شهرستان ادب : در این مراسم علیرضا قزوه، حمیدرضا شکارسری، سعید حدادیان، اسماعیل امینی، سعید یوسف نیا، نادر بختیاری، صادق رحمانی، علی داودی، احمد بابایی، قاسم صرافان، هادی جانفدا، سارا جلوداریان و جواد حیدری از جمله شاعرانی بودند که در این محفل شعرخوانی کردند. همچنین در حاشیه این مراسم از شاعر انقلاب زنده یاد محمدرضا آقاسی تجلیل شد.
محمدرضا سهرابینژاد که به عنوان اولین شاعر پشت تریبون میآمد قبل از شعرخوانی گفت: شاعران به دو دسته تقسیم میشوند. آنهایی که در انقلاب حضور داشتند و آن روزها را از نزدیک دیدهاند و آنهایی که بعدها و ندیده برای انقلاب و جبهه شعر سرودند. من در این محفل چند رباعی میخوانم تا خاطرات آن روزها را زنده کنم.
او در ادامه چند رباعی خواند با مضمون پیروزی انقلاب اسلامی و امام خمینی خواند:
شکفت از خون یاران دلاور
گل خورشید در صبحی معطر
ز خواب قرنها بیدارمان کرد
طنـیـن نـعـرة الـلـه اکـبـر
در ادامه این مراسم سعید یوسفنیا غزلترانهای را با عنوان «سفر» برای حاضران قرائت کرد:
تو میخوای ستاره رو صدا کنی
تا تو قلبش خودمونو جا کنی
من میگم ستاره دوره بهتره
یه جا این نزدیکیا پیدا کنیم
یادی از سیدحسن حسینی/ با ردیف «چشم تو»!
اجرای سومین محفل شبهای شعر انقلاب را سیدمحمود کسبی بر عهده داشت که با اشاره به رابطه صمیمی سعید یوسفنیا با سیدحسن حسینی شعری مشهور از حسینی را خواند با ردیف «چشم تو»:
هلا روز و شب فانی چشم تو/ دلم شد چراغانی چشم تو...
از این پس مرید نگاه توام/ به آیات قرآنی چشم تو
در ادامه صادق رحمانی با بیان اینکه چند شعر کوتاه و دو غزل آماده کرده به شعرخوانی پرداخت. فضای شعرهای کوتاه عاشقانه و عاطفی بود: با خیالم پرندگی کردم/ روی دیوارهای سیمانی/ مثل یک سنگ زندگی کردم
و سپس غزلی را به یادبود سفر خود به لبنان خواند: گریختم به تماشای بینشانة تو/ اسیر موج، اسیر مدیترانة تو/ صدای عود میآید در این هوا نم نم/ تو گریه میشوی آری به روی شانة تو...
و غزل خود با موضوع دفاع مقدس به شاعران حاضر در مراسم تقدیم کرد: ای ابرهای معجزه طوفان بیاورید/ یک مشت خاطرات پریشان بیاورید/ من میروم به سمت صمیمانة حیات/ آئینه شمعدانی و قرآن بیاورید...
به مدافعان حرم: شعر محتشمی تو...
سارا جلوداریان به عنوان اولین بانوی این مراسم در آغاز شهادت آتشنشانان حادثه پلاسکو را تسلیت گفت و سپس غزلی را در ستایش ایران خواند و آن را به خاک پاک وطن تقدیم کرد: نوشتم پشت هر گلبرگ سرخی شرح حالت را/ کشیدم روی هر آئینهای طرح جمالت را/ تو یک رنگی و ترکیب تمام رنگها هستی/ ندارد هیچ پاییز و بهاری اعدالت را.../ چه مشتاقان که دل دارند امید وصالت را/ چه بدخواهان به سر دارند سودای محالت را...
او در ادامه با اشاره به دلیریها و مظلومیتهای شهدای مدافع حرم شعری را به خانوادههای آنها تقدیم کرد: در این حماسه مکتوب وارث قلمی تو/ برای شرح تب و تاب وقت مغتنمی تو/ در این زمانة فانی، چه جای مرثیهخوانی/ که بر کتیبة تاریخ، شعر محتشمی تو...
مجری برنامه با خوانش شعری از قیصر امینپور، شاعران دیگری را برای شعرخوانی به پشت تریبون دعوت کرد: وقتی تو نیستی نه هستهای ما چونان که بایدند، نه بایدها/ مثل همیشه آخر حرفم و حرف آخرم را با بغض می خوانم/ چندیست لبخندهای لاغر خود را/ در دل ذخیره میکنم/ باشد برای روز مبادا...
در ادامه نوبت به احمد بابایی میرسد که سابقه شعرخوانی در محضر رهبر انقلاب را هم دارد. او شعری را تقدیم به شیخ ابراهیم زکزاکی خواند: دوباره ابر سیاهی زلال میبینم/ به دوش هر افقی یک بلال میبینم/ شکست زهر هوا را منارهای دم عصر/ نشد به روضه مقتل اشارهای دم عصر.../ به جُون عصر خمینی گواه یعنی زخم/ حسین، عطر غلام سیاه یعنی زخم/ منارهها همه از فصل نور میگویند/ به نیجریه اذان ظهور میگویند
خاطره اسماعیل امینی از آمدن حضرت امام به بهشت زهرا
هادی جان فدا نیز با اشاره نزیک بودن ایام فاطمیه چند بیت تقدیم به حضرت زهرا (س) خواند: جنس لبخند از ترانه/ گریههای تو هم شاعرانه/ لحظه اوج دلواپسیها/ ای ترک خوردة بیکسیها/ حسرت کهنه اطلسیها/ عطر بیخواب نیلوفرانه...
اسماعیل امینی قبل از خواندن شعر خاطرهای از روزهای اول انقلاب تعریف کرد. از اینکه سال 57 دانشآموزی دبیرستانی بوده و با دوستانش از محله نازیآباد هر روز میرفتند بهشت زهرا به انتظار امام. تا اینکه 12 بهمن خبر آمدن امام به تهران داده میشود و اینکه همه جمعیت با حرفهای امام اشک میریختند. او سپس این غزل را خواند: گل میدمد از برف خدایا چه بهاری/ هر لاله نشانی دهد از لاله عزاری/ نور است که سر میزند از خاک به افلاک/ فانوس ستاره است به هر سنگ مزاری...
اسفندقه: ظرفیت به حافظه سپردن شعر آقاسی بالا بود
پس از شعرخوانی نادر بختیاری نوبت به مرتضی امیری اسفندقه، دبیر علمی سومین دوره شبهای شعر انقلاب رسید. او گفت همانطور که در مشهد عزیز و قم مقدس عرض کردم آرزویم این است که به زودی جلسات نقد شعر پا بگیرد. اسفندقه با اشاره به فضای شاعران بزرگی مثل قیصر امینپور و سیدحسن حسینی که در دهه شصت مدام آثار همدیگر را نقد میکردند، اینطور ادامه داد که نیاز جدی ما این است که حتما جلسات نقد را راه بیندازیم.
او در ادامه ضمن گرامیداشت درگذشت خسرو احتشامی، درباره شعر محمدرضا آقاسی گفت ظرفیت به حافظه سپردن در شعر او بالا بود. آدمهایی زیادی که با شعر بیگانه بودند به شعر آقاسی واکنش مثبت نشان میدادند.
اسفندقه در نهایت یک رباعی برای حاضران خواند: نه آمدهام که نعل وارون بزنم/ نه آدمهام جام گلگون بزنم/ بر فرق سر از عشق علی تا همه عمر/ مانند خروس تاجی از خون بزنم
در ادامه مراسم با حضور قزوه، حدادیان، حیدری، نوروزی و رحمانی، از غلامرضا آقاسی به نیابت از پدرش محمدرضا آقاسی تجلیل و تقدیر شد. او سپس به درخواست مجری شعری برای حاضران قرائت کرد: در گردش روز و شب دنیا سحری نیست/ یعنی به جز از مرگ امید دگری نیست/ در چاه فسردیم زلیخای طلب کو/ کنعان نیازیم و ز یوسف خبری نیست
پر از نگاه، پر از آه...
حمیدرضا شکارسری نیز چند شعر کوتاه سپید با موضوعات مختلف برای حاضران خواند که مورد استقبال قرار گرفت: پر از نگاه/ پر از آه/ پاز چه زود، چه ناگاه/ پر از نبود/ پر از بود.../ ستون تسلیت روزنامه امروز به روی میز من انگار سالهاست منتظر است...
علیرضا قزوه پیش از شعرخوانی به احترام آقاسی مطلع شعری را که برای او سروده بود خواند: تو محمدرضای آقاسی! بچهی چارراه مختاری!/ كشتهی صبح سوم خرداد! شاعری عزت است یا خواری؟
قزوه سپس غزلی را خواند تقدیم به حضرت امام: هنوز این کوچهها این کوچهها بوی پدر دارد/ نگاه روشن ما ریشه در باغ سحر دارد/ نمیگویم تو پایان بهاری بعد تو اما/ بهار عیش ما لبخند از خون جگر دارد...
قاسم صرافان که به شعرهای آئینی شهره است همچون قزوه شعری را تقدیم به حضرت امام قرائت کرد: بستر رویای تو دارد فراهم میشود کم کم/ گوش دنیا با صدای عشق همدم میشود کم کم/ اسم تو هم روح دارد هم خدا دارد خمینی/ در کتاب عشق دارد اسم اعظم میشود کم کم...
علی داودی که هم شاعر است و هم گرافیست غزلی را با محوریت ایران خواند و آن را به رهبر انقلاب تقدیم کرد. شعری قدیمی که قبلا آن را در جلسات شعرخوانی نیمه رمضان در حضور رهبر انقلاب خوانده بود: ما هوای عاشقی داریم دم اینجا، علم اینجاست/ مَحرم این غم تو هستی با تو هستیم آن حرم اینجاست/ خاک یزد و فرش کرمان، شور قم شیرینی تبریز/
من بهشت کوچکی دارم بیا باغ ارم اینجاست/ باری از هستی و مستی راستی ما بیش و کم داریم/ دست در دست تو میمانیم با تو عشق هم اینجاست...
حسُن ختام سومین شب شعر انقلاب شعرخوانی حاج سعید حدادیان بود که غزلی بود با این مطلع: دارند میبرند سر بیگناه را/ فریاد کن ز حنجر خشکیده آه را/ روزی سکوت معرکه شد تیر حرمله/ امروز شاهدیم همان اشتباه را
گفتنی است در ادامه سومین دوره شبهای شعر انقلاب روز دوشنبه 11 بهمن در تالار فردوسی دانشکده ادبیات تهران و مراسم اختتامیه روز سه شنبه 12 بهمن در سالن سوره حوزه هنری برگزار خواهد شد.