موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب
Menu
پروندۀ ادبیات ضدآمریکایی | یادداشتی از مجید اسطیری

«آدم کشی در راه دموکراسی» | نگاهی به «آمریکایی آرام» گراهام گرین

16 آذر 1394 17:06 | 2 نظر
Article Rating | امتیاز: 4.75 با 8 رای
«آدم کشی در راه دموکراسی» | نگاهی به «آمریکایی آرام» گراهام گرین

شهرستان ادب: در صفحۀ جدید پروندۀ ادبیات ضدآمریکایی شهرستان ادب نگاه گراهام گرین به استعمار آمریکایی و انگلیسی را به روایت مجید اسطیری می‎خوانید:

گراهام گرین چند تا ویژگی خاص دارد: یکی این است که عمدۀ‎ رمان‎هایش در کشورهایی نوشته شده و یا حاصل زیستن در سرزمین‎هایی بوده که مستعمرۀ‎ انگلیس یا یکی دیگر از استعمارگران معروف بوده. حتی کشورهایی خیالی که مورد استعمار بوده اند!

دیگر این که با نهاد کلیسا خیلی مشکل داشته و فرا تر از آن حتی با باورهای عمیق مسیحیت مثل تعریف گناه،اعتراف، آخرت، دنیا و خیر و شر درگیر بوده و در "جان کلام" می‎بینیم که با جان کلام مسیحی گری کاتولیک سر ناسازگاری دارد وشخصیت اصلی‎اش جانش را بر سر همین ناسازگاری می‎گذارد و خودکشی آرامی را برای خودش رقم می‎زند.

از خصوصیات دیگر آثار گرین موفقیت وی در آمیختن اندیشه های منتقدانه‎اش با فضاهای سیاسی – پلیسی است. گراهام گرین به اعتباری یکی از سیاسی‎نویس‎ترین نویسندگان غرب است. چرا که در همۀ‎ رمان‎هایش شخصیت اصلی ارتباطی مهم با کانون "قدرت" دارد و ارادۀ‎ قهرمان اراده‎ای معطوف به قدرت است. در "مامور معتمد" ماموري به نام د راهي انگليس است تا براي كشورش زغال سنگ بخرد و از فروش زغال سنگ به رقيب جلوگيري كند .قرار گرفتن قهرمان اصلی در این جایگاه است  که این قهرمان را وادار میکند در ماهیت قدرت و استعمارگری مداقه کند. جالب اینجاست که نتیجۀ‎ مداقۀ‎ شخصیت قرمان معمولا با سردرگمی، سرخوردگی، فرار به مسکرات و مواد مخدر و حتی خودکشی همراه است. فضای سیاسی پیچیدۀ‎ کارهای او بعضا به فضای پلیسی تمام و کمالی تبدیل می‎شود تا جایی که نام سه رمان "مرد سوم"، "صخرۀ‎ برایتون" و "مامور ما در هاوانا" در فهرست بهترین رمان‎های جنایی جهان آمده است.


جنگ بر سر معشوقه ای فریبا و بی وفا

رمان "آمریکایی آرام" از یک صحنۀ‎ آرام شروع می‎شود. تریاک کشیدن راوی به همراه معشوقۀ‎ پیشینش، فونگ. زنی که مدتی بود او را ترک کرده بود حالا باز به منزل وی آمده تا برای راوی انگلیسی رمان بساط وافور را رو به راه کند. این آرامش خیلی زود به هم می‎خورد و یک افسر پلیس ویتنامی با خبر مرگ "پایل" آن دو را به ادارۀ‎ پلیس محلی ویتنام می‎خواند تا مورد بازجویی قرار بگیرند. یک آمریکایی کشته شده است و ما تا پایان داستان مشغول رمزگشایی از شخصیت این آمریکایی آرام و راز قتل مرموز او هستیم.

"پایل" یک آمریکایی به شدت مبادی آداب و قویا پایبند به آرمان‎های دولت آمریکاست. او از فسادی که به صورت غریزی در جامعۀ‎ سنتی ویتنام می‎بیند دل آشوب می‎شود و ابتدائا می‎پنداریم که این ادب‎دانی وی با نوع‎دوستی نیز همراه است. اما هر چه پیش می‎رویم بیشتردر میابیم که حدود اخلاق برای او صرفا در حیطۀ‎ اهداف دولت مطبوعش پذیرفته شده.

فاولر، راوی انگلیسی رمان که در پوشش روزنامه‎نگاری وظیفۀ‎ یک مخبر را برای دولت فخیمۀ‎ انگلستان انجام می‎دهد در ابتدا رفتاری دوستانه با پایل دارد. امریکا استعمارگر تازه‎ای با روش‎های تازه است که دنبال جای پایی میان فرانسوی‎ها و انگلیسی‎ها و آلمان‎ها میگردد و شعار دموکراسی را در همه حال تکرار می‎کند. پایل به شیوه‎ای مودبانه معشوقۀ‎ فاولر را از چنگش در می‎آورد و به شکلی استعاری نشان می‎دهد که این تازه وارد عرصۀ‎ سیاست جهانی میتواند رقبا را بدون دردسر از میدان به در کند. راوی مدام سعی دارد با پایل مهربان و جدی باشد اما جهان‎بینی سودمحور کورکورانه‎ای که در کتاب‎های علوم سیاسی به او دیکته کرده‎اند را به تمسخر می‎گیرد. سال‎ها زندگی کردن در ویتنام این جاسوس انگلیسی را به دید تازه‎ای نسبت به شرقی‎ها رسانده است اما با همۀ‎ این‎ها او نمی‎تواند معشوقه‎اش، فونگ (بخوانیم ویتنام) را از چنگ این دزد تازه در امان نگاه دارد.

فونگ نیز به راحتی دل از فاولر پیر (بخوانیم انگلستان) می‎کند و به رفیق تازه‎اش پایل میپ‎یوندد.


جان چند ویتنامی در برابر جان یک آمریکایی؟

اندک اندک معلوم میشود که پایل با این ظاهر معصوم و مودب برای ماموریتی خطیر و خشن به ویتنام آمده است و برای رسیدن به هدفش از کشتن آدم‎ها ابایی ندارد. عجیب ترین صحنه، صحنۀ‎ کشته شدن چندین انسان معصوم در یک بمب‎گذاری اشتباه است که پایل به سادگی این اشتباه خودش را پشت گوش می‎اندازد و می‎گوید "آن‎ها در راه دموکراسی کشته شدند!"

نسبی‎گرایی اخلاق امریکایی خیلی عجیب‎تر از اخلاق نسبی مشهور است و انسان‎های بیگناه هم حتی اگر در کشور فقیری در هندوچین باشند و نظامی هم نباشند و به اشتباه در یک بمب‎گذاری امریکایی کشته شوند دل آقای پایل دل‎رحم را به درد نمی‎آورند.

جالب اینجاست که اگرچه گرین با مذهب میانۀ‎ خوبی ندارد اما در فرازی از پایان رمان شاهد "مکافات" یکی از آمریکایی‎های ساکن در ویتنام هستیم که در شب تولد فرزندش مطلع می‎شود او به فلج اطفال مبتلا شده! آن هم در آمریکا با آن برج‎های بلندش و با آن استانداردهای بهداشتی‎اش!

گرین شخصیت اصلی رمانش، فاولر را یک انگلیسی ملامتی ساخته و پرداخته که مدام تکرار می‎کند "من در این جنگ بی‎طرف هستم!" اما ما شاهد احساس گناه وحشتناکی هستیم که درحال خم کردن شانه‎های اوست. و تنهایی عجیبش در این کشور غریب. با این حال فاولر، هم قساوت و نا مردمی آمریکایی‎ها را برنمی‎تابد. نمی‎تواند تحمل کند که آن‎ها با هواپیمای جنگی‎شان قایق‎های ماهی‎گیران ویتنامی را غرق کنند و دقایقی بعد، از تماشای غروب بر فراز جنگل لذت ببرند. همۀ‎ این تناقض‎ها به علاوۀ‎ شکست عشقی (بخوانیم سیاسی) حال او را به هم می‎زند. و بالاخره می‎بینیم که فاولر می‎گوید: " من به صورت ناخودآگاهی شروع کرده بودم به تاختن به هر چیزی که آمریکایی بود. صحبتم مملو بود از فقر ادبیات آمریکا، رسوایی‎های سیاستمداران آمریکا، بی‎تربیتی کودکان آمریکایی. چنان بود که گویی یک ملت می‎خواهد فونگ را از دست من برباید نه یک فرد. همۀ‎ آمریکا به نظرم نادرست می‎آمد." و همین تناقض اخلاقی بزرگترین جنبۀ‎ ضد آمریکایی رمان گراهام گرین است.

"آمریکایی آرام" نقدی است تند و سرشار از خشم که در شکلی استعاری از طرف یک استعمارگر کهنه‎کار به یک جهان‎خوار تازه کار وارد می‎شود.



کانال شهرستان ادب در پیام رسان ایتا کانال بله شهرستان ادب کانال تلگرام شهرستان ادب
تصاویر پیوست
  • «آدم کشی در راه دموکراسی» | نگاهی به «آمریکایی آرام» گراهام گرین
امتیاز دهید:
نظرات

Website

تصویر امنیتی
کد امنیتی را وارد نمایید: