موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب
Menu

مشروح دومین محفل «پاییز، بهار جلال» داستان‎نویسان شهرستان ادب بر سر مزار جلال آل احمد

09 آذر 1394 21:35 | 0 نظر
Article Rating | امتیاز: 5 با 9 رای
مشروح دومین محفل «پاییز، بهار جلال» داستان‎نویسان شهرستان ادب بر سر مزار جلال آل احمد

دومین محفلِ «پاییز، بهار جلال» بعدازظهر دیروز با حضور نویسندگان و اعضای جلسۀ داستان در محل آرامگاه جلال آل احمد واقع در مسجد فیروزآبادی شهرری برگزار شد.

به گزارش شهرستان ادب، این محفل دوستانه از ساعت 15:30 با خوانشِ داستانِ «گلدسته‌ها و فلک» اثر جلال آل احمد توسط حاضرین آغاز شد و با نقد داستان کوتاهِ «هشت سال مراد» به قلم «الهام عظیمی» پایان گرفت. در این نشستِ صمیمانه، «مجید قیصری» دربارۀ شخصیت جلال آل احمد مطالبی ارائه کرد. به گفتۀ او جلال دارای شخصیتی چند وجهی بود و با این‌که نوشته‌های او متعلق به دهۀ چهلِ قرن حاضر است اما هنوز می تواند کاربردی باشد؛ و این نشان از تیزی جلال در عرصۀ نویسندگی است.

قیصری در خصوص داستانِ «گلدسته‌ها و فلک» گفت: «این داستان، داستان بلوغ است و از دل جامعه بر می‌آید. شخصیت داستان، به تابوشکنی دست می‌زند و جسارت به خرج می‌دهد». او افزود: «جلال آل احمد در داستان‌هایش به خوبی بین زبان گفتار و نوشتار تلفیق ایجاد می‌کند و خوانندۀ اثر حس می‌کند نویسنده مستقیماً با او حرف می‌زند نه این‌که تنها دارد کتاب او را می‌خواند». قیصری با اشاره به این نکته که جلال آل احمد داستان نویس تک صدایی مثل صادق هدایت است ادامه داد: «اکثر نویسنده‌ها صاحب لحن واحدی هستند که فکر می‌کنند اینکه صاحب زبان خودشان باشند حُسن است؛ در حالی‌که این نشانۀ ضعف یک نویسنده است. مثل بازیگری که در نقشش غرق شده و نتوانسته از قالب خودش خارج بشود. همانطور که خسرو شکیبایی هامون ماند یا پرویز پرستویی، حاج کاظم. در حالی‌که بازیگران بزرگ دنیا بعد از نقش‌های خاص بلافاصله با بازی در نقشی متفاوت این قالب را می‌شکنند».

قیصری تابوشکنی، جسارت و شجاعت جلال در بیان واقعیات به دور از سانسور کردن آن‌ها را مدیون حضور سیمین دانست و گفت: «جلال پیوسته در حال شکستن بود و روحی جستجوگر داشت. با وجودی‌که پدرش شخصیت مذهبیِ شناخته شده‌ای بود اما جلال توانست خود را بشکند و نقد کند و اتفاقاً باید این وجه از شخصیت او را نشان از بزرگیِ این نویسنده دانست». مجید قیصری به بحث ادبیات تعهدی اشاره کرد و افزود: «در زمان جلال، بحث بر سر چیستی ادبیات تعهدی بود و دعوا بین فرم و مضمون به شدت داغ بود و نهایتاً به سمتی رفت که مضمون بیشتر از فرم اهمیت پیدا کرد. بنابراین شما به عنوان یک داستان‌نویس ممکن است چیزی بنویسید که وجه خاطره‌گونه‌اش به وجه داستانی‌اش بچربد؛ مثل همین داستان جلال».

این نویسنده، استفاده از بعضی تعاریف از جمله نوشتن دربارۀ شخصیت «عمو» در داستان را غیر ضروری دانست و با این حال «احمد پرهیزی» نظری مخالف این نظر داشت و گفت: «استفاده از شخصیت عمو در قصه با توجه به اینکه لمس و فلج است، می‌تواند در توصیف بالا رفتنِ از گلدسته و پایین نماندن مثل کسی که ناتوان و فلج است به کار رفته باشد» پرهیزی افزود: «وقتی جلال می نویسد همه فامیل مرید پدرش هستند، اما او مرید پدرش نیست یا همینطور فانوس کشی او در داستان که او جلو می رود و پدرش پشت او حرکت می کند همه این‌ها می‌توانند نمادهایی باشند که جلال در داستان خود به کار برده است. همچنین فرو بردن پاها بعد از فلک در آب، در بسیاری از داستان‌ها نشان از رستگاری‌ست».

«ریحانه جعفری» دربارۀ داستان «گلدسته‌ها و فلک» گفت: «نکتۀ مثبتی که در این اثر هست، اشارۀ جلال به چیزهای کوچک و فضاسازی خوب اوست». «مرجان حصیرچی» در ادامۀ توضیحات مجید قیصری، تلاش برای رسیدن به گلدسته‌ها را نشان از بلندپروازی‌های خاص دورۀ نوجوانی دانست و اظهار داشت: «در این داستان نثر جلال گاهی با اطناب همراه است و با توجه به اینکه پیش از این گفته‌اند جلال آل احمد شخصیتی عصبانی داشته، آثار این عصبانیت به خوبی در این داستان به جهت وارد کردن ناسزاها به خوبی پیداست؛ همانطور که در بعضی دیگر از آثار او هم این آشفتگیِ حاصل از عصبانیت را می‌بینیم. اگرچه مدیر مدرسه اثری پاک و تمیز است».

بعد از نقد آثار جلال توسط نویسندگان حاضر در جلسۀ داستان، نوبت به نقد داستانِ «هشت سال مراد» رسید. به اعتقاد «جعفری» استفاده از جملاتی مثل «تمام خود را گریه کردم» از نکات مثبت این داستان بود که او را به یاد شعر «تمام روز در آینه نگاه می‌کردم» از فروغ فرخ‌زاد انداخت. او در ادامه گفت: «این داستان بسیار شتاب‌زده نوشته شده بود و معلوم است که نویسنده تمام داستان را برای سکانس پایانی، یعنی پرواز هشت کبوتر نوشته است. داستان، تعدد اتفاق داشت و بهتر بود ترجیع بندها از داستان حذف شوند». جعفری برخاستن «مهری» از تخت بیمارستان بلافاصله پس از فارغ شدن را نیز موضوعی دور از انتظار دانست. «حسین قلندری» گفت: «ساختار داستان پتانسیل خوبی داشت که فضای شخصیت‌ها را خوب بشناسیم. داستان در همان ابتدا تمام می‌شود و داستان تازه‌ای شروع می‌شود. و تنها استفاده از داستان اول در داستان دوم، حضور مهری در بیمارستان است». به اعتقاد قلندری، جملات، گزارشی پیش می‌رفت و نه داستانی؛ اما خوانشِ خوب الهام عظیمی شنونده را به خوبی با خود همراه می‌کرد.

«حسین موسوی نیا» نثر و زبان الهام عظیمی در نگارش داستان را تحسین کرد و گفت: «موقعیت‌های خوبی در داستان وجود دارد که هیچ کدام پرداخته نشده‌اند و نویسنده می‌توانست از یکی از آن‌ها به عنوان نقطۀ ثقل اثر استفاده کند؛ مثل پرواز کبوترها». «مجید اسطیری» با اشاره به این‌که متاسفانه بعضی از نقدها مثل صحبت از شتابزدگیِ نویسنده در نگارش اثر اشتباه است، کدگذاری در استفاده از عناصری مثل «معصومه»، «هشت» و «کفتر» را موضوع خوبی دانست که بهتر بود یکی از صحنه‌ها را به عنوان ثقل داستان در نظر گرفت و صحنه‌های دیگر را به نفع آن کنار زد. «علی‌اصغر عزتی‌پاک» کلیت کار را خوب و داستان را داستانِ شخصیت معرفی کرد و شخصیت داستان را کسی دید که نحو زیست دارد. البته به بحث زاویۀ دید در استفاده از جملۀ «ماه توی چشم‌هام برق می‌زد» در انتهای داستان خرده گرفت و گفت: «وقتی راوی اول شخص است، نمی‌تواند خودش را به این شکل از بیرون توصیف کند».

«مرجان حصیرچی» نثر و زبان خوب الهام عظیمی را تحسین کرد و فضاسازی و تصویرسازی‌های خوب نویسنده به خصوص در توصیف فضای بیمارستان را زنده خواند. به گفتۀ او جزئی نگری به شرطی خوب است که به پیش بُرد قصه کمک کند. او علاوه بر این نکته پیشنهاد کرد که بهتر است از تعابیر و کلماتِ نمادینی مثل هشت برای اشاره به امام رضا(ع)، هشت سال دفاع مقدس و ماه هشتم بارداری مهری، حتی الامکان پرهیز کرد.

در پایان مجید قیصری پیشنهاد کرد که بهتر است به جای استفاده از «صفت»، حتی المقدور آن را تعریف و توصیف کرد. مثلاً به جای استفاده از کلمۀ «شهید» برای از دست دادن مجتبی، بهتر بود معنای شهادت را با به کارگیری تعریف‌ها به خواننده انتقال داد.

این جلسه، با موضوع «پاییز، بهار جلال» با پرداختن به آثار جلال آل احمد و نقد یکی از آثار او در آستانۀ نود و دومین سال تولد این نویسنده توانمند به همت مؤسسه شهرستان ادب برگزار شد.


کانال شهرستان ادب در پیام رسان ایتا کانال بله شهرستان ادب کانال تلگرام شهرستان ادب
تصاویر پیوست
  • مشروح دومین محفل «پاییز، بهار جلال» داستان‎نویسان شهرستان ادب بر سر مزار جلال آل احمد
امتیاز دهید:
نظرات

Website

تصویر امنیتی
کد امنیتی را وارد نمایید:

در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.