موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب
Menu
به قلم رقیه کیه

فراتر از بازی | معرفی رمان «رمق» اثر مجید اسطیری

06 مهر 1398 15:28 | 1 نظر
Article Rating | امتیاز: 5 با 7 رای
فراتر از بازی | معرفی رمان «رمق» اثر مجید اسطیری

شهرستان ادب به نقل از هفته‌نامۀ قفسه (ضمیمۀ کتاب‌خوانی روزنامۀ جام‌جم): وقتی دکتر «رضا داوری اردکانی» مقاله‌اش را دربارۀ فوتبال منتشر کرد، بسیاری از خود پرسیدند این پیر عالم فلسفه دربارۀ فوتبال، این بازی عوامانه که سطحی‌ترین قشر اندیشه‌ورز جامعه هم به آن علاقه‌مندند، چه اظهارنظری کرده است. متفکری که از سیر تاریخ تجدد و دشواری‌های آن، فلسفه و تاریخ آن و تطور فکر و نسبت آن با سیاست و فرهنگ گفته است، چه حرفی دربارۀ فوتبال می‌تواند بزند.

اما وقتی اندیشه‌های او از رابطۀ فوتبال و تجدد، فوتبال و دنیای مدرن، فوتبال و نسبت آن با سیاست و اقتصاد و فرهنگ و درنهایت رابطۀ فوتبال با تماشاچیانش پرده برداشت، دریچه‌ای دیگر برای قضاوت دربارۀ این بازی پرهیجان، به رویم باز شد. دریچه‌ای روشن برای قضاوت دربارۀ بازی‌ که همیشه من را برای دیدنش با عقلم به چالش می‌کشاند.

دکتر داوری در جایی از آن مقاله می‌گوید: «فوتبال یک‌درام است و اکنون تاحدی جای رمان و شعر را گرفته است». او دعا می‌کند این قولش «یک‌خطای فاحش باشد؛ زیرا اگر درست باشد، نشانۀ پیش‌آمدن یک‌فاجعه است».

اما ادبیات هم مانند دیگر گونه‌های هنر، همیشه راهی برای برون‌رفت از چالش‌های پیش رویش و هماهنگی با تغییر زمانه یافته است.

حالا نویسندۀ جوانی با انتشار رمانش، گامی برای آشتی فوتبال و ادبیات را در ایران برداشته و فوتبال را دست‌مایۀ داستانش قرار داده است. «رمق» نام اولین رمان «مجید اسطیری» است، نویسنده‌ای که از جذابیت فوتبال برای به‌تصویرکشیدن اتفاق‌های مهم‌تری، حسن استفاده را کرده است.

فصل اول را که بخوانید، فکر می‌کنید داستان دربارۀ فوتبال است. فصل‌های بعدی فکر می‌کنید داستان دربارۀ مبارزه است، جلوتر که رفتید فکر می‌کنید نویسنده می‌خواهد تصویر جامعه‌شناسانه‌ای از فوتبال، مردم و ایرانِ سال ۴۷ شمسی ارائه دهد؛ اما «رمق» همۀ این‌ها هست و نیست! مثل «سیمرغ» که سی‌مرغ هست و نیست.

مجید اسطیری در رمان جدیدش تهران سال ۴۷ را به تصویر می‌کشد. زندگی‌ها، دغدغه‌ها، رنگ‌ها، لباس‌ها، خیال‌ها، رؤیا‌ها، آدم‌ها و فکرها، از هیپی‌ها تا مکتبی‌ها، از دختربچه‌ها تا پیرمردها، از مجله‌ها تا کتاب‌ها از...

رمق که روایت داستان زندگی اجتماعی مردم طبقۀ متوسط و ضعیف دهۀ چهل تهران است، از امجدیه آغاز می‌شود و در خیابان‌های اطراف امجدیه اوج می‌گیرد و در همان اوج به پایان می‌رسد.

خط‌ به خط رمق به شما می‌گوید با نویسنده‌ای رو‌به‌رو هستید که محقق است و اگرچه یک‌دهه‌شصتی است، اما آن‌گونه تاریخ را خوانده که گویی در آن زیسته است. کاملاً پیداست پای صحبت‌های جوانان و نوجوانان دهۀ چهل نشسته، کتاب‌های مرتبط با درون‌مایۀ اصلی داستان و شخصیت‌های داستانش را خوانده، با گام‌های خیال در خیابان‌های تهران دهۀ چهل راه رفته و توانسته است تصویر قابل‌قبولی از آن روزها ارائه دهد.

«رئوف» شخصیت اصلی داستان، برخلاف دیگر تماشاچیان فوتبال، استادیوم امجدیه را برای فکرکردن انتخاب می‌کند و در هیاهوی فوتبال و تماشاچیانش در جستجوی خود است.

استادیوم فوتبال، در جهانی که داد تنفر از جنگ دارد و برای آزادی و صلح گریبان چاک می‌دهد، جامع این تناقض‌هاست. فوتبال «بازیِ جنگ» در زمان صلح است و استادیوم فوتبال به بشر این اجازه را می‌دهد با دوست و دشمنت بجنگی، بدون آن‌که سرزنش شوی! بدون آن‌که حرکتی مخالف آزادی و صلح انجام دهی و رئوف داستان رمق هم این‌گونه است؛ از سویی با هیپی‌ها رفیق است و از سوی دیگر با مکتبی‌ها. حالا استادیوم فوتبال و پله‌های سیمانی امجدیه، جایی است که او باید این تناقض را حل کند و تصمیم خود را بگیرد.

اگرچه هیپی‌گری در غرب، ضدامپریالیست بود و از این جهت نقطۀ مشترکی با مبارزین انقلابی ایران داشت، اما واقعیت این است که در ایران هیپی‌گری یک‌تیپ بود بدون اطلاع و اعتقاد به خاستگاه‌های آن و همین‌جا نقطۀ تردید رئوف داستان رمق است که او را به پله‌های سیمانی امجدیه می‌کشاند و جام ملت‌های آسیا بهانه‌ای می‌شود تا سرنوشت زندگی او را عوض کند.

در رمق می‌توانید با رئوف از امجدیه خارج شوید و سوار بر اتوبوس‌های دوطبقه، همین‌طور که اتوبوس‌ها «روزولت» را دور می‌زنند و وارد خیابان «شاه‌رضا» می‌شوند تا به «میدان فوزیه» برسند، مردم تهران، شادی‌ها و غم‌های‌شان را تماشا کنید و ببینید یک‌چیزی هست که از پنجاه‌سال پیش تا حالا هنوز عوض نشده، برخلاف نام خیابان‌ها، اتوبوس‌ها، مسیرها و... و آن مردم هستند. همان که رئوف اولین‌بار در امجدیه، چهره‌اش را دید و مفهومش را درک کرد.

شخصیت باورپذیر او که در پی هویت اجتماعی خویش است و قهرمان‌های داستان که همگی از آدم‌های معمولی جامعه هستند و روابطی که چفت‌وبست‌های قابل‌قبولی دارند، رمق را برای من خواندنی کرد.

و در این میان، بازی ایران و اسرائیل و حواشی آن که در حقیقت فراتر از حاشیه، متن اصلی داستان هستند رمق را خواندنی‌تر و به یادماندنی‌تر می‌کند.

کتاب را که تمام کردم، برگشتم روی جلد کتاب را دوباره نگاه کردم، توپ اول و سوت آخرش را دوباره دید زدم و خیره شدم به نمای پله‌های سیمانی امجدیه. از این‌که بعد از مدت‌ها از خواندن داستانی احساس رضایت داشتم، مشعوف شدم.

می‌توانید با دکتر داوری تماس بگیرید و اطلاع دهید این قول‌شان خطاست! راستی به نظرتان ماجرای ایران و اسرائیل بالأخره چندچند به نفع ما تمام می‌شود؟


کانال شهرستان ادب در پیام رسان ایتا کانال بله شهرستان ادب کانال تلگرام شهرستان ادب
تصاویر پیوست
  • فراتر از بازی | معرفی رمان «رمق» اثر مجید اسطیری
  • فراتر از بازی | معرفی رمان «رمق» اثر مجید اسطیری
  • فراتر از بازی | معرفی رمان «رمق» اثر مجید اسطیری
امتیاز دهید:
نظرات

Website

تصویر امنیتی
کد امنیتی را وارد نمایید: