز به حساب میآید. بخش عمدهای از این کتاب در سالهای جوانی ایشان در ستون شعر نوی گل آقا چاپ شده است. چنانکه یکی از مدلهای نوشتن و سرودن طنز نقیضه سازی است که طنزپرداز براساس یک اثر جدی موفق که همه با آن خاطره دارند اثرش را میسازد. استاد زرویی در این کتاب خیلی از شعرهای نیمایی مشهور را نقیضه کرده است و اکثر طنزهایش درونمایۀ اجتماعی، سیاسی، اجتماعی و انتقادی دارد. بیابانکی با اشاره به آثار بعدی مرحوم زرویی نصرآباد خاطرنشان کرد: «خاطرات حسنعلی خان مستوفی» عنوان دومین کتاب او است که شامل خاطرات ساختگی پدر آقای زرویی است و در این کتاب به زبان طنز به آن خاطرات پرداخته شده است. کتاب «کلاغه به خونهش نرسید» نیز مجموعه داستانهای طنزی است که مثل داستانهای قدیمی آغاز میشود و موضوعات سیاسی، انتقادی، اجتماعی و... دارد. وی عنوان کرد: کتاب «حدیث قند» مجموعه مقالات پژوهشی استاد زرویی با موضوع طنز است که بسیار خواندنی و مفید است. هم چنین کتاب «تذکرهالمقامات» به نوعی نقیضهای بر تذکرهالاولیا ست که موفق به چاپ نشده است. ناصر فیض در ادامه در پاسخ به سؤال یکی از شاعران جوان مبنی بر اینکه «آیا طنزهای مطبوعات مرجع مناسبی برای طنزپردازان هستند؟»، بیان کرد: طنز مطبوعات برای هیچ چیزی منبع نیست بلکه فقط برای تحلیل تاریخی یک دوره خوب است. مطبوعات هیچ وقت جای مورد اطمینانی نیست. نخستین چیزی که روزنامهها ناگزیرند رعایت کنند، میزان درک مخاطب عام است چراکه میخواهند مخاطبان خود را از دست ندهد. مسئول دفتر طنز حوزه هنری خاطرنشان کرد: در روزنامه قرار نیست مطلبی ماندگار شود و بسیاری از مطالب روزنامه بعد از چند روز تاریخ مصرفش میگذرد. بنابراین برای دانستن طنز روزگار باید تمام آثار طنز را مطالعه کرد و نه فقط مطبوعات را. مخصوصاً مطبوعات امروز که وابسته به جهت گیریهای سیاسی است. وی با اشاره به لزوم مطالعه آثار مهم عرصه طنز ادبیات فارسی، تصریح کرد: چه بسیار شگردهای طنز که در آثار عبید زاکانی وجود دارد و حتی طنزپردازان غربی از آن تقلید کردهاند. هیچ طنزپردازی در روزنامه شگردی استفاده نکرده است مگر اینکه مرحوم دهخدا در روزنامه سور اسرافیل از آن استفاده کرده باشد. پیدا کردن طنز امروز در روزنامه مثل پیدا کردن شعر امروز در فرهنگسراهاست. بیابانکی نیز در این خصوص افزود: محمدعلی علومی کتابی به نام «طنز در عصر پهلوی» منتشر کرده است که همۀ آثار طنز در مطبوعات دوره حکومت پهلوی دوم را غربال کرده و کارهای خوب آن را چاپ کرده است. این کتاب نیز بسیار قابل استفاده است. وی در پاسخ به این سؤال که «در عصر استندآپ کمدی و شوهای تلویزیونی و... شعرهای طنز چه جایگاهی دارند؟» اظهار کرد: در این نوع شوها صرفاً با اتفاقات روز شوخی میکنند و تاریخ مصرف آن طنزها حتی فردای آن روز منقضی میشود. شعر طنز مسلماً جایگاه رفیعتری دارد چنانکه یوسفعلی میرشکاک میگوید «کار طنز نقد تاریخی و کار فکاهه نقد تقویمی است.» این شاعر و منتقد عرصه طنز عنوان کرد: اگر میخواهید آثارتان یک بار مصرف نباشد از طنز تقویمی بپرهیزید. اتفاقات روز به همان روز تعلق دارد و ماندگاری ندارد. نمونه اعلای طنز تاریخی در دیوان حافظ وجود دارد چراکه حافظ از زبان و بلاغت استفاده کرده و با مفاهیمی طنز پردازی کرده است که همیشگی است. این طنزهای رسانهای همیشه بوده و هست و بعضیهایش ماندگار است و بعضیهایش نیز موقتی است. مثل آثار مهران مدیری که مفاهیم عام و کلی دارد و از ماندگاری بیشتری برخوردارند چراکه به مسائل ماندگاری و کلی چون حسادت و غیبت و تملق و... پرداخته است در حالیکه سراغ مسائل سیاسی رفتن باعث موقتی شدن آثار طنز میشود. فیض در پاسخ به سؤال «بیشترین آفتی که در شعر ظنز هست چیست؟» بیان کرد: خیلیها به اشتباه فکر می کنند که شعر طنز کار راحتی است با اینکه در طنز یک توانایی به شاعر اضافه میشود. شاعر طنز در درجه اول باید شاعری باشد که زبان را بلد است و میخواهد شگرد و عنصر دیگری را وارد شعر کند. قرار نیست سطح طنزپردازی پایین بیاید بلکه طنزپرداز شاعری است که توانایی سرودن شعر طنز هم دارد. شاعری که از بدیهیات شعر اطلاع ندارد نباید وارد عرصه طنز شود. خیلیها از سر ناتوانی وارد طنز میشوند و این معضل باعث خلق آثار ضعیف در حوزۀ طنز شده است. وی خاطرنشان کرد: سرایش شعر طنز یک ذره هم نباید شاعر را از درجه شاعری پایین بیاورد بلکه باید به هویت شاعر بیفزاید. شعرهای طنز اجتماعی حافظ خیلیهایش از شعرهای جدی او سطح بالاتری دارند، بنابراین شاعر طنز باید احاطه کاملی به زبان داشته باشد و براساس آن احاطه وارد طنز شود. اگر به این نکته توجه کنیم که توقع دیگران از شعر طنز بیشتر از شعر جدی است، آثاری خلق خواهیم کرد که یک سر و وگردن از اشعار جدی ما بهتر باشد. مسئول دفتر طنز حوزه هنری ادامه داد: طنز را نباید آسان گرفت. شعر طنز نباید لغزش عروضی و زبانی داشته باشد و از نظر فضاسازی و خیال و... نباید در برابر شعر جدی چیزی کم داشته باشد بلکه باید هم تراز با شعر جدی سروده شود. وی در خصوص نقیضه سازی اظهار کرد: به اولین چیزی که باید در شعر نقیضه توجه شود، مشهور بودن اثری است که مورد نقیضه قرار میگیرد. چرا که طنز نقیضه در مقام مقایسه با اثر اصلی پیدا میشود. از طرف دیگر روح اثر مبدأ، باید حفظ شود و باید فرض کرد اگر شاعر شعر اصلی میخواست شعر طنز بگوید چگونه میگفت نه اینکه نقیضه صرفاً در وزن و قافیه با شعر اصلی خود یکسان باشند. فیض تصریح کرد: نقیضه باید همسطح نوشته اصلی باشد و تا پایان اثر باید مطابق اثر اصلی باشد و مخاطب بفهمد که نقیضه پرداز کتاب اصلی را خواندید. هر وقت خواستید نقیضه اثری را بنویسید حداقل ده بار آن را با دقت بخوانید تا روح اثر اصلی را بشناسید. برای مثال شاعری که میخواهد نقیضه شاهنامه را بنویسد باید شاهنامهای به زبان طنز با همان قوت و استواری خلق کند که فردوسی سروده است. در پایان این نشست محمدرضا درخشانی، حسین مصیبی، مرتضی جهانی مقدم، سجاد بوستانی و حمید حمزهنژاد به شعرخوانی طنز پرداختند. ریشههای ساختارشکنی در شعر معاصر فارسی محمدرضا وحیدزاده در دومین روز از اردوی دوره هفتم آفتابگردانها در رامسر در کلاس «ساختارشکنی تا کجا و چگونه؟» با بیان اینکه ساختارشکنی دو معنا دارد اظهار داشت: ساختارشکنی در معنای تخصصی به عنوان یکی از نظریات ادبی و هنری قرن اخیر است که مقطعی از تاریخ نقد و نظریه ادبی را شامل میشود. این دوره از یک منظر در ادامۀ پساساختارگرایی و از منظر دیگر جزء پست مدرنیسم به حساب میآید. این شاعر و منتقد ادبی در ادامه به خوانش چند شعر سپید ازآثار پسامدرنیسم معاصر پرداخت و تصریح کرد: وقتی با این آثار روبرو میشویم معمولاً دو اتفاق می افتد؛ یا مبهوتشان میشویم یا اینکه آنها را مورد تمسخر قرار میدهیم. اما نگاه سومی هم وجود دارد که در رودررو شدن با این گونه اشعار این سؤال را مطرح میکند که چه شد شعر فارسی به این نقطه رسید. وی گفت: در این نگاه سوم، سوالی که میپرسیم این است که چه میشود شاعری که بیست سال است دارد شعر میگوید و کتابهایش به چاپ چندم رسیده و زندگیاش را برای شعر گذاشته، به این گونه شعر سرودن میپردازد؟ چه میشود که این همه وقت میگذارد برای این کار و و بعضی از مردم آنها را مورد استقبال قرار میدهد. این اتفاقات یک شبه نیفتاده است و باید ریشههایی داشته باشد. وحیدزاده با اشاره به اینکه همیشه چیستی شعر سؤال مهم بشر بوده است، تصریح کرد: شعر پدیدۀ رازانگیزی است و هیچ کس نمیداند چه اتفاقی افتاده که یک احساس و اتفاق عجیب در وجود شاعر ایجاد میشود. از گذشته شاعر آدم مهمی بوده و در زمرۀ بزرگان دین و کاهنان به حساب آمده است. این منتقد ادبی عنوان کرد: یونانیها میگفتند که موزها و فرشتگان اخبار شاعرانه را به شاعر میرسانند و عرب جاهلی معتقد بود که شعر واردات اجنه است. به همین دلیل وقتی مضمونی به ذهن دو شاعر میرسید میگفتند توارد رخ داده است. یعنی یک جن یک مضمون را به دو شاعر ورد کرده است. خیلی از فلاسفه هم سعی داشتند که این کلام مخیل را توضیح دهند اما به نظر واحدی نمیرسیدند. وی عنوان کرد: از دوران مدرن که با کانت شروع شد، بشر به خیلی چیزها دست پیدا کرد و با خیلی از ابزارهای جدید کارهایش را پیش میبرد. به همین دلیل زبانشناسان سعی داشتند از بقیۀ پدیدهها با ابزار تجربی رازگشایی کنند و به آنها نگاه تجربی داشته باشند. در این راستا تلاش میکردند شعر نیز را با ابزار تجربی بررسی کنند و از این زمان به بعد نظریههای جدیدی وارد عرصه ادبیات شد. وحیدزاده خاطرنشان کرد: بعضیها منبع خلاقیت را ضمیر ناخودآگاه میدانستند و معتقد بودند با استفاده از خواب و هیپنوتیزم میتوان قوۀ خلاقیت را فعال کرد. همزمان با طرح این بحثها نظریات سوسور نیز مطرح میشود. او زبانشناس است و تا پیش از او زبان را به صورت کلمه محوری بررسی میکردند. یعنی به ریشۀ کلمات میپرداختند. اما او درصد برآمد تا زبان شناسی را علمی کند و بعد از او در دیگر علوم انسانی اتفاق تازهای رخ داد. شاعر کتاب «پیشواز» با بیان اینکه سوسور مدعی بود که میتوان زبان را با روش تجربی بررسی کرد، گفت: او درباره زبان چند نظریه مهم را مطرح میکند که از جمله آن نظریۀ «محور جانشینی و هم نشینی» است. براساس این نظریه هر کلمهای در ساخت جمله با کلمات قبل و بعد خود ارتباط دارد که به این ارتباط، هم نشینی میگویند. از سوی دیگر این کلمات با کلمات غائب دیگری نیز ارتباط دارد که به آن محور جانشینی می گویند. از سوی دیگر با انتخاب هر کلمه دایرۀ انتخاب کلمات محدودتر میشود. وحیدزاده تصریح کرد: بعد از سوسور، لویی اشتروش هم از این نظریه بهره برد و به جای کلمهها، قصهها و اساطیر را ساختاربندی و برای هر یک پیوندهایی ایجاد کرد. از این مرحله به بعد نظریههای ادبی زیربنای زبان شناختی پیدا میکنند. با توضیح زبان پیش میروند و زبان شناسان پیچیدگیهای آن را بیشتر میشناسند. پیشنهادات سوسور تأثیر شگرفی در نظریههای بعد از خود نیز گذاشت به طوری که براساس این نظریه سنتشکنیهای شاعران در زبان را توضیح میدهند. وی با اشاره به اینکه از آن زمان به بعد با پیچیده شدن یافتههای حوزۀ نقد، نقد ادبی از خلاقیت ادبی پیشی میگیرد، توضیح داد: تا پیش از آن شاعران پیشرو بودند و با شیوههای جدید شاعری و کارهای خلاقانه شعر را به دورههای جدید میرساندند و نظریهپردازان کار آنها را بسط میدادند اما از این زمان به بعد منتقدان مستقل عمل کرده حتی برای شاعران خط و مشی مشخص میکنند و بعد از مدتی شاعرانی به وجود میآیند که برای معرفی این دیدگاهها شعر می گویند. این منتقد ادبی ادامه داد: از سال 1950 تا 1960 با ساختارگرایانی مواجه هستیم که در ادامه فرمالیستها ظهور کرده و از روسیه ایجاد شده و به فرانسه میرسند. بعد از آنها ساختارگرایی متن منسجمی پیدا میکند و ساختارشکنها به وجوه تمایز متنها میپردازند. وی اظهار کرد: به نظر من انحراف مهم این است که شاعران براساس نظریه شروع به سرودن کنند و در اثر یک کشف علمی شعر گفته شود. خیلی از نظریه پردازان متوجه سنت شکنی شدند اما هنجارآفرینی را ندیدند و صرفاً به ساختارشکنی پرداختند و اینها در ادامه ماجرا به این نتیجه رسیدند که اصالت با سنت شکنی است و معتقدند مخاطب است که ادامه متن را باید در ذهن خویش پیش ببرد و به این ترتیب بخش مهمی از مسئولیت شعر برعهده خواننده است. وحیدزاده با بیان اینکه به اعتقاد ساختارشکنان بخشی از فرآیند تولید معنا در ذهن مخاطب رخ میدهد، توضیح داد: براساس این نظریه هیچ مسئولیتی بر دوش مؤلف نیست و همۀ بار هنری را بر دوش مخاطب میاندازند در حالیکه همیشه در انتقال معنا بخشی از معنا از بین میرود و هیچ وقت صد درصد منتقل نمیشود. پست مدرنها براساس همین نظریه معتقدند هیچ معنایی نمیتواند وجود داشته باشد و منکر انتقال هر نوع معنایی میشوند و حتی درصدد خلق متون بی معنا برمی آیند. وی خاطرنشان کرد: اتفاقی که در چند قرن اخیر افتاده از این نوع است و به شکل وحشتناکی عالمان علوم بلاغی برای مباحث خود مثال آوردند. از سوی دیگر نظریه پردازان و منتقدان به دیدگاههایی رسیدند که منفک از مسیر طبیعی شعر است و براساس نظریات خودشان ادبیات خلّاقه را پیش برده و برایش تعیین تکلیف کردهاند. شاعر کتاب «پیشواز» بیان کرد: در سیر شعر نو در ایران بعد از اینکه «افسانه» نیما منتشر شد و شعر هنوز در سیر طبیعی شعر فارسی بود، شاملو اولین شعر سپیدش را گفت و از شعر چیزی کم و به آن چیزی اضافه کرد. بعد از آن است که جریان موج نو را شاعرانی چون احمدرضا احمدی و بیژن الهی میآورند، به سراغ معنازدایی میروند، برایش تئوری درست میکنند و بعد از آن سیر فرمالیستها شروع به کار میکند و تا امروز ادامه دارد. در واقع شعر از موج نو به بعد در پس مانیفست حرکت میکند و منتقدان برای شاعران تعیین تکلیف میکنند تا شاعران به این نتیجه برسند که کلیشهزدایی کنند و مسئولیت معنا را به دوش مخاطب بسپرند. وی با بیان اینکه نتیجۀ این کارها بحرانی است که در شعر مدرن شاهد آن هستیم و به آن بحران مخاطب می گویند، افزود: ساختارشکنان از اینکه عموم مخاطبان شعر آنها را درک نمیکنند گلهمندند در حالیکه آسیب شعر امروز، عدم درک مخاطبان از اشعار این طیف از شاعران نیست بلکه اشعار آنها آسیب شعر فارسی است و راهی که آنها پیش گرفتند به ناکجا میرسد. وحیدزاده تصریح کرد: در دوره کلاسیک هنر به دلیل برخورداری از جایگاه خاصش مخصوص دربار بود و مخاطب را شگفت زده میکرد به همین دلیل هرکسی نمیتوانست اثر هنری را داشته باشد بلکه افراد محدودی مثل کلیسا، دربار، اشراف و... میتوانستند آن را بخرند و داشتن همین آثار هنری به آنها اعتبار میداد. این منتقد ادبی اظهار کرد: در دوران مدرن و معاصر به جایی رسیدیم که هنر توانست تکثیر شود. مثلاً قطعه موسیقی که فقط در یک کنسرت قابل شنیدن و کشف بود امروزه در قالبهای مختلف تکثیر میشود. بنابراین از دوره صنعتی شدن به بعد همه چیز مصرفی شد، به تولید انبوه رسید و اثر هنری آن شگفت زدگی را از دست داد. وی افزود: امروزه درک اثر هنری از اشراف به نخبگان جامعه منتقل شده و فهم این اثر به نخبگان شرف اجتماعی میدهد. به عبارت دیگر داشتن اثر جایش را به فهم اثر داد و هنرمندان به خلق آثاری میپردازند که تنها عده محدودی میتوانند آن را درک کنند. اشعار آفتابگردان ها در دو کارگاه نقد شعر مورد نقد و بررسی قرار گرفت. در کارگاه نخست، آقایان میلاد عرفان پور، مبین اردستانی و سیروس مرادی رویین تنی به عنوان کارشناس حضور داشته و شاعرانی چون سید حسین احمدپور از رشت، امیررضا ستایش از صومعه سرا، یاسین کیانی از زاهدان، علیرضا احسانی از تهران، محمد هدایت زاده از تهران و یاسر عطایی از زنجان در این کارگاه نقد شعر به شعرخوانی پرداختند. در کارگاه دوم، اساتید گرانقدر، ناصر فیض، سعید بیابانکی و علی داودی به عنوان کارشناس و متتقد حضور داشتند و اشعار آفتابگردان هایی چون، سید محمدحسین طباطبایی اعلاء، محمد جواد نو آبادی از تهران، مسعود پایمرد از اصفهان، حسن مسیبی از زنجان، سید باقر سیدی زاده از بجنورد، حسین مسیبی از زنجان، علی اصغر یزدی از قم، مجید بوری از آبادان، مرتضی تقوی از رشت، احمد ایزدی از شیراز، شفیق صادقی از قم و حسین شهریاری از سمنان مورد نقد و بررسی قرار گرفت. شاعران جوان در کنار کلاس ها و کارگاه های آموزشی، برنامه های تفریحی جمعی را نیز در این اردوها تجربه می کنند. برنامه ی تفریحی و جنبی روز دوم آفتابگردان ها، برنامه ی "از صورت تا معنا" بود. شهرستان ادب، برای اولین بار پانتومیم ادبی را در اردوهای خود بین آفتابگردان ها برگزار کرده بود، و این برنامه ی غیرآموزشی جذاب، به یکی از برنامه های ثابت اردوها تبدیل شده که با استقبال شاعران جوان مواجه شده است.
نام الزامی می باشد
ایمیل الزامی می باشد آدرس ایمیل نامعتبر می باشد
Website
درج نظر الزامی می باشد
من را از نظرات بعدی از طریق ایمیل آگاه بساز