موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب
Menu
نظرخواهی شهرستان ادب از اهالی داستان

بهترین کتاب داستانی که در سال ۹۲ خواندید چه بود؟

03 فروردین 1393 17:15 | 2 نظر
Article Rating | امتیاز: 3 با 3 رای
 بهترین کتاب داستانی که در سال ۹۲ خواندید چه بود؟

شهرستان ادب: اگر مسافر باشی که هیچ، میروی و از ایام تعطیلات نوروز بهترین استفاده را می‌کنی. شاید آدم‌های جدید ببینی و احتمالا قصه‌های تازه‌ای کشف خواهی کرد و ممکن است ... اما اگر نخواهی بروی مسافرت، ایام تعطیلات نوروز بهترین فرصت برای سفری در دنیای رنگین داستان‌هاست.

این شد که گفتیم از اساتید و دوستان داستان‌نویسمان بپرسیم در سال ۹۲ چه کتابهایی خوانده‌اند و بیش از همه چه کتاب‌هایی چشمشان را گرفته و می‌خواهند به دیگران معرفی کنند.

البته ما از همه خواستیم که یک نمونه ایرانی و یک نمونهء خارجی نام ببرند اما همین طور که می‌بینید بعضی از بزرگواران این ترتیب را رعایت نکردند و هیچ آداب و ترتیبی نجستند! ما هم همان را می‌گذاریم پیش روی شما.




 محمدرضا سرشار

«گرگ سالی» / امیرحسین فردی

این کتاب قصهء پرکشش و عفیفانه‌ای دارد که در عین حال ماجرای یک عشق و دل‌دادگی را هم روایت می‌کند.

«ربکا» / «دافنه دوموریه»

این رمان انگلیسی که فیلمی هم بر اساس آن ساخته شده اگرچه اولین اثر این نویسنده است اما اثر ارزشمندی است. در ابتدای قرن بیستم نوشته شده اما فضای قرن نوزدهمی دارد. داستانی ساده و جذاب و پر کشش دارد و خالی از بدآموزی‌های داستان‌های غربی است.


دکتر محمد حنیف

آثار داخلی: «جمجمه‌ات را قرض بده برادر» / «مرتضی کربلایی‌لو» : این رمان را به عنوان یک اثر قابل قبول در حوزهء ادبیات جنگ می‌شناسم و از جنبه‌های مختلفی این اثر را قابل تحسین می‌بینم. اول: زبان پخته و گیرای این اثر.  دوم: فضاسازی‌های مناسب صورت گرفته در رمان. سوم: انعکاس داستانی واقعیات جنگ. چهارم: انتقال موفق حس و فضای سوژه.

«من منچستر یونایتد را دوست دارم» / «مهدی یزدانی خرم» . این رمان را از نظر فرم و نگاه و همین طور زاویه دید قابل تحسین و موفق دیدم.

«قاعده بازی» نوشته «فیروز زنوزی جلالی» و «فقط عاشق زبان عاشق را می‌فهمد» «قاسمعلی فراست» نیز کارهای خوبی بودند.

آثار خارجی: «جنایت و مکافات» / «فئودور داستایوفسکی»: این رمان به لحاظ شخصیت پردازی بسیار قوی و دقیق و نگاه روان کاوانه نویسنده نسبت به انسان بسیار قابل ستایش است.



علی اصغر عزتی پاک

بهترین کتابی که امسال خواندم «بلندی‌های بادگیر» نوشته یکی از خواهران برونته، «امیلی برونته» است که توسط آقای رضایی ترجمه شده است. آخرین کتاب خوبی که خواندم هم «آرزوهای بزرگ» نوشته «چالرز دیکنز» بود. «سیاه چمن» مرحوم «امیرحسین فردی» را هم امسال خواندم و  به این فکر کردم که ای کاش مرحوم فردی همان مسیر سیاه چمن را ادامه می داد تا سرانجام مسیر نویسندگی ایشان به یک داستان نویس قدرتمند می رسید.


احمد شاکری

پرسش دربارهء کتاب مناسب برای مطالعه پرسشی کلی و مجمل است. عموما در پاسخ این پرسش در کنار نام بردن از کتاب، قابلیت‌های آن کتاب و وجه برجستهء آن را ذکر میکنم. چون به سختی میشود کتابی را به طور مطلق مناسب معرفی کرد.

در میان آثار داخلی کتاب «اقیانوس مشرق» از آقای مجید پورولی کلشتری را نام میبرم که این داستان، یک دورهء امام شناسی بر اساس عقاید ناب شیعی است. همچنین «نامیرا» اثر صادق کرمیار کار بسیار خوبی است که در حوزهء رمان تاریخی فنی‌ترین نگاه‌ها را داشته، به لحاظ گفتگونویسی و کنترل جریان داستان و همچنین استفاده از شخصیت‌های درجه ۲ تاریخی و فهم تاریخی از باورهای اهل جماعت.

همچنین «قیدار» رضا امیرخانی را می‌توانیم نام ببریم که از جهت معرفی یک شخصیت تاریخی بومی ایرانی کار موفقی است اگرچه در مضمون ایشان تاویل های خطایی دارند یا طرح و قصهء داستان سست است. 



دکتر حمید عبداللهیان

«دفتر بزرگ/ «آگوتا کریستوف» / ترجمهء اصغر نوری. یک رمان سه جلدی ضد جنگ خیلی قوی است که داستان دو برادر دوقلو را در جریان جنگ اول جهانی روایت میکند.

«اتحادیهء ابلهان» / «جان کندی تول» / ترجمه پیمان خاکسار. این رمان در ادبیات امریکا فضای متفاوتی دارد. جوانی را را تصویر میکند که یاغی است و از نسل جوانان تندروی دهه۶۰ و ۷۰ امریکاست. جوانانی که تحصیلات دانشگاهی دارند و با فضای سیاسی اجتماعی آن دوره مخالفند اما نهایتا در شرایط حل میشوند و درگیر اعتیاد گم شدن در جریان سیاسی میشوند. چیزی شبیه جنبش وال استریت را شاهد هستیم در این رمان.

کار ایرانی چندان خوبی نخواندم.


جمشید خانیان

«دفتر بزرگ» / «آگوتا کریستوف» / ترجمه اصغر نوری. این رمان خواندنی تبعات جنگ جهانی اول را نشان میدهد و ما میفهمیم که چقدر جنگ آنها با جنگ ما توفیر دارد. جنگ ما چه انسانهایی درست کرد و جنگ آنها چه هیولاهایی پدید آورد.

«بابام هیچ وقت کسی را نکشت» / «ژان لویی فورنیه» / ترجمه محمدجواد فیروزی. این اثر یک رمان خیلی خوب در زمینهء ادبیات مینی مالیستی است که بسیار راحت خوانده میشود و طنز بسیار زیبایی دارد.

در زمینهء کارهای داخلی متاسفانه کار چشمگیری نخواندم.



قباد آذرآیین

«آسمان کیپ ابر»/ «محمود حسینی زاد»/ نشر زاوش: به دلیل " قصه دار بودن  داستان ها" و اینکه  نویسنده  به خوبی تجربه ی زیستی خود را در داستان اعمال کرده است.

مجموعه داستان های «ولادیمیر نابوکف» / انتشارات نسل نو اندیش: کتاب ، اثر خوبی است برای آشنایی با جهان داستانی و ذهنیت نابوکف


محمدعلی گودینی

من کتاب «سرزمین نوچ» نوشتهء «کیوان ارزاقی» را بسیار پسندیدم. این کتاب برخلاف بسیاری که غرب را مدینهء فاضله نشان می‌دهند، آنجا را برزخ انسان نشان می‌دهد. و چنان خوب تصویر ساخته است که فکر می‌کنید دارید سفرنامه می‌خوانید. بسیار صادقانه نوشته است و نشان داده که در غرب خبری نیست.



زهرا بهاردوست

بهترین کار خارجی که خوانده ام «برادران کارامازوف» «داستایوفسکی» تا الان یک جلدش و «در دل گردباد» «یوگینا گینزبورگ» بوده 
کار ایرانی هم اخیرا کار خوبی نخوانده ام .



مینا پرندوش

ایرانی یادم نمیاد.
«خداحافظ گری کوپر» «رومن گاری» کتاب خوبی بود. عصیان یه نسل زمان جنگ ویتنام خیلی خوب در اومده. البته یه کم تحمل لازمه واسه خو گرفتن به ادبیات گاری.



فاطمه نفری

سلام. انتخاب کتاب از بین کتابهای خوب کار سختی است اما من از بین ۴۰ کتاب این دو کتاب را  معرفی می کنم. 

«وداع با اسلحه» از «همینگوی» که تا چند روز من را مبهوت خودش کرده بود- و «شطرنج با ماشین قیامت»، «حبیب احمدزاده» البته با اندکی اغماض. چون من امسال بیشتر کتابهای خارجی خواندم. (ضمنا این همان کتابی نیست که در سفر راهیان نور اهالی شهرستان ادب به ما هدیه کردند ها!!! که گمان کنید من دو روزه کتاب را خوانده ام! خیر بنده قبلا این کتاب را مطالعه کرده بودم.)

و نکته ای که مرا به معرفی این دو کتاب وامیدارد بیش از هر مسئله دیگری نگاه متفاوت نویسندگان به جنگ است و همچنین پرهیز از شعار دادن آنها.


محمدقائم خانی

سلام علیکم
بهترین رمان خارجی که خواندم، مسلما «آناکارنینا» بود. پرده ای مسحورکننده از اخلاق و ایمان. تالستوی در این کتاب رایحه ی دلنشین انسانی دعوت همه ی ادیان به خیر را در قالبی بسیار جذاب و پر کشش ارائه کرده است. درست است که موضوع رمان خیانت است و برخی از تکنیک های قرن نوزدهمی آن جایگزین های بهتری یافته اند، اما باز هم می توانم به یقین بگویم که جزو پنج رمان برتری است که تا به حال خوانده ام.

چند رمان ایرانی خواندم که برایم جذاب بود و انتخاب بین آن ها سخت است ولی سه رمان «نفرین زمین»، «فرشته ها بوی پرتقال می دهند» و «کلت ۴۵» از بقیه برتر بودند. در میان این سه هم می توان جلال را انتخاب کرد که سبک ویژه اش با زبان خاص و از همه مهم تر بینش عمیقش در باب روستا و شهر، اثری متمایز آفریده است. با آنکه اسمی از این رمان جلال نشنیده بودم، اما خواندنش نشان داد که با اثری در حد خود جلال آل احمد روبه رو هستم. این کتاب را خیلی بیشتر از مجموعه داستان های «زن زیادی» و «سه تار» دوست دارم.

با تشکر


میرشمس‌الدین فلاح هاشمی

«چهار داستان» اثر «ویکتور هوگو» علیرغم اینکه در قالب داستان کوتاه ارائه شده اند اما هرکدام قابلیت بالایی دارند تا به صورت یک رمان بزرگ در آیند. همچنانکه داستان آخر این مجموعه «ژان والژان» تقریبا مغز بینوایان است که در چهار فصل و تقریبا در یکصد صفحه آمده است. در واقع بینوایان به تفصیل درآمده ژان والژان است. هوگو همواره نگاه انتقادآمیزی به اجتماع دارد. او اعتقاد دارد که اجتماع به اندازه طبیعت به انسان خدمت نکرده است. هوگو در داستان های «محکوم بی گناه و «کلود ولگرد» به ظلم و اجحاف جامعه نسبت به شخصیت های اصلی داستان هایش اشاره ای عمیق دارد. شخصیت هایی که در ابتدا به خاطر گرسنگی دست به سرقت نان یا شی ای ناچیز می زنند که نهایتا بر اثر فشار فقر و تنگدستی است. اینان به مرور دست به جنایت می زنند و در پایان گیوتین آخرین نماینده قانون است که زندگی نابود شده اشان را پایان می دهد!


سیدحسین موسوی‌نیا

«نامه به کودکی که هرگز زاده نشد» : «اوریانا فالاچی» / ترجمه : زویا گوهرین / موسسه انتشارات نگاه

خواندن این کتاب را اواخر بهمن شروع کردم و روزهای اول اسفند به مدد تأخیرهای مترو تمام شد.

کتاب روایت خوب و جالبی دارد و نوع پرداخت، قصه کوچک را تحت پوشش قرار داده و نویسنده نیز از این موضوع مطلع بوده و بر موج کشش روایت خود فلسفه بافی نموده و البته گرچه دنیایی که ترسیم کرده زمینه ای کدر از ذهن او را نمایان می شود اما بروز درونی ترین حالات و حس های یک زن در این کتاب با حلقه هایی از تجربیات مفاهیم آغشته به آموزه های تمدن غرب، کتاب را از منظر های گوناگون سودمند نموده . دنیایی که همه چیز در حوالی بودن انسان و خواست و مطالبه او شکل می گیرد و حتی نبودن نیز. زن در این رمان یا شاید به گونه ای صحیح تر داستان بلند، موجودی آسیب پذیر و همیشه درمعرض آسیب است. خانواده موضوع دیگری است که فالاچی گویا هیچ اعتقادی به آن ندارد و در جای جای این اثر نگاه سرد و بی تفاوتی به کانونی به نام خانواده دارد.


مجید اسطیری

بهترین کار خارجی که من خواندم هم «آناکارنینا» بود. اینجا دیگر توضیح اضافه نمیدهم، چرا که تاملاتم بعد از خواندن این رمان باشکوه را مفصل و مبسوط نوشتم و در سایت شهرستان ادب منتشر شد.

بهترین کار ایرانی هم که خواندم «گنجشکها بهشت را میفهمند» حسن بنی عامری بود که دربارهء آن هم توضیح اضافه نمیدهم، چون برای آن هم یادداشتی نوشتم که در هفته نامه هنرمند منتشر شد.

چقدر توضیحات واضحی دادم!





کانال شهرستان ادب در پیام رسان ایتا کانال بله شهرستان ادب کانال تلگرام شهرستان ادب
تصاویر پیوست
  •  بهترین کتاب داستانی که در سال ۹۲ خواندید چه بود؟
امتیاز دهید:
نظرات

Website

تصویر امنیتی
کد امنیتی را وارد نمایید: