شهرستان ادب به نقل از فارس: چهل و یکمین عصرانه ادبی فارس ویژه مجید سعدآبادی با حضور سیداحمد نادمی، سیداکبر میرجعفری، علیمحمد مؤدب، علی داوودی، حامد صلاحی و جمعی از علاقهمندان به شعر مجید سعدآبادی در خبرگزاری فارس برگزار شد.
*سعدآبادی از شعرای موفق در سبک آزاد است
سیداحمد نادمی در این نشست با اشاره به شعر سعدآبادی گفت: مجید سعدآبادی یکی از نمونههای مثالزدنی رشد شعری در ادبیات امروز است و ما بعد از انقلاب با شاعرانی مواجه شدیم که توانشان را با توجه به ظرفیتهای روز بالا بردند و مجید سعدآبادی یکی از این افراد است.
وی افزود: پیش از چاپ دو کتاب از سعدآبادی، حضور او را در مجامع شعری و جشنوارهها نمیتوان نادیده گرفت و پس از چاپ کتاب اولش، دیگر قابل چشمپوشی نیست و همچنین باقی کتابهای وی نیز دارای توفیق بوده و خودنمایی کرده است.
نادمی گفت: اگرچه سعدآبادی دارای سن جاافتادهای نیست، اما اشعارش جاافتاده است، او در سبک آزاد، شعر میسراید و همانطور که همه میدانیم، دست در شعر آزاد زیاد است و اگر شاعری بتواند صدای خود را در این سبک به گوش کسی برساند، باید جدی گرفته شود و سعدآبادی از جمله شعرای موفق در سبک آزاد است.
این شعار و منتقد ادبی گفت: شعر سعدآبادی پیوسته در حال روایت است و برشی از زندگی را مینویسد. سعدآبادی سعی میکند همچنان که واقعی است، حقیقی نیز باشد. تجربیات سعدآبادی در اجتماع تجربههای غنی و پرباری است و این تجربیات در شعر وی دیده میشود.
*اشعار سعدآبادی یک تظاهرات انسانی است
نادمی با بیان اینکه سعدآبادی با توجه به واقعیت شعر میسراید، گفت: او با توجه به این مسئله، دغدغههای اجتماعیاش را در اشعارش مطرح میکند و این دغدغهها در این سالها ملموس بوده است و او بدون اینکه بخواهد شعر سیاسی نمیگوید. مسائلی چون رنج انسانی، عاطفی انسانی و حس انسانی در اشعار او به قدری زیاد است که سیاست ناچار است جایش را به آنها بدهد و شعرش با توجه به این نکات تبدیل به یک تظاهرات انسانی میشود.
وی در ادامه به زبان شعر سعدآبادی اشاره کرد و گفت: او کمکم در کتابهایش زبانش را نیز صیقل میدهد و در حقیقت، وظیفه شاعری خود را انجام میدهد و او در این اواخر علاوه بر اصلاح زبان، به سمت فرم و تکنیک شعری نیز حرکت میکند.
این شاعر و منتقد ادبی گفت: آنچه باید در مورد سعدآبادی مورد دقت قرار داد، این است که جستجوگر است و کتاب به کتاب جلو میرود و از آسیبهای این کار هم در امان نیست، اما او از این آسیبها برای پیشرفت و حرکت رو به جلو استفاده میکند.
*ذهن شعری سعدآبادی آماده است
سیداکبر میرجعفری نفر بعدی بود که در چهل و یکمین «عصرانه ادبی فارس» به نکاتی پیرامون شعر سعدآبادی اشاره کرد. او گفت: اولین نکتهای که در روبهرو شدن با آثار سعدآبادی به ذهن میرسد، این است که وی در روبهرو شدن با یک موضوع میتواند یک مجموعه در ارتباط با آن موضوع بسراید و این کاری است که اغلب شعرای جوان در این روزگار از انجام آن ناتوانند.
میرجعفری گفت: سعدآبادی یک ذهن حرفهای در شعر دارد و میتواند شاعرانگی خود را احضار کند و این ناشی از آمادگی ذهن وی است و نشانهای بر یک شاعر حرفهای به شمار میرود. یک شاعر باید این توانایی را داشته باشد که ذهن و زبان خود را احضار کند و من در میان همنسلان او ندیدهام که شاعری بتواند این چنین آمادگی داشته باشد.
وی اضافه کرد: اشعار سعدآبادی مبتنی بر کشف است و هر بند آن اینگونه است و کشفهای وی به خودی خود ارزشمند است و به نظرم یکی از ویژگیهای شعری که قابلیت ترجمه به زبانهای دیگر را پیدا میکند، همین کشف بودن آن است.
*شعر سعدآبادی بینقاب است
این شاعر در ادامه گفت: سعدآبادی تجربه زیستی برای شعرش دارد و این تجربه از افراد سن و سالدار بیشتر انتظار میرود. این ویژگی و خصلت موجب شده که شعرش صادقانه باشد و به تعبیر مرحوم زرینکوب، شعری بینقاب دارد.
میرجعفری در پایان سخنانش گفت: اما نکتهای که در اشعار سعدآبادی توجه من را جلب کرد و به نظرم میتواند عیبی برای سرودههای او باشد این است که ضرباهنگ تمام اشعارش یکسان است، زیرا ضرباهنگ یکسان ناشی از تکرار شاعر است و این را میتوان نوعی عیب دانست، البته میتوان آن را حسن انگاشت و اینطور تعبیر کرد که شاعر به یک ثباتی رسیده و این ضرباهنگ یکسان ناشی از آن است، اما این ضرباهنگ یکسان، خواه ناخواه ما را به یک تکرار میکشاند و امیدوارم در کارهای بعدی، با یک تغییر در این ضرباهنگ کارهایش روبهرو شویم.
*شعر سعدآبادی مورد پذیرش تمام طیفهای فکری است
حامد صلاحی در بخش دیگری از این عصرانه ادبی گفت: از سال 85 و در دانشگاه تهران با سعدآبادی آشنا شدم. او از جمله افرادی است که میتوان گفت ابایی ندارد که در کنار شعر گفتن اگر کاری از ادبیات روی زمین مانده باشد را دست بگیرد و جلو ببرد.
وی افزود: او 7 مجموعه شعر گردآوری کرده و این تعداد نشانگر توانایی او در شعر است، همچنین تنوع ناشرانی که کارهای او را منتشر کردهاند نشان میدهد که شعر او مورد قبول و پذیرش تمام طیفهای فکری است و کارهای او را منتشر میکنند.
صلاحی گفت: کارهای وی زلال، صاف و... است و طبیعت در اشعارش موج میزند و علاوه بر آن، تخیل در کارهایش سرشار است. او دغدغه را مانند زنبور عسل در جامعه بو میکشد و با توجه به آن شعر میسراید و این روحیه سعدآبادی ستودنی است. عمق شعر سعدآبادی در حالی که ساده است، ولی اگر روی آن تفکر و تعمق شود، لایههای پنهانی بیشتری از آن کشف خواهد شد. همچنین سفر یکی از موتیفهای شعر وی است و این نشان از همان تجربه زیستی وی دارد که با زبان اشعارش آنها را بیان میکند.
*سعدآبادی برای من یکی از خلاقترین شاعران است
علیمحمد مؤدب حضور سعدآبادی در شعر را اتفاق خوشایندی خواند و آرزو کرد که حضور وی در شعر، سالهای سال ادامه داشته باشد.
وی افزود: ارزش خلاقیت در ادبیات درک نمیشود و این موجب میشود که یک شاعر حرف از خستگی بزند. خلاقیت راهگشای فعالیتهای انسانی است و به سایر فضاها انرژی میدهد. شاعران، امید و بهجت را در جامعه تزریق میکنند و در حقیقت، انسان را زنده نگه میدارند.
مدیرعامل مؤسسه شهرستان ادب گفت: مجید سعدآبادی یکی از خلاقترین شاعران برای من بوده است. وی دارای جهان است و تماشای ویژه خودش از جهان را دارد و این نکته کمی نیست. بومگرایی و نگاه به محیط پیرامونی خودش از دیگر ویژگیهای شعر سعدآبادی است.
او اضافه کرد: بعضاً دیده میشود که شعری سروده میشود، اما هر وقت دنبال نشانههای بومی شاعر در آن شعر میگردیم، چیزی دستگیرمان نمیشود، اما در مورد سعدآبادی همان چیزی که روی جلد کتابش هست، در اشعارش نیز دیده میشود.
مؤدب در پایان گفت: خلاقیتها در حوزه هنر و ادبیات بسیار بالاست، هر چند پدیدآورندگان در این حوزه به اهمیت این خلاقیت واقف نباشند، اما باید آنها جدی گرفته شوند، باید روی این مسئله کار کرد و قهرمانهای حوزه خلاقیت را پرورش داد.
*به سعدآبادی غبطه میخورم
علی داوودی گفت: تعصبی که مجید سعدآبادی راجع به شعر دارد قابل تحسین است و این تعصب روز به روز بیشتر میشود و هر قدر در شعر جلو میآید پیشرفت میکند. کمبود توجه به مذهب در شعر از سوی سعدآبادی تا حدی جبران میشود و من به این ویژگی وی غبطه میخورم.
*کسی مخاطب دردهای شاعر نمیشود
مجید سعدآبادی در پایان این نشست گفت: جلسات شعر دوشنبههای حوزه هنری بسیار کمک کرد تا با فضای شعر و پیرامون آن آشنا شوم و باید از بانیان آن تشکر کرد. انسان از یک جایی که جلوتر میرود احساس میکند که دیگر شاعر نیست، هر چند هر چه بگوید دیگران او را تشویق میکنند، ولی شاعران از درد سخن میگویند، اما کسی نیست که مخاطب این دردها باشد و این برای یک شاعر بعد از مدتی خستهکننده میشود.