شهرستان ادب: اولین نشست از سلسه نشستهای نقد کتاب در قم با حمایت مؤسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب با حضور نویسندگان و منتقدان ادبی برگزار شد. در این نشست، که در روز سیزدهم بهمن ماه برگزار شد، کتاب «روی موج ۱۴» نوشته سرکار خانم زهره عارفی، در حضور نویسنده مورد نقد و بررسی قرار گرفت.
روی موج ۱۴
کتاب روی موج ۱۴ شامل یازده داستان کوتاه است که در سال ۱۳۹۲ به همت انتشارات شهرستان ادب به چاپ رسیده است. داستانهای این مجموعه که همگی به نوعی مربوط به انقلاب اسلامی سال ۱۳۵۷ هستند عبارتاند از: 1. مثلث؛ 2. قالیچه خرسک؛ 3. خانم آبیِ آبی؛ 4. روی موج چهارده؛ 5. خودش بهم گفت؛ 6. من به دل نمیگیرم؛ 7. زمستان در لیساکوفسک؛ 8. مردی با شلوار چهارخانه؛ 9. همیشه مادر گم میشد؛ 10. دوایم سپستان بود؛ 11. دروغ چرا؟
در ابتدای این نشست علیاصغر عزتی پاک، مدیر گروه داستان مؤسسه شهرستان ادب، ضمن تبریک فرارسیدن دهه فجر و پیروزی انقلاب اسلامی، از مؤسسه شهرستان ادب به دلیل حمایت از برگزاری این نشست تشکر کرد. وی علت انتخاب کتاب روی موج ۱۴ را همزمانی این جلسه با دهه فجر و محتوای انقلابی این کتاب دانست. عزتیپاک در ادامه گفت: «اولویت در انتخاب کتابها با نویسندگان استان قم است و رویکرد این جلسات رویکردی کاملاً حرفهای است. همچنین قرار بر این است که از نویسندگان بنام و منتقدان برجسته شهر قم برای جلسات آتی نقد کتاب دعوت شود».
رودگر: نگاه مردانه از یک نویسنده زن!
محمد رودگر در ابتدا ضمن تشکر از خانم زهره عارفی، طرح جلد کتاب را بسیار خوب و هماهنگ با محتوای کتاب دانست. این نویسنده به انتقاد از لهجه و زبان کتاب پرداخت و گفت: «لهجه نویسنده گاهی از ریتم خارج میشود؛ مانند عبارت «یادم به مادرم میافتد» در داستان مثلث. اگر این خارج شدن از ریتم در یک رمان یا یک داستان بلند روی میداد قابل دفاع بود؛ ولی در داستان کوتاه چنین اشتباهاتی قابل پذیرش نیست». او درباره داستان مثلث گفت: «شخصیت زندانی برای مخاطب واضح نیست و خوب پرداخته نشده است که این امر باعث باورناپذیری شخصیت میشود. همچنین افرادی وارد داستان میشوند که به آنها پرداخته نشده است و زمینه برای ورود آنها مهیا نیست. این اتفاق به علاوه شخصیت سرباز که در انتهای داستان بسیار راحت زندانی را فراری میدهد، مشکل باورپذیری این داستان را دوچندان کرده است. داستان مثلث ریتم مشخصی دارد که این ریتم در انتهای داستان برهم میخورد و سرعت داستان یکباره چندین برابر میشود».
نویسنده کتاب «دیلمزاد» نگاه حاکم بر مجموعه روی موج ۱۴ را مردانه خواند و گفت: «چون نویسنده این مجموعه یک زن است انتظار بود که نگاهی لطیف و زنانه به انقلاب اسلامی داشته باشد. البته خانم عارفی از پس نگاه مردانه حاکم بر داستانها به خوبی برآمدهاند و داستانهای موفقی را عرضه کردهاند. برای نمونه داستان «زمستان در لیساکوفسک» بسیار قوی است که در آن شخصیت «ماشا» بسیار پخته است؛ ولی در برخی نقاط این داستان زبان خاطره بهجای زبان داستان وارد شده است. البته باید گفت که در این مجموعه داستانهایی نیز با نگاه زنانه وجود دارد که نوعاً از دیگر داستانها ضعیفتر هستند، البته غیر از داستان «خانم آبی آبی» که به نظر من بهترین داستان این مجموعه است. این داستان از عنصر غافلگیری و اعجاب به خوبی بهره برده است که این امر باعث شده با یک داستان واقعی و کامل روبهرو باشیم. این داستان در نمادسازی نیز بسیار موفق است. همچنین با اینکه روح حاکم بر کل مجموعه غم و اندوه است، در پایان داستان «خانم آبی آبی» شادی غریبی وجود دارد».
یثربی: اطلاعات کتاب درباره انقلاب کم است
سید جواد یثربی مجموعه روی موج ۱۴ را قابل دفاع دانست و گفت: «با اینکه این کتاب داستان انقلاب است میتوان به نوعی همه داستانها را داستان زندان دانست؛ زیرا چهار داستان اول مستقیماً درباره زنداناند و بقیه داستانها نیز به نحوی با زندان ارتباط دارند. برای مثال در سه داستان اول از نماد در آهنی استفاده شده است و در داستان سوم نیز تصویر میز آهنی آمده است. درباره زبان راویان داستانها نیز باید گفت که گاهی زبان آنها مغشوش است که البته نمایانگر زیرفشار بودن آنها در زندان است. نکته دیگری که درباره زبان این اثر میتوان به آن اشاره کرد این است که نویسنده نتوانسته از پلهای تداعی به خوبی استفاده کند. به همین دلیل مجبور شده است در شروع پاراگرافها از عباراتی مانند "یادم افتاد" اسفتاده کند. همچنین برای مثال در یکی از داستانها در یک گفتوگوی پنج سطری، هشت بار کلمه "عمامه" آورده شده است».
این شاعر طنزپرداز، بعد از نقد کلی کتاب، به برخی داستانها از جمله داستان مثلث پرداخت و گفت: «داستان مثلث مشکل باورپذیری دارد. هرچند که نویسنده با استفاده از جزئیات، که تکنیکی مناسب برای باورپذیر کردن داستان است، درصدد رفع این مشکل بوده، ولی نتوانسته از پس آن بربیاید. زمان در داستان از دست نویسنده خارج شده است، گویی نویسنده جغرافیای داستان خود را به خوبی نمیشناسد. همچنین به نظر میرسد که داستان مثلث درباره سربازی است که در انتهای داستان وارد میشود. مشکل داستان این است که مخاطب از شخصیت سرباز غافل است و هیچ او را نمیشناسد؛ یعنی شخصیت او پرداخته نشده است.
به نظر من بررسی حالات زندان به خوبی در داستانهای این مجموعه گنجانده شده است و فضای زندان به خوبی تصویر شده است. طرح داستان «قالچه خرسک» بسیار خوب است و نویسنده توانسته شخصیتی نمادین را به نمایش بگذارد. پایان بندی این داستان موجب شده که یک داستان کامل به وجود بیاید. »
سیده عذرا موسوی: داستانهای این مجموعه ملموساند
سیده عذرا موسوی، دیگر داستاننویس حاضر در ای نشست، دایره تجربیات و لغات نویسنده را گسترده خواند و روی موج ۱۴ را کتابی غنی از لحاظ واژگان دانست. وی در نقد این کتاب گفت: «تمام داستانهای این مجموعه زاویه دیدی یکسان دارند و اکثر شخصیتهای آن درونگرا و به نوعی منزوی هستند.
این نویسنده مدعی شد عنوان کتاب نماینده خوبی برای این کتاب نیست؛ چراکه جایگاه عبارت «روی موج چهارده» در داستان به قدری مهم نیست که بتواند این مجموعه را نمایندگی کند. او درباره داستانهای این مجموعه گفت: «در داستان روی موج چهارده شخصیت زندانی آزاد شده به خوبی پرداخته شده است و برای مخاطب ملموس است؛ چنانکه اکثر داستانهای این مجموعه ملموس و باورپذیرند. در این داستان با اینکه شخصیت به خوبی پرداخته شده است، ولی عقبهای مبهم دارد و مخاطب سردرگم میماند که چرا این شخصیت به این وضع دچار شده است. همچنین داستان «خانم آبی آبی» داستان خوبی است که یک پایانبندی خوب هم دارد.
دیزگاه: نگاهی انسانگرایانه به انقلاب، نه نگاه تاریخی و سیاسی
«از سه منظر میتوان با انقلاب مواجه شد؛ 1. سیاسی؛ 2. تاریخی؛ 3. اندیشهای (انسانی). نویسنده در این کتاب به انقلاب یک نگاه انسانی دارد، نه سیاسی و تاریخی و نه حتی دینی. نویسنده در این مجموعه گاهی موقعیتهایی را نشان میدهد، ولی دغدغهاش کاملاً انسانی است. البته نگاه نویسنده تلخ و مادیگرایانه است. این نگاه در داستان انقلاب نو و جدید است و کسی اینگونه به سمت داستان انقلاب نرفته است.
این نگاه نویسنده باعث شده است که داستانهای این مجموعه جهانشمول باشند. در این مجموعه شخصیتها فراملی هستند و چیزی که مخاطب میرسانند این است که ظالمی وجود دارد».
نویسندهی مجموعه داستان «دستهایش خونی، چشمهایش گریان»، زبان این مجموعه را نخبهگرایانه خواند و گفت: «این خصیصه که زبان داستانها نخبهگرایانه است نه حسن است و نه قبح؛ چراکه اساساً مخاطب داستان کوتاه نخبهها هستند».
فیروزجایی: وضعیتهای موجود در داستان باید به موقعیت تبدیل شود
مهدی کرد فیروزجایی در نقد این کتاب گفت: «در این مجموعه سختی مبارزه و سیاهی زندانهای رژیم ستمشاهی به خوبی نشانداده شده است. داستانهای این مجموعه در دوفضای مسقف و غیرمسقف روی میدهند که داستانهای دسته دوم موفقتر هستند. این مجموعه به خوبی توانسته وضعیتهایش را به موقعیت تبدیل کند.»
عزتیپاک: مطالعات نویسنده باعث شده شاهد تنوع فضاها در این مجموعه باشیم.
علیاصغر عزتیپاک با انتقاد از مجموعههای موضوعمحوری که قصهگفتن را نادیده میگیردند، و به سادگی از آن چشم میپوشند، درباره ی «روی موج چهارده» گفت: «خوشبختانه روی موج چهارده از این آفت به دور مانده است و توانسته در عین اینکه موضوع واحدی دارد، داستان نیز باشد.» وی در ادامه به ارجاعات فراوان داستانهای «روی موج چهارده» به جهان واقعی اشاره کرد، و ادامه داد«این آفت دامن برخی داستانهای این مجموعه را گرفته است. استفاده از نامهایی مثل "فروهر"، "منصور" و "فدائیان اسلام" باعث شده که مخاطبان ناآشنا با تاریخ انقلاب، دچار سردرگمی شود، و داستان نیز نتواند تاثیر لازم را داشته باشد. به نظر میرسد که نویسنده در نوشتن این داستانها به داشتهها و دانستههای مخاطب تکیه کرده است که این کار باعث خام ماندن مطلب میشود.»
نویسندهی رمان «آواز بلند» آفت دیگر داستانهای انقلاب، بخصوص کارهای کوتاه این حوزه را، فارغ بودن از زندگی و شخصیت داستانی دانست و دربارهی کتاب «روی موج ۱۴» گفت: خوشبختانه این کتاب توانسته به خوبی از این آسیب نیز دور بماند. نویسنده توجه داشته که دارد در حال تعریف داستان است؛ بنابراین به لوازمات کارش پایبند مانده، و اثری که ارائه کرده است، از این منظرها جدی و حرفهای است. سرکار خانم عارفی حرفهایش را با زبان داستانی بیان میکند و از افتادن به ورطهی شعار و صراحت دوری میکند.»
عزتی پاک همچنین با بیان اینکه این کتاب به عنوان اولین اثر داستانی نویسندهاش، کاری پخته و حرفهای است، گفت: «مطالعه نویسنده باعث شده که در این مجموعه شاهد تنوع فضاها باشیم.»
سخنان پایانی مدیر دفتر داستان شهرستان ادب جزئیتر بود. او تنوع برداشتها از داستان «قالیچه خرسک» را نشاندهندهی قوت این داستان دانست و داستانهای «زمستان در لیساکوفسک»، «روی موج ۱۴» و «خانم آبی آبی» را از داستانهای بسیار خوب این مجموعه معرفی کرد.
حامد جلالی و مهدی کفاش از دیگر داستاننویسان حاضر در این جلسه بودند.
در انتهای جلسه خانم زهره عارفی، نویسنده کتاب، ضمن تشکر از مؤسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب، برخی نقدها را وارد دانست و از منتقدان قدردانی کرد.