موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب
Menu

به امید دیدار نصرالله l سروده‌هایی برای سید مقاومت

04 اسفند 1403 21:00 | 0 نظر
Article Rating | امتیاز: با 0 رای
به امید دیدار نصرالله l سروده‌هایی برای سید مقاومت
شهرستان ادب: شهادت مظلومانۀ سیدحسن نصرالله، دبیرکل حزب‌الله، داغی نیست که با گذر ایّام و دگرگونی روزگار، از یاد و خاطر دینداران و خداباوران ایران و جهان، فراموش شود. به مناسبت خاکسپاری این مجاهد نستوه و حماسۀ بشکوه، گزیده‌ای از تلاش شاعران برای ادای دین به وی را با یکدیگر مرور می‌کنیم.

1- علی داودی
تو رفتی، رفتنت را من بگویم با چه تعبیری؟
تو رفتی، گرچه با ما مانده میراث از تو شمشیری
تو گفتی زندگی جنگ است، ما را غیر از این ننگ است
به خون خود نوشتی زندگانی را چه تدبیری
تو خط خونی از کرب‌وبلا در عصر ما بودی
که از بیروت تا تهران کشیدی سرخ تصویری
تو ای تنها میان ورطۀ جغرافیای زخم
هنوز انگار هر دم با هزاران جبهه درگیری
تو را با مرگ نسبت نیست، گفتی باز باید زیست
شهادت می‌دهد دنیا، شهادت را تو تفسیری
تو را کشتند؟ نه تو کاشتی بذر نمردن را؟
تو را کشتند اما تو نمی‌میری، نمی‌میری

2- حسنا محمدزاده
پرچم تکان می‌داد آرام، جغرافیای بادها را
مرز میان رنگ‌ها و بیداد قوم عادها را
پرچم تکان می‌داد آرام، گهوارۀ درد زمین را
قنداقه‌های غرق خون و بی‌رحمی جلادها را
از جای‌جای نقشه برداشت، یک مشت خون و ریخت در باد
پیوند زد آجر به آجر، دیوار عشق‌آبادها را
ای شانه‌هایت کوه، برخیز! ای غیرت نستوه، برخیز!
از تیشه‌های تشنه پر کن! اندیشۀ فرهادها را
از گونه‌های خیس لبنان، رودی بکش تا قلب ایران
از سینۀ بیت‌المقدس، آزاد کن فریادها را
والعَصرها، والفَجرها را، آیه‌ به‌ آیه زجرها را
آزاد کن از نای قرآن، سوز «لبِالمِرصاد»ها را
باید بپیچانند هر روز، فریادهای شعله‌افروز
در گوش اهرام ثلاثه، «فرعَونَ ذِی الاوتاد»ها را
از دفتر مشقت بجوشان، خون گلوی کودکان را
باید بلرزاند کتابت، با فصل فصلش یادها را
روزی به گردن خواهد آویخت، دنیا مدال عزتت را
کِل می‌کشد با تو جهانی، ویرانی بیدادها را
از موج‌ها باکی نداریم، این گنج سهم قهرمان‌هاست
کشتی به ساحل می‌رساند، یک روز توفان‌زادها را

3- اعظم سعادتمند
آرام از سواحل بیروت رد شدی
بی‌اختیار باعث این جزر و مد شدی
دریا نداشت طاقت دیدار با تو را
رودی که رو به سوی فلک می‌رود، شدی
آن‌سان در انفجار شکفتی که گفته‌اند
خورشیدهای شعله‌ور بی‌عدد شدی
سرخوش میان خیل شهیدان نشسته‌ای
اما دلیل این غم بی‌حصر و حد شدی
از ما هم ای طنین گل سرخ! یاد کن
در نزد او که عاشقی‌اش را بلد شدی

4- محمدمهدی خانمحمدی
نمی‌فهمند ما را عقل‌های بی‌جنون هرگز
بگو سید نباشد راه ما بی فتح خون هرگز
نشستن را نمی‌دانیم، در سوگت به پا خیزیم
که طوفان نسبتی هرگز ندارد با سکون هرگز
درنگ و جنگ ما در فتنه‌ها موقوف فرمان‌ است
نباشد سربلندی‌های‌ ما بی‌آزمون هرگز
الا إنّ الدعیّ ابن الدعی قد رکّز... هیهات
که بی‌سر می‌‌شویم امروز اما سر نگون هرگز
متون را خوانده‌ام، ما آن‌چنان پیروز فرداییم
که حتی نامشان باقی نماند در متون هرگز
چنان در خون نصرالله صهیون غرق خواهد شد
که از یادش نخواهد رفت «نحن الغالبون» هرگز

5- عاطفه جوشقانیان
شصت‌و‌سه سال اهل بکاء و نبرد بود
در اوج این زمانۀ نامرد، مرد بود
شصت‌وسه سال مثل نبی، مثل مرتضی
مانند حاج قاسم ما، اهل درد بود
دلتنگ کودکان و یتیمان بی‌پناه
دلگرمی همیشۀ شب‌های سرد بود
سنگی رها شد از کف دیوانه‌ای، سپس
ذکر تمام آینه‌ها «بازگرد» بود
وقتی که بود، غزه از او رنگ و رو گرفت
وقتی که رفت رنگ جهان –آه- زرد بود
نصر خداست شامل او، پس شهید شد
شصت‌وسه سال در دل زخم و نبرد بود

6- فاطمه عارف‌نژاد
هزار سوگ چشیدیم و داغدار شدیم
چه شد که نسل خبرهای ناگوار شدیم؟
صدای شیون بیروت در جهان پیچید
شبی که باز پر از بهت انفجار شدیم
چه‌قدر دیر به خود آمدیم وقت وداع
چه‌قدر زود به نادیدنت دچار شدیم
دوباره روضه به سمت نیامدن رفت... آه
دوباره خیره به یک اسب بی‌سوار شدیم
آهای سیبِ سر نیزه! یاد ما هم باش
ببین چه‌طور به خون جگر انار شدیم
نگاه تو همه را برد سمت سرچشمه
تو رفتی و همه با اشک، آبشار شدیم
اگر به خاک نشستیم، از شکست نبود
که گرم خواندن آیات سجده‌دار شدیم
قسم به ماه که ما پیشمرگ حضرت صبح
قسم به سرو که قربانی بهار شدیم

کانال شهرستان ادب در پیام رسان ایتا کانال بله شهرستان ادب کانال تلگرام شهرستان ادب
تصاویر پیوست
  • به امید دیدار نصرالله l سروده‌هایی برای سید مقاومت
امتیاز دهید:
نظرات

Website

تصویر امنیتی
کد امنیتی را وارد نمایید:

در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.