شهرستان ادب: همزمان با ایام عزاداری حضرت ثارالله، حسین علیه السلام، نگاهی داریم بر مجموعهشعر آیینی «دل سنگ آب شد»، اثر شاعر و مداح اهل بیت، حاجعلی انسانی. عصمت زارعی، این مجموعه را به این ترتیب معرفی میکند:
دل حسینیه، نفس نوحه، تپش سینهزنیست
دم بگیریم که عمر همه این «دم» باشد
«این محرم و صفر است که اسلام را زنده نگه داشته است». این جمله امام را همگی باور داریم و نیک میدانیم نوحهها و مراثی که با جان مردم عجین شده، همه سعی کردهاند خدمتی در این سیر زندهداری ارائهکنند. در طول تاریخ، ذاکران و شاعران بخش مهمی از رسالت این انتقال دینی و فرهنگی را برعهده داشتهاند. بسیاری از مداحان، شاعر نیز بودهاند؛ اما درغالب آنها یکی از وجوه ــغالباً وجه مداحیــ بر وجه شاعری آنها غلبه دارد. اما درمورد حاجعلی انسانی بهراحتی نمیتوان وجهی را بر دیگری غالب دانست؛ این به معنای برتری یکی بر دیگری نیست، بلکه بدان معناست که موفقیت او در هردو قابل توجه است. هرچند در مقدمهای که سیدعلی اکبر پرورش بر کتابی که قصد داریم در ادامه از آن یاد کنیم، «دل سنگ آب شد»، نوشته است که حاج انسانی بهشخصه خود را پیش از هرچیز ذاکر اهل بیت میخواند و به این سمت افتخار میکند.
علاوه بر حضور عناصر خیال و آرایههای ادبی و مضمونپردازی که هر دو بزرگواری که بر این کتاب مقدمه نوشتهاند ــ سیدعلیاکبر پرورش و سیدمهدی شجاعیــ بر آن تأکید کردهاند، یکی از نکاتی که باعث غنای ادبی این اشعار است، آشنایی حاجعلی انسانی با ادبیات غنی و کهن فارسی است. آشنایی با بیدل، تضمینهای مختلف از ابیات شاعران نامی ایران از جمله سعدی، حافظ، مولوی، باباطاهر و صائب، شاعران دیگر و حتی جوانترها، گویای این تعهد او در بهرهگیری از گنجینه ادب فارسی برای خلق اثری شایسته است. این زیبایی و غنای ادبی و معنایی گامیست برای درهمشکستن فاصلهای که میان بسیاری از مراثی و نوحهها و شعر بایسته وجود دارد و گاه باعث دوری شاعران از سرودن مرثیه میشود.
استاد انسانی همانگونه که در مقدمه این کتاب محتشم را منبع الهام خود معرفی میکند ــ نام کتاب نیز برگرفته از مصرعی از اوست که «خاموش محتشم که دل سنگ آب شد»ــ آگاهانه سعی کرده است چون او، شور و شعور را درهم بیامیزد و مرثیهای درخور رثای حضرات معصومین نثار کند. در این مراثی فقط شاهد مدح و اظهار ارادت نیستیم و میتوانیم ادب و فرهنگ کربلا را، سلوک ائمه و حال و قال اصحاب را، آنچنان که در نثرها میخوانیم، در اینجا نیز ببینیم. اما این توجه به شعور، در کنار شور و عاطفه و حزن سرشاری نیز هست:
یک گل نمانده به باغم، داغ آمده روی داغم
پروانه بودم که رفتم، برگشته خاکستر من
و البته که اهل بیت در این اشعار سرافرازند و مرثیه به ضعف کشیده نمیشود:
دل تفته و سینه خسته، خواندم نمازم نشسته
هرگز نیم سرشکسته، گرچه شکسته سر من
او در این ذکر مصیبتها شاعرانگی را فراموش نمیکند و علاوه بر توجه به زیبایی لفظ، نگاه زیباییشناس خود را به معنا و وقایع از دست نمیدهد تا زوایایی که جز دلسوختگان عاشورایی و نگاههای شاعرانه توان دیدن آن ندارند، به ما بنمایاند. برای مثال، در ابیات از زبان حضرت علی اکبر میخوانیم:
مقصود من ز تشنگی من وصال بود
نی بر فرات، تشنۀ جامی ز کوثرم
اگرچه متاع پرسود استاد انسانی اشک است، او اما گریاندن با هرروش را نمیپسندد و به هر دستاویزی متوسل نمیشود و کلام او غالباً کلامی متین و پوشیده است:
از جورها که با من و با عمه شد مپرس
این راز سربهمهر چه بهتر نهفتهتر
حتی اکثر مواقعی که دیگر نمیتواند خموشی کند و روضه مکشوف میشود نیز حد نگه داشته شده است:
سیلینخورده نیست کسی بین ما ولی
کو آن زبان که با تو بگویم چگونهام؟
اشعار این کتاب به تفکیک موضوعی، از حضرت امیرالمؤمنین تا حضرت حجت، برای هریک از ائمه نور فهرستبندی شدهاست. البته حجم بیشتر اشعار به وقایع عاشورا اشاره دارد که برای هریک از شخصیتها، حضرت مسلم، حضرت زینب، علیاکبر، حر و .... اشعاری ذکر شده است و میتواند مرجع مناسبی باشد برای جویندگان اشعار آیینی، همچنین مادحین اهل بیت.
این کتاب اولین بار در سال ۹۱ در ۵۲۰ صفحه به عنوان جلد اول، توسط نشر جمهوری روانه بازار کتاب گردیده است و پاسخیست به نیاز جامعه ادبی در دسترسی به اشعار این مداح و شاعر فرهیخته تا شعرهایی که پیشتر به صورت ناقص و پراکنده یا نادرست منتشر میشد، سامان یابد.