موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب
Menu
پروندۀ شهرستان ادب برای احمد عزیزی

روایت سیداکبر میرجعفری از احمد عزیزی

22 اسفند 1395 00:44 | 0 نظر
Article Rating | امتیاز: 5 با 1 رای
روایت سیداکبر میرجعفری از احمد عزیزی

شهرستان ادب: سیداکبر میرجعفری در یادداشتی به معرفی اجمالی کتاب باران پروانه از احمد عزیزی پرداخته است. او در این یادداشت به وجوه تمایز این کتاب از دیگر آثار عزیزی را بیان کرده است.

 

1. احمد عزیزی یکی از نام‌هایی است که با مثنوی پس از انقلاب عجین شده است. مثنوی کفش‌های مکاشفۀ این شاعر، کتاب بااهمیتی است. نخست این‌که وی بیش از هر شاعری، تصاویر و ترکیباتی را که به‌نوعی متأثر از سبک هندی است، در مثنوی به کار گرفته است. توضیح این که اگر گرایش به سبک هندی در این دوره عمدتاً در قالب غزل اتفاق می‌افتد، اما احمد عزیزی آن را در مثنوی هایش نیز متجلی می‌کند. دیگر این‌که کفش‌‌های مکاشفه را می‌توان یک مثنوی بلند در نظر گرفت؛ زیرا تمام شعر‌های آن در یک وزن عروضی (وزن مثنوی مولوی) اتفاق افتاده است. درعین‌حال، با توجه به وزن عروضی آن، مثنوی مولوی را به یاد ما می‌آورد. نکتۀ دیگر این که عزیزی از شاعرانی است که سعی کرده نوآوری‌‌های شاعران نیمایی‌سرا و سپید‌سرا را در مثنوی‌هایش ادامه دهد.

 

2. درست است که احمد عزیزی برای ما شاعر مثنوی است، اما نمی‌توان مجموعه غزل «روستای فطرت» وی را نادیده گرفت؛ به‌ویژه وقتی قرار گرایش و توجه شاعران انقلاب به سبک هندی بررسی شود،

روستای فطرت حلقۀ مهمی از «هندی‌سرایی پس از انقلاب» است. حقیقت آن است که مثنوی‌‌های پرحجم و جالب (منظورم توجه‌برانگیز است) عزیزی باعث شده این کتاب چنان که باید، دیده نشود.

 

3. احمد عزیزی در قالب‌‌های نیمایی، چارپاره وترانه (یا شعر به زبان گفتار) نیز تجربه‌هایی دارد. نباید پرکاری یک شاعر باعث دیده نشدن بعضی از آثارش شود؛ به‌خصوص که عزیزی علاوه بر شعر، در نثر ادبی – که خودش آنها را شطح می‌نامید- نیز آثاری را عرضه کرده است.

 

4. اگر بخواهم از احمد عزیزی فقط یک کتاب معرفی کنم که نمایندۀ واقعی شعر او باشد، «باران پروانه» به نظرم بهترین گزینه است. این چند خط معرفی اجمالی این کتاب است.

 

 

باران پروانه

این کتاب در سال 1371 توسط انتشارات برگ به چاپ رسیده است. باران پروانه به نسبت دیگر کتاب‌‌های عزیزی کم‌حجم است (126صفحه)؛ اما گونه‌های متنوع شعر عزیزی را از حیث قالب و موضوع دربرگرفته است. مثنوی، غزل، چارپاره، ترانه ( یا بهتر بگوییم شعر به زبان محاوره) و نیمایی قالب‌‌های شعری این کتابند. درست است که عزیزی پیش از این کتاب هم در مثنوی (کفش‌های مکاشفه، خواب‌نامه، باغ تناسخ و...) و هم در غزل (روستای فطرت) توانمندی ‌های خود ر ا محک زده، اما به نظرم این کتاب به‌نوعی بلوغ او در هر کدام از این قالب‌هاست. ضمن آن‌که وی در این اثر، اوزان عروضی دیگری را نیز در مثنوی تجربه کرده است و خود را مقید نکرده است که از یک وزن عروضی بهره گیرد. مثلاً مثنوی «خون خروسان» با مطلع:

لک زد دل من بی لک‌لک او

جنگل بزرگ است من کوچک او

دارای وزنی است که کمتر در مثنوی به کار گرفته شده است. همین‌جا می‌گویم که این مثنوی از شعر های خوب عزیزی است. غزل‌‌های این کتاب نیز ادامۀ کتاب روستای فطرت اوست. عزیزی در غزل، زنده‌کنندۀ سبک هندی است و تأثیرپذیری او از بیدل دهلوی کاملاً مشهود است. شاید به همین دلیل وی به ندرت در یک غزل توانسته یکدستی ابیات را رعایت کند؛ برای مثال در غزلی که با مطلعی نه چندان درخشان آغاز می‌شود: «بگذار ز لعلت لب من جام بگیرد / شاید دل خونین من آرام بگیرد» به بیتی درخشان می‌رسیم:

چندی‌ست شهادت شده معنای دمیدن

 تا بعد چه حیرانی تو نام بگیرد

 البته این بیت نیز در همین غزل، خالی از لطف نیست:

عالم همه وحشتکدۀ ببر تجلی است

ترسم ز رخت آینه سرسام بگیرد

در «باران پروانه» علاوه بر قالب ‌های موردعلاقۀ عزیزی، نمونه‌ای موفق از چارپاره را نیز می‌توان خواند؛ «کابوسه‌های لب دریا» یک چارپارۀ خوب است.

 

چند نکته دربارۀ چارپاره

چارپاره تقریباً در هیچ دوره‌ای قالب فراگیری نبوده است؛ اما از روزگار تولد تاکنون آهسته و پیوسته در کنار دیگر قالب‌‌های شعری به حیات خود ادامه داده است.

چارپارۀ «کابوسه‌های لب رؤیا» از چند جهت قابل توجه و تأمل است. نخست آن که این شعر تفاوت‌‌های چارپاره‌‌های پس از انقلاب را با نمونه‌‌های پیشتر در خود دارد؛ چارپاره‌های قبل از انقلاب عمدتاً دارای موضوعات عاطفی عشقی است؛ برای نمونه می‌توان چارپاره‌‌های نادر نادرپور، نصرت رحمانی و فروغ فرخزاد را به یاد آورد. درحالی‌که چارپاره در دورۀ انقلاب رنگ اجتماعی و حماسی به خود می‌گیرد.

 می‌گویم کتاب باران پروانه بلوغ شاعری اوست؛ زیرا آگاهیم که عزیزی کم‌کم از میانه‌‌های دهۀ هفتاد گویی تمام ویژگی شعر خود را کنار گذاشت و شعرهایی سرود که توقع مخاطبان قبلی او را بر آورده نمی‌کرد؛ مثنوی‌هایی که به شعر شاعران سنتی‌سرای این دوره که ادامه‌دهندۀ سبک بازگشتند، شباهت دارد. این شعرها هیچ تپشی را در جامعۀ شعری و مخاطبان عزیزی برنمی‌انگیزد. این در حالی است که باران پروانه نقطۀ عطف این تغییر و تحول است.

 

 

پنجره


کانال شهرستان ادب در پیام رسان ایتا کانال بله شهرستان ادب کانال تلگرام شهرستان ادب
تصاویر پیوست
  • روایت سیداکبر میرجعفری از احمد عزیزی
امتیاز دهید:
نظرات

Website

تصویر امنیتی
کد امنیتی را وارد نمایید:

در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.