شعری از عليرضارجبعلي زاده كاشاني
برای "ننه علی" مادر شهید قربانعلی رخشانی و همه مادران شهدا
27 دی 1392
07:53 |
0 نظر
|
امتیاز:
4.57 با 7 رای
ننه جون! رخت و پخت اشکامو
از کنار تو ور نمی چینم
بیست و چن سالی میشه سنگ تو رو
هفته ای هفت روز می بینم
پیش سنگ تو میره از یادم
شور مرداد و چله ی بهمن
ننه جون! سنگ تو نمی شناسه
بیست و چن ساله زائری مثه من
ننه جون! از تو قد یه کف دست
پیرهن تیرخورده رو سنگه
پیش سرخیش تن تموم گلا
یه کف دست خاکه ؛ بی رنگه
ننه جون! جز من اونکه داغ دلش
سوی چشماشو برده این شمعه
اما باز روشنه دلم هر شب
پیش سنگ تو خاطرم جمعه
ننه جون! خلوت منو با تو
میگن از تلوزون نشون دادن
کی به جز من میفهمه درد دل
مادرایی رو که جوون دادن؟
خیمه ی گریه میکنم ننه جون!
تو خودم چادری رو که سرمه
چادر کهنه ای که رو سر سنگ
سایبون بهار پرپرمه
##
مثه سنگ تو ساکت و خیسه
قاب عکسی که دستمه ننه جون!
ننه! حرفامو میشنوی مگه نه؟
بیست و چن ساله خستمه ننه جون...
نظرات
در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.