شهرستان ادب : جلسه ابتدایی ترم زمستانه «بررسی سیر داستان های کوتاه جهان»، با مرور استاد قیصری بر کتاب «یک درخت، یک صخره، یک ابر» آغاز شد. در طول برررسی داستان های کتاب «یک درخت، یک صخره، یک ابر» که مدت یک سال نیم طول کشید، سه دوره داستان کوتاه نویسی دنیا مورد تحلیل قرار گرفت. دوره اولیه زمان تولد داستان کوتاه از دل رمان است. دوره شکل گیری داستان کوتاه و متمایز شدن آن از رمان نویسی. زمان یافتن افراد حاشیه ای جامعه که از روندهای معمول زندگی اجتماعی جا مانده اند. این داستان ها فرمی شبیه رمان دارند و به خاطر ساختاری شبیه به قصه گویی، به سرگذشت نویسی نزدیک می شوند.
با ظهور چخوف در روسیه، دوره طلایی داستان کوتاه آغاز می شود. داستان کوتاه در این دوره شکل خاص خود ا پیدا می کند و مقدمه نویسی و نتیجه گیری را کنار می گذارد. این جریان بعد از چخوف با بزرگانی چون همینگوی، فورستر، جویس، فاکنر و دیگران، عرصه به عرصه پیش می رود و اوج می گیرد. به جای ساختار قصه گو، ساختاری متراکم و چندلایه شکل می گیرد که به طور همزمان، در همه عناصر داستان به نوعی از تکامل می رسد. اما نیمی از کتاب «یک درخت، یک صخره، یک ابر» به دوره معاصر داستان کوتاه اختصاص دارد. داستان هایی که علیه فرم همگن دوره طلایی می شورند و انواع ساختارشکنی را تجربه می کنند، به گونه ای که در بسیاری از نویسندگان از جمله کورتاسار، ربگرییه، کالوینو، بارتلمی، براتیگان و دیگران، ضدداستان شکل می گیرد و فرم هایی چون گزارش، مقاله، تاریخ نگاری و غیره، جای فرم داستان را می گیرد. همین ها باعث می شود داستان ها سرد و بیروح شوند و جذابیت و یگانگی خود را از دست بدهند. سال های پایانی قرن بیستم، نویسندگانی را به خود می بینند که در اعتراض به این جریان پست مدرن داستان نویسی، به احیای قصه در داستان رو می آورند. بدین ترتیب نوع جدیدی از داستان نویسی بر اساس بازگشت داستان ها به اصلوب دوره طلایی شکل می گیرد. در مکتب بازگشت قصه در ساختار داستان بازآفرینی می شود. در این مکتب، قصه گویی دوره اولیه با ساختار متکامل دوران طلایی و نیز با ایجاز و تکنیک های خاص دوره معاصر ترکیب می شوند تا مزیت های همه دوران ها، یک جا در داستان کوتاه جمع شود. می توان گفت که خلاصه مطلب مکتب بازگشت، بازگشت لذت داستان خواندن است. حتی کشف و فهم عمیق داستان هم به شرطی پذیرفته می شود که لذت خواندن یک داستان را از بین نبرد. در ادامه آقای خانی گفتند که نه تنها در ادبیات، که در عرصه های دیگر نیز شاهد توجه نخبگان به مقوله اسطوره هستیم. امروزه توجه فلاسفه به اسطوره های یونان و روم بیشتر شده است. پیروان یونگ صدای جدیدی را در روان شناسی آغاز کرده اند. سینما بر مبنای اسطوره ها با فیلمنامه ها مواجه می شود. و ادبیات هم به بازآفرینی اسطوره در دوره معاصر می پردازد. اما این بار برای کشف معنی مستتر در آن ها و نه صرف توجه به ظاهرشان در ادامه جلسه، داستان «باد می وزد» اثر کاترین منسفیلد از کتاب «به انتخاب مترجم»(کتاب مرجع این دوره) ترجمه احمد اخوت خوانده شد و آقای قیصری، عنصر فضاسازی در خدمت پیرنگ داستان و طرح بدون حادثه را از ویژگی های این داستان برشمردند. خوانش و بحث پیرامون داستان کوتاه «دختر گمشده»، نوشته آقای مجید اسطیری از دیگر مباحث کارگاه بود. حاضرین هر یک به نکاتی درباب داستان اشاره کردند و در پایان آقای قیصری با اشاره به هدف خوب داستان که وحدت بین مذاهب اسلامی بود تاکید بر نقاط مشترک و بکر را در این عرصه ، عنصر راهگشایی برای تالیف این گونه داستان ها دانستند. کارگاه داستان موسسه شهرستان ادب، یکشنبه هر هفته ساعت 15 در محل موسسه برگزار می گردد.
نام الزامی می باشد
ایمیل الزامی می باشد آدرس ایمیل نامعتبر می باشد
Website
درج نظر الزامی می باشد
من را از نظرات بعدی از طریق ایمیل آگاه بساز