موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب
Menu
غزلی تازه از محمدمهدی سیار

چون مسجد بی‌ نمازخوان مانده

05 بهمن 1391 15:06 | 3 نظر
Article Rating | امتیاز: 4.5 با 4 رای
چون مسجد بی‌ نمازخوان مانده

باری است گران که مانده بر دوشم
این سَر که از آن نمی‌پرد هوشم

چون خانۀ بی حافظ و بی قرآن
از یاد فرشتگان فراموشم

چون مسجد بی نمازخوان مانده
با این همه چلچراغ، خاموشم

سوگند به عصر... سخت دلگیرم
آن‌قدر که با خودم نمی‌جوشم

هم، این دل بیخود است در سینه
هم عاطل و باطل است آغوشم

 چون ماهی بی‌نفس پشیمانم
جنبیده اگر کمی سر و گوشم

 هم‌خانۀ خاطرات بی‌خوابم
هم‌صحبت خواب‌های مغشوشم

دیریست مرددم «خدا» یا «خود»؟
سردرگم نسخه‌های مخدوشم
 
در خاطر عاطر فراموشی
می‌ماند ناله‌های خاموشم



کانال شهرستان ادب در پیام رسان ایتا کانال بله شهرستان ادب کانال تلگرام شهرستان ادب
تصاویر پیوست
  • چون مسجد بی‌ نمازخوان مانده
امتیاز دهید:
نظرات

Website

تصویر امنیتی
کد امنیتی را وارد نمایید: