شهرستان ادب: مطلب یازدهم از پرونده تخصصی بررسی ادبیات در کتابهای درسی به بررسی ادبیات (شعرها، داستانها و...) در کتاب فارسی سال یازدهم میپردازد. این گزارش را نیلوفر بختیاری نوشته است.
مشخصات گزارشگر این مطلب:
کارشناس زبان و ادبیات فارسی – شاعر مجموعهشعرِ آیینهکاری سکوت.
مشخصات کتاب:
گروه مولفان پایۀ یازدهم: مریم عاملی رضایی، غلامرضا عمرانی، معصومه نجفی پازکی، مریم دانشگر، حجّت کجانی حصاری، نادر یوسفی، علی واسو جویباری و محمّد نوریان (اعضای شورای برنامهریزی)
حسین قاسم پور مقدّم، شهناز عبادتی، عباسعلی وفایی، محمّد رضا سنگری و فریدون اکبری شلدره (اعضای گروه تألیف) حسین داودی (ویراستار)
سال انتشار و نوبت چاپ کتاب مورد بررسی: چاپ دوم 1397
تیترها:
- کتاب فارسی تبدیل به کتاب اخلاق عملی شده است
- بخشبندی شدن کتاب باعث آشنایی دانشآموز با گونههای ادبی میشود
مشروح گزارش:
پیشینۀ کتاب
کتاب فارسی عمومی پایۀ یازدهم، که چند سالیست همزمان با تغییر کلی عناوین دورهها و پایههای تحصیلی مدارس با ویرایش جدید منتشر شده است، درواقع همان کتاب ادبیات فارسی 3 است که قبلا شامل همۀ رشتهها به جز رشتۀ علوم انسانی میشد. زیرا رشتۀ علوم انسانی خود دارای کتاب اختصاصی ادبیات فارسی بود. اما در حال حاضر فارسی عمومی پایۀ یازدهم برای همۀ رشتههای نظری یکسان است و با نسخهی قبلی تفاوتهایی دارد که در ادامه به طور اجمالی به این تفاوتها میپردازیم.
مقایسۀ ویرایش قدیم و جدید
ادبیات فارسی ویرایش گذشته به ترتیب شامل فصول دهگانۀ «انواع ادبی1»، «ادبیات داستانی»، «تحلیل آثار ادبی»، «ادبیات پایداری»، «ادبیات جهان»، «انواع ادبی 2»، «فرهنگ و هنر»، «ادبیات انقلاب اسلامی»، «زندگینامه و حسب حال» و ادبیات عرفانی میشد. این تقسیمبندی گاه صرفا موضوعی و با توجه به متون انتخاب شده و گاه بر اساس تئوریهای ادبی و مباحث خارج از متن است و عناوینی چون «فرهنگ و هنر» یا «تحلیل آثار ادبی» یا «انواع ادبی»، در کنار دیگر عنوانها که با یکدیگر یکدستاند، مخاطب را گیج میکند که بالاخره در تقسیمبندی صرفا موضوع آثار ادبی مدنظر است یا به مباحثی چون نقد ادبی و تحلیل آثار هم توجه شده است؟
اما در بخشبندی فارسی عمومی یازدهم این سردرگمی تقریبا وجود ندارد. این کتاب به فصلهای هشتگانۀ ادبیات تعلیمی، ادبیات سفر و زندگی، ادبیات غنایی، ادبیات پایداری، ادبیات انقلاب اسلامی، ادبیات حماسی، ادبیات داستانی، ادبیات جهان تقسیم شده و تقسیمبندی آن از نظر موضوعی و صرفا ادبیست.
کمیت متون نظم و نثر کتاب
کتاب ویرایش جدید شامل 15 قطعه شعر و 13 نثر و 8 حکایت کوتاه است. برخی درسها مثل درس زاغ و کبک، قاضی بست، کبوتر طوقدار در ویرایش قدیم و جدید مشترک هستند. متنهای کهنی که انتخاب شده، از نظر آشنا کردن دانشآموزان با متون مهمی چون شاهنامۀ فردوسی، تاریخ بیهقی، لیلی و مجنون نظامی، کلیله و دمنۀ نصرالله منشی، مرصادالعباد نجم الدین رازی و... اهمیت بسیار دارند. با این حال جای شعر معاصر و خصوصا شعر نو و مثلا آثاری از نیما یوشیج، مهدی اخوان ثالث، سهراب سپهری، فروغ فرخزاد و... در میان این انتخابها خالیست.
نقد آثار موجود در کتاب
در فصل ادبیات غنایی کتاب بخشهای مهمی از مرصاد العباد گزینش شده که با وجود زیبایی ادبی، بیشتر با ادبیات عرفانی همسویی دارد تا ادبیات غنایی و جای غزلیات سعدی و اشعار غنایی شاعران معاصر در این بخش خالیست.
همچنین نمونۀ شعر ادبیات پایداری از مهدی حمیدی شیرازی از درسهای بحث برانگیز این کتاب است که بازخوردهای مختلفی داشته است. برخی معتقدند این شعر با ادبیات پایداری هماهنگی ندارد و مبتنی بر واقعیت نیست و شعر حمیدی شیرازی بیشتر حس وطنپرستانه دارد تا پایداری و انتقادات و تردیدهایی در صحت تاریخی روایت این شعر وجود دارد. کلثوم امیری در مقالهای تحت عنوان «نقد تاریخی و روانکاوی درس هشتم فارسی پایه یازدهم» که بهار 97 در پژوهشنامه اورمزد منتشر شده است، به این موضوع پرداخته و نتیجهگیری کرده است که «لزوما الهام از یک واقعۀ تاریخی به این معنا نیست که این رویداد به همان شیوه که در تاریخ اتفاق افتاده بیان شود و مقالاتی که به نقد این موضوع پرداختهاند و شاعر را دروغگو دانستهاند باید به این نکته توجه کنند که اساس شعر تخیل است.» اما ای کاش در کنار اثر حمیدی شیرازی به عنوان مدافع جنبه سنتی شعر معاصر، اثری از نیما یوشیج یا دیگر شاعران نوگرا نیز در این کتاب میآمد تا دانشآموزان بتوانند دید جامعتری نسبت به ادبیات فارسی خود پیدا کنند.
در بخش ادبیات غنایی، وجه غنایی شعر «آفتاب حسن» نسبت به وجه عرفانیاش اندک است.
در بخش تمرینات گاهی نکتهای دستوری و نحوی عنوان شده اما به طور کامل توضیح داده نشده است. مثلا در یکی از تمرینات دربارۀ کلمه امروز در جملۀ "امروز به کتابخانه میروم" گفته شده: "واژۀ امروز هیچ یک از نقشهای اسم را ندارد و گروه قیدی است.» بعد عنوان شده "قید میتواند از نظر نوع، اسم یا صفت باشد." اما دقیق توضیح داده نشده "امروز" در این جمله چگونه میتواند هم اسم باشد و هم قید؟
بخشهای گنج حکمت کتاب اگر متناسب با محتوای هر فصل میبود قطعا بهتر بود. البته در بعضی فصول مثل فصل آخر یا فصل انقلاب اسلامی چنین است و در بعضی چنین نیست و صرفا حکمتآموز است و با محتوای فصل همسویی ندارد. مثلا در بخش ادبیات انقلاب اسلامی متن سید ضیاءالدین شفیعی با وجود مرتبط بودن با موضوع فصل بسیار ساده و نه چندان شاخص است که بخواهد در کتاب درسی بیاید. از سوی دیگر با سایر بخشهای گنج حکمت که برگرفته از متون کهن و عموما عرفانیست هیچگونه تناسبی ندارد.
ایرادهای ویرایشی و تایپی
در ص 64 کتاب، بخش تمرینات، در مصراع «ناز تو و نیاز تو شد، همه دلپذیر من» اشتباه ویرایشی وجود دارد و وجود ویرگول پس از شد، لحن و موسیقی شعر را خراب میکند و در اصل ویرگول باید پس از "تو" باشد تا به بهتر خوانده شدن شعر و مکث میان دو بخش وزن دوری کمک کند.
در ص 132 کتاب نیز اشتباه تایپی وجود دارد: «به دیدن تو چنان خیرهام که نشناسم/ تفاوت است اگر ره و چاه را حتی.» بدیهیست که "راه" به اشتباه "ره" تایپ شده است که وزن را دچار مشکل میکند. این اشکال شاید به ظاهر اندک باشد و وزنشناسان را به اشتباه نیندازد اما قطعا در کتاب درسی دانشآموزانی که لزوما رشتهشان علوم انسانی نیست و عروض نمیدانند، اشتباهی بسیار فاحش و مضر است.
در پایان کتاب نیایشی از ملافیض کاشانی آمده است. فیض کاشانی بیشتر شخصیت یک حکیم و محدث را دارد تا آنکه به عنوان شاعری شاخص در ادبیات فارسی شناخته شود. بنابراین با توجه به خالی بودن جای بسیاری از شاعران در این کتاب، آوردن شعری از او چندان ضروری نمینماید.
ترجمه داستان آذرباد در بخش ادبیات جهان ترجمۀ خوبی نیست. از جمله مشکلات این ترجمه تحتاللفظی بودن و سلیس و روان نبودن و مشکلات نحوی و لغوی آن است که نمونهای از اینگونه جملات را به عنوان مثال میآورم:
"از قیمتی که برای به دست آوردن این نعمت بزرگ پرداخته و از گروه مرغان خارج شده بود هیچ غمگین نبود." که به جای کلمۀ نامانوس قیمت در این عبارت به راحتی میشد از بها یا تاوان استفاده شود و به جای فعل "خارج شده بود" قطعا "جدا شده بود" فعل مناسبتری بود. از دیگر معایب این ترجمه تکرار بسیار افعالی چون"بود" و "رفت" و ناهماهنگی زمان افعال است که به نحو متن آسیب زده است.
از اشکالات گفته شده که بگذریم برای هرچه مستندتر بودن این گزارش نظر دو شاعر، دو نویسنده معاصر و دو دبیر فارسی عمومی پایۀ یازدهم را نیز دربارۀ این کتاب جویا شدهایم که در ادامه میخوانید:
نظر شاعران درباره بخش ادبیات کتاب فارسی سال یازدهم
خانم مریم کرباسی، شاعر: بخشبندی شدن کتاب و تقسیم آن به ادبیات غنایی و تعلیمی و پایداری به نظرم نقطه قوت آن است و سبب آشنایی دانشآموزان با گونههای ادبی میشود. اما به نظرم در انتخاب شعرها کمی کجسلیقگی وجود دارد. بسیار خوب است که از شاعرانی چون قیصر امینپور و سیدحسن حسینی اشعاری انتخاب شده اما در کنار نام آنان شاعران خوب دیگری هم بودند که میشد از آثار آنان نیز بهره گرفت.
از نظام وفا در کتاب، شعری حماسی آمده است که از نظر من خوب نبود. اگر قرار است به بچهها شعر حماسی را بشناسانند، متنهایی که از شاهنامه در کتاب هست، قطعا نمونۀ بهتریست.
در انتخاب اشعار کتاب تنوع قالب وجود دارد که سبب میشود دانشآموزان قالبهای مختلف را بشناسند. همچنین بین اشعار انتخاب شده، هم شعر سپید بود هم نیمایی که نکته قابل توجهیست. زیرا خیلی از افراد حتی تا دوران دانشجویی، هنوز نمیدانند شعر سپید چیست و در این زمینه مطالعهای نداشتهاند. آوردن شعر سپید از شاعران جهان یکی از محسنات دیگر کتاب بود. ولی در بخش ادبیات غنایی بهتر بود حداقل یکی از غزلیات خوب سعدی را که خدای غزلهای عاشقانه است میآوردند. همچنین اگر از سعدی و گلستان و بوستانش بخشی آوردهاند بهتر بود از حافظ هم غزلی در کتاب میبود. در انتخاب رباعیها نیز کجسلیقگی به خرج داده شده و مثلا رباعیای آوردهاند که موسیقی خوبی ندارد و میشد از آن شاعر رباعیهای بهتری نیز انتخاب کرد.
همچنین برای آنکه توازنی میان اشعار کلاسیک و معاصر ایجاد شود، به نظرم باید از معاصرین اشعار بیشتری میآوردند.
موسی عصمتی، شاعر و دبیر فارسی عمومی پایه یازدهم: با یک نگاه اجمالی به فارسی یازدهم به ویژگیهایی برمیخوریم که از مهمترین آن توجه ویژه به ادبیات معاصر، استفاده از زبانی ساده و قابل درک برای دانش آموزان و استفاده از متون نظم و نثر کهن فارسی است که در کنار آن استفادۀ بیشتر از متون نظم و نثر معاصر به سبب سادگی این متون، ضرورتیست که اجتنابناپذیر به نظر میرسد. هر چند که معتقدم ادبیات کهن ما ریشهها و تنۀ درخت تناور فارسی هستند و هرگاه که شاخهها از ریشهها جدا شوند دیگر سرسبزی و طراوت برای نسلهای بعدی باقی نخواهد ماند.
فصلبندیهای کتاب فارسی به گونهایست که میشود گفت تا حد زیادی همهی زوایای یک درس ادبیات را پوشش داده است. ادبیات تعلیمی، غنایی، ادبیات پایداری، ادبیات انقلاب اسلامی، ادبیات حماسی و ادبیات جهان از آن جملهاند.
توجه و عنایت مولفین به مقولههای فوق قابل تقدیر و تحسین است اما به نظر میرسد ادبیات عامه یا فولکلور و ادبیات کشورهایی چون افغانستان، تاجیکستان، پاکستان و دیگر فارسیزبانان حلقۀ مفقوده این تقسیمبندی هستند.
به نظرم رسالت ادبیات و معلمان محترم قطعاً به تدریس تعداد محدودی از متون نظم و نثر ادبی منحصر نمیشود و بیتردید مهمترین و اصلیترین رسالت یک معلم ادبیات نشان دادن زیباییهای درس ادبیات، آن هم در قالب کتاب فارسیست که این مهم جز با انتخاب متون جذاب و خاطرهانگیزی که دانشآموزان را ترغیب کند، ممکن نمیشود. متاسفانه در این کتاب گاهی به درسهایی بر میخوریم که به نظر میرسد وجه اخلاقی و تعلیمی آن بر وجه زیباشناختی و ادبی میچربد و این مسئله درس را به یک درس تعلیمات دینی شبیهتر میکند تا به یک درس ادبی.
همچنین استفاده از آثار شاعران و نویسندگان همروزگار ما در کتابهای درسی از جمله بخشهاییست که مورد اقبال و توجه دانشآموزان قرار میگیرد. میپذیرم این امر در کتابهای درسی اتفاق افتاده است. اما به نظر میرسد باز هم در انتخاب آثار، قبل از اینکه وجه هنری اثر در نظر گرفته شود بیشتر موضعگیری سیاسی و مذهبی شاعر یا نویسنده مورد توجه مولفین محترم بوده است.
نظر نویسندگان و داستاننویسان درباره بخش ادبیات کتاب فارسی سال یازدهم
خانم فاطمه نفری، داستاننویس: به نظرم آثار انتخاب شده نماینده ادبیات فارسی ما نیستند. در انتخاب داستانهای ایرانی توقع داشتم نام نویسندگان قویتری را ببینم. چون قرار است این آثار سبب شناخت بیشتر و ایجاد انگیزۀ مطالعه در دانشآموزان شود. همچنین برخی متون مثلا متن کلیله و دمنه برای این گروه سنی سنگین است. دیگر آنکه از نویسندگانی چون سیمین دانشور، جلال آل احمد، احمد محمود، محمود دولت آبادی، جمالزاده و نادر ابراهیمی اثری در این کتاب وجود ندارد که اگر در فارسی عمومی پایههای دیگر نیز نباشد، با توجه به اهمیت این نویسندهها جفا در حق ادبیات داستانی و دانشآموزان است. در بخش ادبیات جهان نیز من در این کتاب ردی از آثار چخوف، به عنوان پایهگذار داستان کوتاه، و آثار همینگوی، مارکز و... ندیدم که اگر در کتابهای پایههای دیگر نیز نباشد نقص دیگری برای این کتاب محسوب میشود.
مریم مطهری، داستاننویس: به نظرم کتاب فارسی یازدهم میتوانست کتاب بهتری باشد. برخلاف رویکرد افزایش مهارت که در مقدمۀ این کتاب به آن اشاره شده، دروس کتاب روی جریان مهارت مانور کافی ندارد. کتاب به نیکی با نام و شعر سعدی آغاز شده و ترتیبها هم عمدتا بد نیست، اما قلمروهای پایان دروس به نظرم تا حد زیادی کلیشهای شده و جای نقد و بررسی دروس، خالی است.
در بخش قلمرو زبانی تمرینات، پیدا کردن ترادف و تضاد که معمولا برای دانشآموزان این سنین هر سال تکرار میشود کار دشواری نیست و بهتر بود به جای آن مباحثی چون بینامتنیت و آشناییزدایی و ... به تمرینات اضافه شود. همچنین خیلی بهتر بود در این بخشها آزادی عمل و مجال تفکر دانشآموز بیشتر بود.
انتخاب متن از بیهقی و حکایتهای کتاب خوب و به جا بود. متون خاطره که هر کدام نامگذاری شده بودند نیز ایدهی جالبی بود؛ اما میشد بعد از خاطرات داستانی، که البته به هیچوجه ساختار داستانی نداشتند، بیوگرافی کوتاهی از نویسنده نوشته میشد. در مورد خاطرهی آقای لطفعلی صورتگر گرچه ایشان استاد و دستبه قلم هستند، ولی انتخاب نثر و آوردن کلمات مجازی شاعرانه در متن خاطره را نپسندیدم.
مورد دیگری که به نظرم در این کتاب به شدت قابل بررسیست، بیتوجهی مطلق به ادیبان، شاعران و بزرگان زن است که تعدادشان کم هم نیست. در این کتاب از سعدی، جامی، بیهقی، محمدبنمنور، عطار، نجمالدین رازی، مولوی، مهدی حمیدیشیرازی، مجید واعظی، کامور بخشایش، سیدضیاءالدین شفیعی، حمید سبزواری، قیصر امینپور، غلامحسین یوسفی، فردوسی، مجد خوافی، باذل مشهدی، نصرالله منشی، رسول پرویزی، نظاموفا و حتی تاگور اسم برده شده ولی از بزرگانی چون پروین اعتصامی، سیمین دانشور، توران میرهادی، رابعه قزداری و تعداد زیادی از شیرزنان خبری نیست.
ما در حوزهی ادبیات انقلاب مرضیه دباغ، تنها زن همراه آیتالله خمینی را داریم و بیشمار افراد دیگر. در حوزهی ادبیات دفاع مقدس نیز زنان زیادی از جمله معصومه آباد را داریم. در هر صورت این مسئله به نظرم نقص قابل توجهی در فارسی یازدهم است.
نظر آموزگاران درباره بخش ادبیات در کتاب فارسی سال یازدهم
آزاده شریفی، دبیر فارسی عمومی پایه یازدهم: به نظرم مهمترین جفایی که در این کتاب شده این است که به بچههای علوم انسانی تحمیل شده همان کتابی را بخوانند که ریاضیها و تجربیها میخوانند. درست مثل این است که ریاضی عمومی رشته ریاضی را با ریاضی رشتۀ تجربی یا انسانی یکی کنند. در حالی که اسم این رشته ادبیات و علوم انسانیست و کتاب علوم و فنون هم به هیچوجه جبرانکنندۀ این کمبود نیست. کتابی که در حال حاضر چه در پایه یازدهم و چه در پایه دوازدهم وجود دارد ترکیب ناقصی است از فارسیهای عمومی و اختصاصی قدیم. بزرگترین اشکالش این است که برای بچههای انسانی اختصاصی نیست و برای بچههای ریاضی و تجربی پیچیده است و نویسندگانش مجبور شدهاند از سر و ته مطلب بزنند و به همین دلیل مطلب از دست رفته است. من نمیخواهم طرفداری کتاب قدیم را بکنم اما حداقل توقعم این بود که نظام آموزشی که تغییر میکند به سمت تخصصیتر شدن برود نه اینکه یک کتاب داشته باشیم و بگوییم همه همین را بخوانند. با توجه به اینکه کتابها به ندرت تغییر میکنند این اتفاق بسیار بدی است و من حداقل در این چند سال دارم افت سطح تحصیلی بچههای انسانی را به وضوح میبینم.
ما معلمهای ادبیات مدتهاست با تقسیمبندی ژانری کتاب مشکل داریم اما با آن کنار آمدهایم. چیزی که من نمیتوانم با آن کنار بیایم، و برای تکمیلش طرح درسهای خودم را به شکل یک کتاب نوشتهام و ضمن خدمتم آن را درس میدهم، بحث قلمرو زبانی ادبی و فکری است که سادهترین و سر دستیترین تقسیمی است که میشود از یک متن به دست داد، نه جدیترین و آموزشیترینش. به همین دلیل فکر میکنم ذهنیت متنی بچهها را خیلی آشفته کرده است.
البته اینکه ساختار کتابها مثل هم است - یعنی دانشآموز هر سال ادبیات داستانی و حماسی و... میخواند - خوب است. اما تقسیمبندیها خیلی با کتاب قبلی فرق کرده. مثلا زندگینامۀ مولانا را قبلا در بخش زندگینامه درس میدادیم، حالا آمده در بخش ادبیات و زندگی. این تقسیمبندیهای کلی، دانشآموز را گیج میکند و با وجود آنکه تقسیمبندیای جامع است اما مانع نیست.
دربارۀ اینکه کدام مطالب کتاب خوب و نافع است و کدام بد و مضر، باید بگویم من معتقدم ما در ادبیات فارسی مطلب بد نداریم. ولی اینکه چه برای دانشآموزان خوب است مهم است. با این نگاه اگر بخواهم بگویم، بیشتر مطالب کتاب به دو دلیل مضرند. اول اینکه بحث التذاذ ادبی کاملا نادیده گرفته شده و متنهای خشکی انتخاب شده است. در انتخاب شعرها هم کجسلیقگی خاصی وجود دارد. به نظر من اگر این مطالب را به لحاظ ذوق در نظر بگیریم کیفیتشان پایین است و حداقل هیچ دانشآموزی را ترغیب نمیکند که بیشتر بخواند.
نکتۀ دیگری که وجود دارد حجم آموزشهای اخلاقی است که چه در ساحت گنج حکمت و چه در قالب درسها به کتاب فارسی تحمیل شده و سبب شده فارسی عمومی تبدیل به کتاب اخلاق عملی شود و آن جنبههای زیبایی و توصیفی ادبیات عاشقانه در آن نادیده گرفته شده است. مثلا داستان گردآفرید در کتاب آمده که حضور زن را مطرح کند ولی بیتهایی که مربوط به گردآفرید است حذف شده. یا داستان رستم و اسفندیار که جزو جذابترین و فلسفیترین داستانهای شاهنامه است حذف شده است. بنابراین این شیر بی یال و دم و اشکمی که به اسم کتاب فارسی دست ماست، گذشته از زشتیهای زیادی که دارد، سهم ادبیات تعلیمی در آن خیلی زیاد است.
زهرا چمنی، دبیر فارسی عمومی پایه یازدهم: سیاست عمومی کتاب فارسی از پایه هفتم تا پایه یازدهم مبنی بر این است که مفاهیم سبک و متنهای ساده در کتاب درسی آورده شود. شاید هدف از این عملکرد این باشد که ذهن دانشآموز بیش از کمیتمحور بودن کیفیتمحور بار بیاید و مثلا به جای تفکر سطحی در چند موضوع، تفکر عمقی در یک موضوع پیدا کند. به نظر بنده در کتاب فارسی این امر به هیچ وجه محقق نشده است. زیرا برای اجرای این طرح از آغاز و پایانِ یک مبحث کاسته میشود و معلم ناچار است برای اینکه دانشآموز در آن امر تعمق پیدا کند، خارج از کتاب مطالب زیادی را مطرح کند.
نکتۀ دیگر اینکه هرچند کتابهای ادبیات متوسطۀ یک و دو از نظر موضوعی ترتیب واحد دارند و این نقطۀ قوتی برای دبیر و دانشآموز است، اما مطالب کتاب علوم و فنون به لحاظ زمانبندی مطالب کتاب فارسی را همپوشانی نمیکند و متاسفانه در بخشهای زبانی و ادبی کتاب فارسی، یکسری مطالب پراکنده از دستور و آرایههای ادبی آمده که همان تکرار مطالب علوم و فنون به صورت خلاصه و بی سروته است که به شدت معلم را سردرگم میکند.
اگر نویسندگان به دنبال آوردن مطالب کتاب علوم و فنون به صورت کاربردی در متن کتاب ادبیات هستند، راهش این نبود. بلکه این امر میتوانست از طریق تطابق زمانی مطالب کتاب علوم و فنون با کتاب فارسی عمومی، یا تالیف یک کتاب کار مشترک بین فارسی و علوم و فنون حاصل شود.
در مجموع با آنکه مباحث کتاب ادبیات یازدهم کاملا هماهنگ و متناسب با مباحث کتاب هفتم، هشتم، نهم و دهم است، تکهتکه بودن مطالب، در نهایت سبب سردرگمی دانشآموز میشود. علت اینکه این کتاب یک مطلب ساده را نمیتواند تفهیم کند این است که هر سال یک ذرهاش برای دانشآموز باز شده است.
نتیجهگیری
در مجموع با توجه به نظر دبیران، نویسندگان و شاعرانی که در این گزارش از کاستیها و نقاط قوت کتاب فارسی عمومی پایه یازدهم گفتند، عمدهترین اشکالات این کتاب، بیتوجهی به ادبیات فارسی تخصصی رشته علوم انسانی، کجسلیقگی در انتخاب متون، تمرکز بیش از حد بر مباحث اخلاقی و نادیده گرفتن جنبههای زیباییشناختی متون و بیتوجهی به ادبیات معاصر و کمرنگی و بهتر بگویم بیرنگی نام نویسندگان و شاعران موفق زن در انتخاب آثار است.