شهرستان ادب: در این ایام که شیعیان سوگوار حضرت امیرالمؤمنین (ع) هستند، تأمل و تفکر در منش و سیرۀ این حضرت بیش از هر زمان دیگری، بهجا و نیکوست. در این راستا، یادداشتی میخوانیم از «احمدرضا رضایی» درباب آیین جوانمردان که مقتدایشان مولیالموالی و سید الفتیان است.
آیین جوانمردان یا فتیان به پیش از اسلام بازمیگردد و آنان همانهایی بودند که برای مصون ماندن سرزمین از گزند بدخواهان و بدکیشان و همچنین مبارزه با بیعدالتی داخلی و حقخواهی ضعیفان؛ به طور خاص، شجاعت و سخاوت را پیشۀ خود ساخته بودند. همین است که عدهای واژۀ «عیار» را مصحف «ایار» فارسی دانسته و آن را نیز تغییر یافتۀ «اذییار» پنداشتهاند که مترادف «یار و رفیق جانی» است. در ایران قدیم خانوادههای هفتگانهای بودند که عربان آنها را «اهلالبیوتات» میخواندند و در ایران «سوار» خوانده میشدند. این خاندان که سوارکاران ماهری بودند به گاهِ جنگ از دولت حقوق دریافت میکردند و در صلح نیز از حمایتهای حکومت بهره میبردند. ویژگیهای این طبقه، ایشان را با نامهایی نظیر «اسواران» یا «ارتشتاران» از دیگران متمایز میساخت. پس از اسلام، گروهی از مؤمنان به نام غازی یا مرابط، در رباطها به سر میبردند و در زمان هجوم دشمنان به جنگ میشتافتند. همچنین در این دوران عدهای از اهل فتوت برای حفاظت از خاک قیام کردند؛ نظیر آذرک در سیستان و پس از ایشان، صفاریان.
با آن که فتوت را با تفاوتهایی در میان ایرانیان و اعراب یافتهاند، اما برخی بر این عقیدهاند که با وجود به کارگیری یکی از خلفای عباسی از فتوتِ حکومتی، باز قوام فتیان که ریشه در باستان داشتند و سر ناسازگاری با عباسیان، از مولیالموالی و سید الفتیان علیهالسلام است. آنجا که در جنگ احزاب، پس از فرو نشستن غضبش سر از تن عمر پسر عبدود جدا ساخت و هوای خود را بهجای خواست خدا ننشاند و سروشی رسید که: «لا فتی الا علی و لا سیف الا ذوالفقار.» ( چقدر سخت است صفات اولیاء را در این مقال گنجاندن و از کنار آن گذشتن و چه سختتر به جای آنها یا در اتصال با ایشان نشستن و برخاستن. ) اهل فتوت که خود را وامدار او میدانند که با موالیان که عمده پیشهور بودند با جوانمردی رفتار میکرد و ایشان نسب فرقه خود را به او و فرزندان او میرسانند؛ چنان که صوفیه حسین علیهالسلام و حلاج را در صراط اهل فتوت دانسته و آن قربان شدن بر سر عقیده است. و علی پسر حسین علیهماالسلام را که زخمهای دوشش بر اثر انفاقهای زیاد و به دوش گرفتن اطعمه فقرا در میان شب بود. جناب صدوق از حضرت صادق علیهالسلام که خود سرسلسلۀ متصوفه و جوانمردان است، روایت کرده است که: «فتوت یعنی سفرۀ گشاده و بخشندگی و نیکوکاری و بیآزاری.» همچنین قشیری آورده که: «مردی حضرت را به سرقت متهم کرد و حضرت پس از پرداخت هزار دینار، آن را دگر بازنستاند.»
جوانمردی گاه در سیاست رخ نمایاند و گاه در چهرۀ ورزش باستانی، تصوف عوام را پروراند و ایشان را آمادۀ جهاد با نفس و خصم کرد. از اشعار و مدایح و مناقب مولا و خاندانش گرفته تا حرکات نمادینی نظیر بوسیدن گود زورخانه که بر بوسیدن پای پوریای پهلوان اشارت است.
به مرور فتیان که صاحب مشاغل مختلف بودند، بر آن شدند تا مرامنامۀ پهلوانی را بر اساس مذهب خویش و بر مبنای اصول کسب، بنویسند و حرفۀ خود را به یکی از اولیاء برسانند؛ نظیر بنایان به ابراهیم. از اینجا فتوتنامهها برآمدند و شدند اساسنامۀ هر شغل.
در کتاب رساله گِلکاری یا فتوتنامه بنایان اثر حبیبالله بنا مشهور به گِلکار وزیرآبادی پنجابی پس از رساندن نسب بنایان به خداوند که مبدع جهان است و سازنده آدم از گِل به داستان ابراهیم میرسد که:
«بدان که در احسنالقصص است که: سنگ عمارت حریم کعبه از کوه خراسان است که خود کوه به امر الله شبانگه به میدان بیت الله آمده، پارها از خود بیفشاندی و باز به محل خود رفتی.
و بدان! اندازه حریم کعبه مهتر خلیل به این حکم معلوم کرده که ابر را فرمان در رسید که باران مقدار حرم بر زمین ببار. بعضی گویند که باد را عنوان شد که خس و خاشاک از زمین روفته، کناره بردارد. پس بعده، معماری به استاد شمسالدین مکی رسید. از او به استاد محمدطاهر مدنی رسید. از او به استاد نوروز مصری رسید. از او به استاد علیشیر رومی رسید. از او به استاد عبدالواحد تونی. از او به استاد درویش محمد خراسانی رسید. از او به استاد علی بلخی رسید و ختم شد. و از ایشان سه خلیفهاند: خلیفه نورالدین و کریمداد باوردی و فیروز کابلی، که از اینها فنون عمارت در عالم متفرقه شده.»
وی پس از آن که نشان بنایان و رسم و سنت ایشان را داشتن طهارت و گفتن اذکار خاص و طلب روزی حلال میداند، اشاره میکند که نباید رزق را به جای رزاق از روزگار طلب کرد که کفر است و این نشان از آمیختن عمیق عرفان با آموزههای حرفهای بنایان آن زمان دارد. او همچنین برای انجام هر فعل، ذکری میآورد:
«و چون کَندن کُنی یا حافظ گویی. چون به دیوار، یا عظیم. چون به سقف رسی بر پشت بام آن دوگانه خوانده یا خالق العرش و السماوات خوانی. و چون مسجد سازی اذان خوان. و مسجد معرّا یعنی بینگار، تا نگاه مصلی از جای سجده گم نگردد. و چون حمام و بیتالخلا سازی، اعوذ بالله من النجس الشیطان. و اگر گنبد سازی یا باری خوانی. و اگر مخزن سازی یا حافظ خوانی. و اگر مطبخخانه سازی اللهم ارزقنی نعیماً فردوساً خوانی. و چون حوض سازی: انا اعطیناک الکوثر. فصل لربک وانحر. ان شانئک هو الابتر.»
او در ادامه که اندازۀ عمارت و روزهای سعد و نحس را بیان کرده و قسمی از مراعات آموزههای خود را به مولا علیعلیهالسلام منتسب میدارد، در آداب ساختن میگوید:
«و ناودان در مزبله تجویز مفرما؛ زیرا که اکثر آب پلید در زیر آن میرود.
و کتابۀ مسجد اندرون بالای محراب شاید؛ به روی کار نیاید. چرا که وقتی بارش شود، آب بر حروفش تصدق بوده، بر زمین افتد و پایمال گردد، محض بیادبی است و کتابه آن مکان را نامند که در او کلمه طیب مینویسند.»
با آن که تقریباً این رسوم برافتاده، اما گاهی که انسان به کاسب پیرمرد روشندل و درخشانرویی برمیخورد یا از همراهی بازار با فقاهت و تأمین حوزهها و برپایی مجالس دینی، هنوز چیزکی میشنود، جگرش حال میآید و خوش میشود که هرچند در دوران عسرت و فرقت معنا، بساط اهل باطن تقریباً برچیده میشود و درازدستی و چشمچرانی روا، لکن هنوز میتوان فطریات اهل فتیان را در کسبه سنتی و برخی از اهل مذهب یافت. خدا به ما نیز مرحمت کند.
برای مطالعه بیشتر رجوع شود به:
مقاله مروری بر فتیان و فتوت نامهها اثر فاطمه علاقه
مقاله فتوت و تشیع اثر علیرضا ذکاوتی قراگزلو
کتاب رساله گِلکاری، اثر حبیبالله بنا، انتشارات پژوهشکده هنر
فتوتنامه، تألیف و تصحیح و تحشیه دکتر محمد ریاض، انتشارات اساطیر