شهرستان ادب: رمان «دارم میرسم جانجان» به قلم «مهدی کردفیروزجایی» توسط انتشارات شهرستان ادب روانه بازار کتاب شد. زبان ساده در کنار طنزی ملایم، این داستان نوجوان را به اثری خوشخوان تبدیل کرده است.
«دارم میرسم جانجان» رمانی است اجتماعی که از زبان راوی نوجوان آن روایت میشود. قصه این رمان در دهه هفتاد خورشیدی و در مازندران میگذرد: پسری نوجولان در روز عروسی خواهر ناتنیاش درگیر اتفاقاتی میشود که زندگی او را تحت تأثیر قرار میدهد. نویسنده در کنار آن، با روایت ماجرای یک قتل، اشارهای به شرایط فرهنگی سیاسی شمال کشور در دهه هفتاد میکند. در بخشهایی از این رمان میخوانیم: "مرد سبیلو گفت: «پسرت دوچرخهی ما رو دزدیده.» مرد صاحبخانه گفت: «یعنی چه آقا! سرتون رو انداختین پایین و اومدین تو حیاط مردم؟ مگه شهر هرته؟!» مرد سبیلو صاحبخانه را به عقب هل داد و گفت: «میگم پسرت دوچرخهی ما رو دزدیده اومده اینجا، اونوقت دوقورت و نیمت هم باقیه؟» مرد صاحبخانه گفت: «مرد حسابی! من اصلا پسر ندارم.»"
«دارم میرسم جانجان» چهارمین کتاب کرد فیروزجایی به شمار میرود. او پیش از این نیز سه رمان دیگر برای نوجوانان نوشته بود. این رمان در ۱۲۸ صفحه برای نوجوانان نوشته شده است. مهدی کرد فیروزجایی متولد 1358 در بابل دارای تحصیلات سطح دو حوزه است. «افعیکشی»، «به هم رسیدن در میانسی»، و «گرگهای تیمور قلعه» رمانهایی است که او در سالهای گذشته به بازار کتاب فرستاده است. فیروزجایی برگزیده جشنواره داستان انقلاب، برگزیده جشنواره اشراق و برگزیده جشنواره طلوع خرداد است.
نام الزامی می باشد
ایمیل الزامی می باشد آدرس ایمیل نامعتبر می باشد
Website
درج نظر الزامی می باشد
من را از نظرات بعدی از طریق ایمیل آگاه بساز