هی بخوان، هی بخوان ، بخوان : خوب است
2-
لطیف هستی و باید غبار بنویسم به روی برگ ظریف بهار بنویسم صفای چشم تو سرمشق شعرهای من است تو باش تا غزل آیینه وار بنویسم تو آن نهفته ترینی که آشکارایی نهفته می شود از آشکار بنویسم دل شکسته خدا را درست می بیند شکسته می شود از روی یار بنویسم و عشق آمد و از این روایت خونبار ضرورت است به رنگ انار بنویسم بمان که شعر مرا خط به خط برقصانی به شور آیم و تنبور و تار بنویسم سرشته اند مرا با نوای بسم العشق بر آن سرم که ازین کردگار بنویسم قلم بسوزد و این رقعه شرحه شرحه شود اگر که شرح دل بی قرار بنویسم به هفت بند نی آتش صریر می ریزد اگر که نام مهین نگار بنویسم به چشم دیده ام و سرنوشت من این است که شرح رؤیت پروردگار بنویسم
نام الزامی می باشد
ایمیل الزامی می باشد آدرس ایمیل نامعتبر می باشد
Website
درج نظر الزامی می باشد
من را از نظرات بعدی از طریق ایمیل آگاه بساز