شهرستان ادب:
سخت است نوشتن در هجوم گریه...
محمدسرور رجایی برادر بود، جان بود شاعر روزنامهنگار مدیر فرهنگی و پناه خیلی از جمعها و خانوادهها و اینهمه در حالی بود که خودش بیپناه بود تحقیقات و خدمات او در حوزه اشتراکات فرهنگی ایران و افغانستان بینظیر است وجود او پل پیوند بود. و لحظه یگانگی چشمهایش آیینه نبودند چشمهای خود تو بودند که به تو مینگریستند.
خداحافظ ای دوست ای برادر خداحافظ .
درگذشت او را به خانواده گرامیاش و به جامعه فرهنگی افغانستان و ایران تسلیت میگویم و امیدوارم در این روز عزیز مهمان سفره مولا باشد و عیدیاش را از دست مولا بگیرد.
علیمحمد مودب مدیرعامل موسسهی فرهنگی هنری شهرستان ادب
Website
من را از نظرات بعدی از طریق ایمیل آگاه بساز