سلمان هراتی، از طلایهداران شعر انقلاب بود و همگان در او امیدهای بسیار بسته بودند. با شعر خود همپای انقلاب شد و جنگ را نیز همراهی کرد. اما مرگ بیش از آن مجالش نداد و دست گلچین روزگار افسوس بودن و سرودنش را بر جان دوستداران شعر نهاد. غزل زیبای زیر از اشعار ماندگار اوست که در استقبال از ورود تاریخی حضرت امام(ره) سروده شده است.
پیش از تو
پیش از تو آب معنی دریا شدن نداشت
شب مانده بود و جرئت فردا شدن نداشت
بسیار بود رود در آن برزخ کبود
اما دریغ زهرهٔ دریا شدن نداشت
در آن کویر سوخته، آن خاک بی بهار
حتی علف اجازهٔ زیبا شدن نداشت
گم بود درعمیق زمین شانهٔ بهار
بی تو ولی زمینهٔ پیدا شدن نداشت
دلها اگر چه صاف ولی از هراس سنگ
آیینه بود و میل تماشا شدن نداشت
چون عقدهای به بغض فرو بود حرف عشق
این عقده تا همیشه سر وا شدن نداشت
غزل از سلمان هراتی