موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب
Menu
به مناسبت روز پزشک

پزشکانی که نویسنده شدند | یادداشتی از محمدامین پورحسینقلی

01 شهریور 1398 13:32 | 0 نظر
Article Rating | امتیاز: 5 با 14 رای
پزشکانی که نویسنده شدند | یادداشتی از محمدامین پورحسینقلی

شهرستان ادب: به مناسبت روز پزشک یادداشتی می‌خوانیم از محمدامین پورحسینقلی، نویسنده و عضو هیئت علمی دانشگاه علوم‌پزشکی شهید بهشتی که مروری داشته است بر مهم‌ترین پزشکانی که به حرفۀ نویسندگی وارد شدند. 

در کلاس، یک‌دانشجوی پزشکی داشتم که غیبت‌های زیادی داشت و تقریباً کلاس‌ها را یکی‌درمیان شرکت می‌کرد یا در میانۀ کلاس اجازه می‌گرفت تا برود. وقتی علت را جویا شدم، گفت دارند با گروهی از دانشجویان یک‌تئاتر تمرین می‌کنند. برایم عجیب و جالب بود که دانشجویان پزشکی دانشگاهی که برای ورود به آن باید رتبه‌ای زیر سیصد داشت و برای پاس‌کردن درس‌های سنگین آن شبانه‌روز درس خواند و تلاش کرد، چطور حاضر شده‌اند بخشی از وقت خود را به هنر تئاتر اختصاص دهند. ترم تمام شد و دانشجوی هنرمند ما با نمرۀ 19.5 قبول شد. وقتی تئاترشان آمادۀ اکران شده بود، با همسرم به تماشای آن رفتیم که در آمفی‌تئاتر دانشکدۀ پزشکی دانشگاه شهید بهشتی اجرا می‌شد. نمایش پزشک نازنین، نمایش‌نامه‌ای طنزآمیز نوشتۀ نیل سایمون که براساس برخی داستان‌های آنتوان چخوف نوشته شده است.

یکی از داستان‌ها دربارۀ مواجهۀ پزشک دهکده و یک‌شماس است که موقعیت‌هایی کمیک می‌آفریند و بدون شک، پزشک نازنین کسی جز خود چخوف نیست. نویسنده‌ای که به‌راستی باید لقب مهربان‌ترین پزشک دنیای ادبیات را به او داد؛ انسان‌دوست و دل‌نگران قشر فقیر اجتماع. داستان‌هایی که چخوف براساس تجربیات طبابت‌اش نوشته است، کم نیستند. او حتی زمانی که در مسکو دانشجوی پزشکی بود، هم‌زمان برای نشریه‌های فکاهی داستان می‌نوشت و گاهی با نام مستعار مرد بدون طهال، یا دکتر بدون بیمار، نوشته‌هایش را امضا می‌کرد.

چخوف یک‌نویسنده‌ـ‌پزشک است که تقریباً همۀ آدم‌های کتاب‌خوان این را می‌دانند، اما او لزوماً اولین و آخرین آن‌ها نیست. احتمالاً ما چندتای دیگر را هم بشناسیم؛ «بولگاکف» نویسندۀ دیگر روس و خالق مرشد و مارگاریتا، دل سگ، و تخم‌مرغ‌های شوم که او هم پزشک بود و اتفاقاً کتابی به نام «خاطرات یک‌پزشک» هم در کارنامه دارد. یا «آرتور کانن دویل» آفرینندۀ «شرلوک هلمز» افسانه‌ای که فارغ‌التحصیل پزشکی با تخصص چشم‌پزشکی از دانشگاه ادینبورگ بود و یا «سامرست موام» (فارغ‌التحصیل دانشکدۀ پزشکی لندن) که در زندگی‌نامه‌اش می‌نویسد: برای نویسندگان، آموزشی بهتر از گذراندن چندسال در حرفۀ پزشکی نمی‌شناسم؛ زیرا پزشک، طبیعت آدمی را به طرز عریان می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌بیند.

و شاید همین عریان‌دیدن طبیعت انسان، یکی از منابع و موتورهای محرکه‌ای‌ است که باعث می‌شود ما در قشر پزشکان یا کسانی که با این دانش سروکار دارند، شاهد تولد نویسندگان زیادی باشیم و من زمانی که تصمیم گرفتم با همکاری کانون‌های ادبی دانشگاه، دوره‌های آشنایی با داستان‌نویسی برگزار کنم، این مهم را به چشم خودم دیدم. کار در بیمارستان و مواجهۀ مداوم با بیماران و دانستن تجربه‌ای که انسان با درد و رنج جسمی و روانی دارد، منبع الهامی برای نوشتن هنرجویانی بود که از صبح تا ظهر در کسوت دانشجویان پزشکی، پرستاری، مامایی یا پیراپزشکی در کلاس‌ها یا بیمارستان‌ها حضور داشتند و در یک‌عصرگاه هفتگی آن تجربه‌ها را در قالب ادبیات و داستان، پرورش می‌دادند. داستان‌هایی که قابل اعتنا بودند و جلوۀ انسانی در آن‌ها پررنگ به‌نظر می‌رسید.

اگر بخواهیم در میان پزشکان نویسنده، که حقیقتاً سیاهۀ نام آن‌ها بلند و چشم‌گیر است، به برخی معاصرترها نیز اشاره کنیم به اسامی جالبی می‌رسیم؛ مانند «مایکل کرایتون» نویسندۀ پارک ژوراسیک که فارغ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌التحصیل پزشکی از دانشگاه هاروارد است و البته هرگز به طبابت نپرداخت. «خالد حسینی» نویسندۀ بادبادک‌باز که پزشک داخلی است و «اروین دیوید یالوم» روا‌ن‌پزشک که هم آثار دانشگاهی متعددی تألیف کرده است و هم چند رمان موفق دارد.

البته باید یادی کرد از «غلامحسین ساعدی» نویسندۀ خوب ایرانی که او هم روان‌پزشک بود و مطبش در خیابان دلگشا در تهران قرار داشت و آن‌طوری که گفته می‌شود بیشتر اوقات بدون گرفتن حق ویزیت بیماران را معاینه می‌کرده است. در لیست پزشکان نویسنده، روان‌پزشک‌ها حضور پررنگ‌تری دارند مانند «ژانت آسیموف» (همسر ایزاک آسیموف) روان‌پزشک و نویسندۀ آمریکایی (متوفی فوریه 2019) که البته حضور این بخش از متخصصان پزشک در ادبیات، کاملاً منطقی به‌نظر می‌رسد. روان آدمیزاد قطعاً منابع فراوان‌تری برای نوشتن تولید می‌کند تا صرفاً جسم او. شاید جالب باشد بدانیم «استانیسلاو لِم» نویسندۀ علمی‌ـ‌تخیلی و خالق سولاریس هم پزشکی خوانده بود. نخستین رمان او «بیمارستان تبدّل» نام داشت که خاطرات پزشک جوانی بود که برای خدمت، به یک‌بیمارستان روانی اعزام می‌شود. زمان روایت در دوران اشغال لهستان توسط نازی‌ها رخ می‌دهد. انتشار این رمان لِم به مدت هشت‌سال ممنوع بود و پس از مرگ استالین، منتشر شد.

اگر بخواهیم از دوران معاصر و نویسندگان ادبیات مدرن فاصله بگیریم و همۀ گونه‌های ادبی را به جستجوی‌مان وارد کنیم، درمی‌یابیم که بسیاری از ادیبان و حکما که دستی بر نوشتن داشته‌اند، در کنار این تخصص، دستی هم بر آتش طبابت زده‌اند. شاید مشهورترین آن‌ها برای ما شیخ‌الرئیس بوعلی‌سینا باشد؛ دانشمند جامع‌العلم یا همه‌چیزدانی که نه‌تنها در پزشکی و فلسفه و خیلی چیزهای دیگر که در ادبیات هم هنرنمایی کرده است. اگر از اشعار سروده‌شدۀ ابن‌سینا عبور کنیم، او رساله‌ای فلسفی‌ـ‌عرفانی به نام حی‌بن‌یقظان یا زندۀ بیدار دارد که آن را در قالب یک‌داستان نوشته است (بعدها ابن‌طفیل هم این داستان را در رساله‌ای به همین نام و براساس شیوۀ فکری خود بازنویسی کرد). به اعتقاد هانری کربن، حی‌بن‌یقظان داستانی است که در قالب رمز و تمثیل نگاشته شده نه مجاز و استعاره. زندۀ بیدار، روایتی از تکامل و سیر و سلوک انسان است.

اگر بخواهیم فهرست پزشکان ادیب را همین‌جا سیاهه کنیم، نام‌های غریب و آشنا کم نیستند؛ از ابن‌میمون فیلسوف یهودی اندلس که طبیب صلاح‌الدین ایوبی بود تا شیلر شاعر، نمایش‌نامه‌نویس و پزشک آلمانی. ریشه‌های هم‌نوایی ادبیات و پزشکی تا یونان باستان و سنت‌های کهن پزشکی هم قابل رصد است، به‌گونه‌ای که آپولو هم‌زمان خدای شعر و خدای طبابت بود.

در قرن حاضر، تعداد پزشکانی که به‌طور حرفه‌ای وارد عرصۀ داستان‌نویسی شده‌اند، به‌قدری زیاد است که این پزشکان نویسنده در بسیاری کشورهای جهان، برای خودشان سندیکا و سازمان‌های غیردولتی تأسیس کرده‌اند مانند انجمن پزشکان نویسنده بلژیک (و همین‌طور فرانسه)، مجمع پزشک‌ـ‌نویسندگان برزیلی، کلوپ پزشکان نویسنده در بلغارستان، انجمن هلنی پزشکان نویسنده در یونان، و نیز انجمن‌ها و سازمان‌هایی در آمریکای جنوبی، آلمان، هلند، اسپانیا و بسیاری کشورهای دیگر. حتی انتشارات دانشگاه جان هاپکینز، مجله‌ای تخصصی به نام طب و ادبیات منتشر می‌کند که هدف آن بررسی و پژوهش دربارۀ ارتباط متقابل پزشکی و ادبیات و کاربرد متون ادبی و فرهنگی برای بررسی نگرانی‌های مربوط به بیماری، تروما و سایر موضوع‌های پزشکی است.

به هر روی، پزشكان همواره از این امتیاز بهره‌مند بوده‌اند که از طریق تماسی ممتاز و صمیمی با بزرگ‌ترین لحظه‌های دراماتیک انسانی چون تولد، آسیب، بیماری، رنج و مرگ در موقعیت منحصربه‌فردی شاهد ضبط و آفرینش روایتی باشند که داستان زندگی انسان است.


کانال شهرستان ادب در پیام رسان ایتا کانال بله شهرستان ادب کانال تلگرام شهرستان ادب
تصاویر پیوست
  • پزشکانی که نویسنده شدند | یادداشتی از محمدامین پورحسینقلی
امتیاز دهید:
نظرات

Website

تصویر امنیتی
کد امنیتی را وارد نمایید:

در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.