زنده یاد قیصر امین پور را ترانه ها، نیمایی ها و غزلهای بسیاری ست در هوای عشق به آستان حضرت مهدی (عجل الله فرجه الشریف) و مفهوم مقدس انتظار. از آن میان غزل «مهمانی» در کتاب «آینه های ناگهان» از قدیمی ترین ها و محبوب ترین هاست و عجیب اینکه پس از اینهمه سال هنوز تازه و زنده است و مرد می خواهد که بتواند از آن اشکال بگیرد.
طلوع می کند آن آفتاب پنهانی
ز سمت مشرق جغرافیای عرفانی
دوباره پلک دلم می پرد، نشانه چیست؟
شنیده ام که می آید کسی به مهمانی
کسی که سبز تر است از هزاربار بهار
کسی، شگفت کسی، آنچنان که می دانی
کسی که نقطه آغاز هرچه پرواز است
تویی که در سفر عشق خط پایانی
تویی بهانه آن ابرها که می گریند
بیا که صاف شود این هوای بارانی
تو از حوالی اقلیم هرکجا آباد
بیا که می رود این شهر رو به ویرانی
کنار نام تو لنگر گرفت کشتی عشق
بیا که یاد تو آرامشی ست توفانی