موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب
Menu
غزلی از سیدعلی شکراللهی

شهادت می دهد یک روز این سربند خون آلود

30 آذر 1391 15:30 | 0 نظر
Article Rating | امتیاز: 5 با 3 رای
شهادت می دهد یک روز این سربند خون آلود

ورق برگشت، شک خط خورد، دین دست یقین افتاد

یقین کار خدا بود اتفاقی این چنین افتاد


اذان ظهر بود از آسمان خورشید می بارید

نماز عصر شد پیشانی خورشید چین افتاد


هزار الله اکبر کیست این بانو که حتی کفر

به محض دیدنش یاد امیرالمومنین افتاد


همان بانو که در ادراک چشمانش حلولی سرخ

میان اتفاقات جهان زیباترین افتاد


به لطف لهجه ای سرخ از لبش این شعر بیرون ریخت

که از دستی شراب آلود "کاس من مَعین" افتاد


زمان رفت و سری پیچیده در سربند یا زینب

میان بارش خورشید در میدان مین افتاد


شهادت می دهد یک روز این سربند خون آلود

که بر ما چند روزی سایه ی روح الامین افتاد

شعر از سیدعلی شکراللهی


کانال شهرستان ادب در پیام رسان ایتا کانال بله شهرستان ادب کانال تلگرام شهرستان ادب
تصاویر پیوست
  • شهادت می دهد یک روز این سربند خون آلود
امتیاز دهید:
نظرات

Website

تصویر امنیتی
کد امنیتی را وارد نمایید:

در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.